دکتر احمدحسین شریفی
[یک]. یکی از مهمترین نارساییهای نهادی در مدیریت اجرایی کشور ما، مسئله انباشت طرحها، سندها، قوانین بالادستی، مصوبات و مقرراتی است که بعضاً هزاران ساعت برای طراحی و تدوین و تصویب آنها وقت صرف شده است. اما در همان مقام سند و مصوبه و قانون باقی ماندهاند. برای اثبات این مدعا میتوان دهها و بلکه صدها نمونه در سطح کلان مدیریتی کشور ذکر کرد.
[دو]. به عنوان مثال، برنامه ششم توسعه که محصول هزاران ساعت کار و تلاش و جلسات نخبگانی و... امثال آن است، و علیالقاعده از برنامهها و مصوباتی است که هر دولتی موظف به اجرا و تحقق آن است و ناظر پرقدرت و صاحباختیاری مثل مجلس شورای اسلامی دارد، در مقام عمل حدود یک چهارم آن اجرایی میشود! و سه چهارم آن کانلم یکن باقی میماند و زمان مقرر آن پایان میپذیرد و موعد برنامه هفتم توسعه میرسد!
[سه]. سند دانشگاه اسلامی با صدها و هزاران ساعت کار علمی و کارشناسی تدوین میشود و در بالاترین مرکز مدیریت علم کشور (شورای عالی انقلاب فرهنگی) مصوب میشود، و در همان روزهای نخست با تبلیغات فراوان و به عنوان سندی افتخارآمیز در نظام حکمرانی علم کشور معرفی میشود؛ اما در مقام اجرا در دانشگاهها و مراکز علمی کشور، هیچ فرد یا نهادی پیگیر اجرای آن نمیشود! و فقط در همان مقام سند باقی میماند و مهلت و موعد آن پایان میپذیرد! نه کسی بابت بیاعتنایی به آن بازخواست میشود و نه کسی بابت دغدغه اجرایی شدن آن تشویق میشود و نه کسی پاسخگوی سرنوشت آن شناخته میشود و ...!
[چهار]. این نشانه یک بیماری بزرگ در ساختار حکمرانی اجرایی در کشور ماست. شکافی عظیم میان مقام سندنویسی و برنامهنویسی و قانونگذاری از یک طرف و مقام تحقق و پیادهسازی و اجرای بیرونی اسناد و قوانین از طرف وجود دارد. به قول یکی از اساتید، مدیران ارشد ما دچار بیماری «ذات السند» شدهاند. جامعه نسبت به شنیدن نام سند و مصوبه حالت زدگی پیدا کرده است. جامعه تشنه «اراده معطوف به اجرا» و «عمل» است.
[پنج]. زنجیره حکمرانی در کشور ما، یک زنجیره متصل نیست؛ حلقات مفقودهای دارد که فقدان آن حلقات موجب شده است بود و نبود بهترین تصمیمات و مصوبات و قوانین و اسناد، یکسان باشد! به نظر میرسد مهمترین حلقه مفقوده، «نظام پیگیری» و «تضمین استمرار در پیگیری» است.
[شش]. رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی چقدر زیبا در دیدار اخیرشان با برخی از مسئولان کشور بر مسئله ضعف نهادی کشور در حلقه «پیگیری» انگشت گذاشتند و فرمودند:
«ما یک کمبود در کشور داریم که آن مهم است. ما کمبود قانون نداریم، کمبود مقرّرات نداریم، کمبود طرحهای خوب نداریم ــ بسیار طرحهای خوب آمده، رفته، گفته شده، تصویب شده ــ آنچه کمبود داریم، «پیگیری» است؛ پیگیری. پیگیری کنید. ...خواهش من این است که دنبال کنید. جلسه خوب است، تصمیمگیری خوب است، شوق و ذوق و انگیزهی سران و مدیران بسیار خوب و چیز لازم و مبارکی است؛ اما کافی نیست. شما که مدیرید، شوق دارید، علاقه دارید، دستور هم میدهید به آن نفر دوّمتان، او هم احیاناً به نفر بعدی دستور میدهد؛ امّا همینطور در طول این فرایند، این دستور تدریجاً ضعیف میشود، ضعیف میشود، و گاهی به جایی میرسد که هیچ اتّفاقی نمیافتد.» (۲۶/ ۱/ ۱۴۰۴)