آنچه که سبب میشود تا اندیشمندان، وارد عرصه نظریهپردازی و تولید فکر شوند، اندیشههای سیاسی و اجتماعیِ برآمده از تحولات همان عصر است. از همین منظر میتوان شهید مرتضی مطهری را به سبب سبک و نوع مواجهه با سایر افکار، پهلوانی در عرصه فکر، در زمانه خودش، یعنی عصر انقلاب اسلامی دانست.
نقش بیبدیل شهید مطهری در تحولات فکری و تاریخیِ انقلاب اسلامی به عنوان یکی از افراد تأثیرگذار در احیای تفکرات اسلامی، در جامعهای که پیوسته مورد هجوم افکار و ایدههای غربی و شرقی قرار میگرفت، غیرقابل تحریف و انکار است.
رجال سیاسی عصر مشروطه که سکولاریسم را رهبری میکردند، پس از آنکه توانستند مشروطیت را در دست بگیرند، بر مبارزات خود تا تأسیس دیکتاتوری پهلوی ادامه دادند. امری که پس از تصویب آن در مجلس شورای ملی در سال 1304 شکل قانونی یافت. تاریخ، رژیم دیکتاتوری پهلوی را رژیمی «وابسته به بیگانگانِ سلطهجو و ضد دین» شمرده و چند اصل زیر را بهعنوان اصول اهداف و عملکرد رژیم مزبور ثبت کرده است:
واژه «دانشگاه» و «دانشگاهیان» ۳۲ بار در وصیتنامه امام خمینی (ره) به کار رفته است. در حالی که واژه «حوزه» و «حوزههای علمیه» ۱۶ بار. این نشان از اهمیت و جایگاه والای دانشگاه و دانشگاهیان در اندیشه امام خمینی (ره) دارد.
یکی از معضلات فرهنگی و سیاسی و مدیریتی در کشور ما، این است که فرزندان برخی از مسئولان کشور، کسانی که در سالیان متمادی در پستهای مختلف اجرایی، تقنینی یا قضایی کشور مسئولیت داشتهاند، تابعیت کشورهای خارجی دارند؛ آن هم عموماً کشورهای اروپایی و آمریکایی (آن هم از نوع آمریکای شمالی و مرکزی و نه آمریکای جنوبی!)
در رتبهبندی شانگهای که از مهمترین و معتبرترین نظامهای رتبهبندی دانشگاهها است، تعداد ۹ دانشگاه از جمهوری اسلامی ایران در میان ۱۰۰۰ دانشگاه برتر دنیا حضور یافتهاند. [یعنی نسبت به سال گذشته (۲۰۲۳) یک دانشگاه کمتر شده است] این در حالی است که ۱۰ دانشگاه از ترکیه و ۱۲ دانشگاه از عربستان سعودی حضور داشتهاند! (یعنی ما به رتبه سوم منطقه تنزل کردهایم و عربستان جایگاه نخست را از آن خود کرده است).
تا پیش از انقلاب، نشانه روشنفکر مآبی و مترقی بودن، در پیروی از تفکر مارکسیستی بود. روشنفکر کسی بود که خود را به قیافه رفیق لنین و رفیق استالین و رفیق مائو درآورد و از آن کلاههایی که صمد بهرنگی به سر میکرد، بر سر گذارد. اصلاً اگر داستان ماهی سیاه کوچولو یا یکی از رمانهای ماکسیم گورکی را نخوانده باشی، روشنفکر به حساب نمیآمدی.