داود مهدوی زادگان
یکی از ویژگیهای برجسته ولیفقیه، حضرت آیت الله امام خامنهای (حفظهالله)، عامل بودن به گفتههایشان است؛ سنت حسنهای که هم قرآن کریم به آن سفارش فرموده است و هم سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و امیرالمومنین علی (علیهالسلام) در امر حکمرانی بدان منوال بوده است. ایشان هم پایبند به این سنت الهی بوده است و البته بهرههای بیشمار آن را هم بردهاند .
یک نمونه آن، سفارشی است که ولیفقیه در خصوص گفتگوهای هستهای کردهاند. ایشان همواره خطاب به مسئولان، این تاکید را داشتهاند که نباید امورات کشورداری به مسئله گفتگو و مذاکره گره بخورد. به گونهای که مملکت تا حصول نتیجه گفتگوها معطل بماند و کارها زمین بماند و مردم و مسئولان منتظر بمانند تا خبرهای خوبی به گوش رسد. بلکه خبر خوب برای مردم این است که ببینند چرخ مملکت با همت و پشتکار مسئولان در گردش است:
«نکتهای که میخواهم روی آن تأکید کنم این است که سعی کنید مسائل کشور را به این گفتگوها گره نزنید. اشتباهی که در برجام کردیم اینجا تکرار نشود، آنجا ما همه چیزمان را منوط به پیشرفت مذاکرات کردیم. یعنی کشور را شرطی کردیم. خب سرمایهگذار وقتی که کار کشور منوط به مذاکره باشد، سرمایهگذاری نمیکند دیگر؛ معلوم است. میگوید: ببینیم عاقبت این مذاکرات به کجا میرسد» (بیانات ولیفقیه: ٢۶/ ١/ ١۴٠۴)
وقتی به سیره عملی ولیفقیه نظر میکنیم متوجه این نکته میشویم که ایشان عامل به این سفارش بودند. در هیچ جایی نبوده است که ایشان جدای از اینکه نسبت به مذاکره با شیطان بزرگ بدگمان بودهاند، منتظر نتیجه آن مانده باشند. پیشرفتهای شگرفی که امروز در صنعت هستهای یا در صنایع و تجهیزات نظامی و شهرکهای موشکی و پهپادی مشاهده میکنیم بخاطر همین است که ایشان نگذاشتند آینده این کارها با گفتگو و مذاکره گره بخورد. تصور کنید که اگر نظام میخواست بعد از بینتیجه ماندن برجام تصمیم به توسعه صنعت هستهای و نظامی خود بگیرد؛ آیا میتوانست به مثل امروز مقتدرانه وارد گفتگو شود؟ و آیا دشمن ملت به مثل امروز راهحل مذاکره را بر اقدام نظامی ترجیح میداد؟! مسلماً پاسخ منفی است.
بیتردید زمان برای توسعه پایدار شرط اساسی است. گره خوردن چرخه توسعه با مذاکراتی که در نتیجه بخش بودن آن شک و تردید وجود دارد، خسارتهای جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت. نظام سلطه بر ارزش زمان خیلی خوب واقف است و میداند که چگونه میتوان با وقتکشی، ملتی را از پای در آورد.
«ممکن است این مذاکرات به نتیجه برسد، ممکن هم هست نرسد. ما نه خیلی خوشبین هستیم، نه خیلی بدبین هستیم. به طرف مقابل البته خیلی بدبینیم، طرف مقابل را قبول نداریم، میشناسیم طرف مقابل را. اما به تواناییهای خودمان خوشبین هستیم. ما میدانیم که خیلی کارها را میتوانیم انجام دهیم و شیوههای خوبی بلد هستیم» (بیانات ولیفقیه:۱۴۰۴/۱/۲۶(
اینکه امروز دشمن ملت برابر پیشرفتهای نظامی و هستهای ایران بهت زده و درمانده شده است و به شدت خواهان گفتگو با ایران اسلامی است، به این دلیل است که به گمان باطل خود، ایران را با وسوسه گفتگو معطل و متوقف کرده است و دیگر جای نگرانی برای شکلگیری ایران قوی نیست. در حالی که اکنون کاملاً متوجه اشتباه محاسباتی خود شده است.
ریشه این اشتباه محاسباتی دشمن هم به هوشمندی رهبر فرزانه انقلاب باز میگردد. مسئلهای که ایشان همواره بر مسئولان تاکید کردهاند که نگذارید دشمن، شما را دچار اشتباه محاسباتی کند؛ بلکه باید عکس آن اتفاق افتد و البته این مطلب ثمره همان عامل بودن ولیفقیه است.