یکی از اصول بنیادین اسلام سیاسی، نفی جدایی دین از سیاست است. در اندیشه امامین انقلاب، دین نهتنها مجموعهای از احکام عبادی؛ بلکه شامل دستورالعملهایی برای اداره جامعه در همه ابعاد (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) است.
امام خمینی (ره) در این باره میفرمایند: «اسلام دین سیاست است، دین اداره مملکت است، دین همهچیز است.» این دیدگاه در نظام جمهوری اسلامی بهصورت عملی پیادهسازی شده و نظام سیاسی بر مبنای تلفیق شریعت و عقلانیت شکل گرفته است.
مهمترین سوال جدی پیرامون این حادثه این است که جماعت به اصطلاح سلبریتی که در هر مسئلهای به ویژه مسائل مشابه این اتفاق، فورا اظهارنظر میکنند و جنجال رسانهای به راه میاندازند، چرا در این واقعه دردناک، سکوت کردند؟!
متاسفانه قوانین موجود، به حد کافی بازدارنده نیستند. از این رو مروجان بیبندوباری و بیحجابی تا جایی احساس امنیت میکنند که به خود اجازه میدهند با آمران به معروف و ناهیان از منکر با خشونت هرچه بیشتر برخورد کنند!
نظام هایی از مراجعه به آرای عمومی وحشت دارند که ماهیت آنان غیر مردمی است؛ اما نظام جمهوری اسلامی که با خواست اکثریت مطلق مردم ایران تاسیس گردید و در طول 44 سال گذشته با حمایت و پشتیبانی قاطع ملت ایران توانسته در برابر انبوه مشکلات و دشمنی های معاندان نظام دوام آورده و روز به روز قوی تر گردد، طبعا هرگز نگران مراجعه به آرای عمومی نیست.
براساس پیشبینی آمارها، ایران در سال ۱۴۲۰ به دوره «سالمندی مفرط جمعیتی» میرسد، و حدود ۲۵ درصد از جمعیت کل کشور در گروه سنی بالای ۶۰ سال قرار میگیرند؛[1] بهویژه موج جمعیتی سالهای ۷۰-۱۳۵۵ که اکنون بیشتر آنها در سن کارند، بهتدریج به سالمندان کشور افزوده میشوند.[2]
مولفههای قدرت علمی، دفاعی، صنعتی، موشکی، پهپادی کشورمان، تدین و نشاط و سرزنده بودن مردم و مهمتر از همه حمایت ملت ایران از نظام و ایستادگی آنان در مقابل فتنهها و توطئههای بین المللی، و چرخش مدیریت جهان از امریکا به سمت چین، روسیه و ایران، عربستان سعودی را مجبور به تغییر موضع و رفتار کرد.
رهبر بصیر و حکیممان، امام خامنه ای در ۱۱ آبان ۱۴۰۱ فرمودند: «علائم زیادی وجود دارد که نظم کنونی جهان دارد تغییر پیدا میکند و نظم جدیدی بر جهان حاکم خواهد شد... دست و پای آمریکا از حضور در سراسر جهان جمع خواهد شد.»