من نیز به افراطگویی عاری از عمل در باب فضیلت بد گمانم؛ ولی به تفریطگرایی، بیشتر بد گمانم. چون زمانه در تفریط به سر میبرد و نه در افراط.
رد صلاحیت متقاضی استخدام در ادارات حکومتی، نه تفتیش است و نه مجازات و نه سلب حقوق شهروندی. اگر به این مجازات میگویید، بروید ببینید که همین آقای آشنا، (مشاور رییسجمهورقبلی)، چه مجازاتی که بر مستخدمین محل کار خود نکرده است.
سخن به درشتی بلند نکنید که درشتگویی نشانه حقطلبی نیست. ادبیات خشم را در جای خود بکار برید تا مرضی خداوندگار قلم و میزان باشد و تسکین درد و رنج مردم.
ما همه رها شده الهی هستیم، چون خدا ما را فقط بنده خود خلق کرده است، مگر آن که خود نخواهیم. آنگاه است که طاغوت را در خود میآفرینیم و بعد گمان میکنیم حقطلب و طاغوت ستیز شدیم.
استدلال به حجاب و قلمرو آن - که بهطورقطع شامل موی سر میشود - آیات شریفه قرآن کریم است که در کتب مربوطه، بهتفصیل توضیح آن آمده است. علاوه، قطعنظر از حکم دین، تردیدی در فریبندگی و تحریک تن در جنس مخالف نیست.
آیا شما تردید دارید که بانوی شرافتمند، مطلق ناپوششی و عریانی را خدشه بر شرافت تن میداند؟! یعنی میتوان بانوی شرافتمندی را نشان داد که کاملا برهنه باشد؟! اگر تردید ندارید؛ پس اصل پوشش و حجاب را پذیرفتید.
زنان مسلمان و بلکه زنان دیندار جهان بر پایه آموزههای وحیانی، بیحجابی را خدشه بر شرافت تن میدانند؛ بلکه اساسا هیچ بانوی شرافتمندی نیست که مطلق ناپوششی و عریانی را خدشه بر شرافت تن نداند.
حجاب است که از شرافت تن صیانت می کند و به همین خاطر است که استاد شهید مرتضی مطهری (ره) فرمودند: " حجاب مصونیت است و نه محدودیت ".
عفاف و پاکدامنی برای انسانی که درک و حسی از گناه داشته باشد، شکل می گیرد. انسانی که حس گناه در او نباشد، حس شرم هم ندارد؛ لذا انسان و جامعه به شدت سکولار که فهمی از حس گناه ندارد، درکی از عفاف و پاکدامنی هم نخواهد داشت.