اسلام از یک طرف، ازدواج و تشکیل خانواده را امری پسندیده؛ بلکه عبادت دانسته و به آن توصیه و تاکید کرده و ترک ازدواج را امری ناپسند شمرده است و از طرف دیگر، بیبند و باری و هرگونه ارضای غریزه جنسی را از غیر طریق ازدواج، گناه و انحراف از مسیر طبیعی میداند.
حجاب، به معنای پوشش اسلامی دختران و زنان، دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است که بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن است و بعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است. با در کنار یکدیگر بودن این دو بُعد، حجاب اسلامی محقق میشود و ما شاهد اثرات آن بر فرد و جامعه میشویم:
۱. حجاب اسلامی، دستیابی به تزکیه نفس، طهارت، عفت و پاکدامنی را ممکن میسازد.
۲. حجاب اسلامی، امنیت اجتماعی را تضمین میکند.
۳. حجاب اسلامی، با کاهش زمینههای تنوعطلبی جنسی مردان، به تحکیم خانواده کمک میکند.
در عصر حاضر که از آن به «دهکدهی جهانی» یاد میشود، نقش فعالیت فرهنگی، تبلیغی مساجد و ارتباط عظیم آن با تحولات شگرف حاصل از ارتباطات، در این مقطع حساس تاریخی مسئولیت بسیار مهمی را بر دوش مسلمانان، علما، خطیبان و عناصر فرهنگی نهاده است
تجربهی هشت سال دفاع مقدس نشان داد که ظرفیت مسجد، علاوه بر تربیت نیروی مقاوم برای جنگ، جایگاه مناسبی برای تعامل اجتماعی مسلمانان و مشارکت آنان در رفع نارساییهای اجتماعی است
خداوند که خود، مشتاق سعادت آدمی است و سرچشمه خوشبختی است، در قرآن، به نشانهها و ویژگیهای انسانهای رستگار اشاره میکند و با این کار، الگویی عملی در اختیار انسان قرار میدهد تا با پیروی از آن، خود را به سعادت جاوید، در دنیا و آخرت برساند.
درست است که استعداد و محیط مناسب، برای رشد و رسیدن به کمال، برای همگان به طور مساوی مهیا نیست؛ امّا باید بدانیم که بذر سعادت در مزرعه زندگی همه، پاشیده شده و همای سعادت هر کس، مترصّد پرواز در آسمان زندگی اوست و گنج سعادت، دست یافتنی است.
ممکن است برداشت نادرستی از توکّل، این ذهنیت را به وجود آورد که در صورت توکّل بر خدا، دیگر احتیاجی به تلاش و زحمت نیست؛ امّا چنین تصوّری، درست بر خلاف مفهوم توکّل است
مهمترین اثر توکّل، احساس انتقال قدرت الهی به انسان است. کسی که به خداوند توکّل میکند، در واقع، با قدرت نامحدود الهی، پیوند خورده و به نیرویی دست یافته که هیچچیز را یارای برابری با آن نخواهد بود: «هر که به خدا توانگر شود، مردم به او نیازمند میشوند»
بهترین راهِ علاقهمند شدن به هر کاری، درگیر شدن با آن است و دوری از آن، موجب ایجاد تنفّر بیشتر میشود. کاری که به تعویق میافتد، خود، ایجاد مانع ذهنی میکند و چون فکر، دائماً با آن درگیر است و آن را حل نشده میبیند، حالت انزجار، تشدید میشود؛ بنابراین، بهترین شیوه برخورد با این امور، «انجام دادن فوری» آنهاست.
یکی از شایعترین عوامل امروز و فردا کردن، نداشتن برنامه است. برنامه، نشان دهنده مسیر انسان در زندگی است و تنها معیاری است که برای انجام دادن و ارزیابی امور در دست داریم و نبود آن، نشانه عدم شناخت فرد از خود، انتظارات و اهدافش است.
یاران نزدیک امام خمینی میگویند: «حضرت امام، آن چنان برای شبانهروزش برنامه داشت که دوستان و نزدیکانش هرجا که بودند، میدانستند که امام در این ساعت به انجام دادن چه کاری مشغول است. برنامه او به قدری دقیق بود که آشنایان، کارهای خود را با ورود او به صحن مبارک حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) تنظیم میکردند».
اهمّیت زمان و برنامهریزی:
اهمیّت زمان و عمر بر هیچ خردمندی پوشیده نیست، به طوری که هیچ انسان موفقی را در عالم نمیتوان یافت که توفیق خود را مرهون بهرهوری درست از عمر خود نداند.
بیشک جوانانی در عرصه اجتماع هستند که از روحیه و امید بالایی برخوردارند. اینها این امید زیاد را وسیله ترقی و پیشرفت خود قرار میدهند و از نظر علمی و شغلی پیشرفت میکنند.
در مقابلِ این عده، دستهای هم هستند که همواره روحیه ناامیدی در آنها شعلهور است و همه چیز را سیاه و تیره میبینند. این دسته، علاوه بر اینکه همواره پیشرفت نمیکنند؛ بلکه دچار پسرفت دائمی نیز هستند.