امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

فقیه و نافقیه!

دکتر احمدحسین شریفی

 

امیرمؤمنان علیه‌السلام در توصیف فقیه کامل و حقیقی می‌فرمایند:

«الْفَقِيهُ کُلُّ الْفَقِيهِ مَنْ لَمْ یُقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ لَمْ يُؤْيِسْهُمْ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ وَ لَمْ يُؤْمِنْهُمْ مِنْ مَكْرِ اللَّهِ‌» (نهج البلاغه، حکمت ۹۰)
فقیه اصیل و راستین، فقیهی است که اسلام را آن‌گونه که هست برای مردم تشریح کند؛ با «رد و قبول عامه» هم کاری نداشته باشد. خود را تبیین‌گر حقایق دینی بداند. هرگز خود را به ابزاری برای تفاسیر عامه‌پسند از حقیقت و دیانت تبدیل نمی‌کند. هرگز به دنبال قبول و رد سلیقه‌ای و ذوقی مردمان نیست. به قول سنائی غزنوی:
از پی رد و قبول عامه خود را خر مکن
زان که کار عامه نبود جز خری یا خر خری
گاو را دارند باور در خدایی عامیان
نوح را باور ندارند از پی پیغمبری
واقع‌گرایی دینی و حقیقت‌طلبی معرفتی اقتضا می‌کند، یک فقیه و دین‌شناس، دین را همان‌گونه که هست برای مردم تفسیر کند. نه چنان سخت‌گیر و تنگ‌نظر باشد که مردم را از دین و رحمت الهی مأیوس کند و نه چنان هواپرست و اهل تسامح و تساهل باشد که با رفتار و گفتار خود، مردم را از مکر الهی و عواقب سوء گناهان ایمن دارد و با تفاسیر اباحی‌گرانه از دین، مردمان را به تکثیر و توسعه گناهان تشویق نماید. 
بر اساس این روایت دانسته می‌شود «نافقیهان» کسانی‌اند که در یکی از این دو سو قرار دارند. با جعل اصطلاحاتی مثل «اسلام رحمانی» و «اسلام اهل تساهل و تسامح» و... مردم را فریب می‌دهند و به نام دین و فقاهت، مردم را نسبت به گناه و عقاب الهی بی‌مبالات می‌کنند و یا با تمرکز بر خوف و عقاب الهی، درهای رحمت الهی را بر مردم بسته نگه می‌دارند! کسی که به نام فقه و فقاهت، می‌گوید «رعایت عفت امری دینی نیست و در هیچ کجای اسلام نداریم که لازم است همه زنان مسلمان حجاب داشته باشند» یک کلاش و کلاهبردار فقیه‌نما است. او دنبال آن است که به نام دین‌شناس، عده‌ای از افراد ساده‌لوح یا راحت‌طلب را برای سواری دادن خام و رام کند.