- حاج آقا، اندیشه تضاد علم و ایمان از کجا آغاز شد؟
- این اندیشه مربوط به مسیحیت است و ارتباطی به اسلام ندارد. در جهان مسیحیت به واسطه برخی قسمتهای تحریفی عهد عتیق، (تورات) تفکراتی شکل گرفت که هم برای علم گران تمام شد و هم برای ایمان، و آن اندیشه تضاد میان علم و ایمان بود.
همانطور که وجوه مادی انسان از تناول غذاهای خوب و استعمال عطرهای خوشبو لذت میبرد، روح انسان نیز از انجام کارهای خیرخواهانه، دوری جستن از خودخواهی و فداکاری کردن برای همنوعانش به شور و وجد میآید. در واقع لذتهای انسانی دارای دو جهت مادی و معنوی است. مکتبهای مختلف هر کدام به تناسب سرمایههای فکری خود، مرزبندیهای متفاوتی در رابطه با این دو گرایش دارند.
- پس از ظهور اسلام و تشکیل حکومت اسلامی و گرد آمدن ملتهای گوناگون زیر پرچم اسلام، تمدن عظیم و شکوهمندی به وجود آمد که تاریخ از آن به عنوان تمدن اسلامی یاد میکند.
- چه علل و عواملی موجب پیدایش تمدن اسلامی شد؟
- عوامل زیادی در ایجاد تمدن اسلامی نقش داشتند که دو عامل عمده و مهم آن عبارت است از: تشویق بیحد و حصری که اسلام به تفکر، تعلیم و تعلّم داشت و تسامح و تساهلی که اسلام و مسلمین به عقاید ملتهای مختلف از خود نشان دادند.
- بله. ذهن آنگاه که تفکر میکند و اموری را مقدمه برای امری دیگر قرار میدهد، ممکن است صحیح عمل کند و ممکن است دچار خطا گردد. یک استدلال در عالم ذهن مانند یک ساختمان است. یک ساختمان آنگاه کامل میشود که هم مصالحش بیعیب باشد و هم روی اصول صحیح بنا شود. هر کدام از اینها اگر نباشد، آن ساختمان قابل اعتماد نیست.
- علت و منشاء خطاهای ذهن چیست؟
- قرآن چهار علت برای خطای دستگاه عقل و فکر بشر بیان میکند که یکی از آنها شتاب در قضاوت است.
استاد مطهری میگوید: «مطامع سرمایهداران در این جریان ـ نهضت آزادی زنان ـ بیدخالت نبود. کارخانهداران برای اینکه زن را از خانه به کارخانه بکشند و از نیروی اقتصادی او بهرهکشی کنند، حقوق زن، استقلال اقتصادی زن، آزادی زن، تساوی حقوق زن با مرد را عنوان کردند و آنها بودند که توانستند به این خواستهها رسمیت قانونی بدهند.»
- علم یکی از مقدسات عالم و حداقل از مقدسات بشریت است. هیچکس حتی نادانترین انسانها هم در شرافت و تقدس علم تردید نمیکند. اسلام به شرافت علم گواهی داده و اهمیت زیادی برای آن قائل شده است. آیات و روایات دینی پر است از احترام به علم و تشویق به آموختن آن.
باربی از رهگذر ترویج لباسهای آمریکایی، میکوشد تا فرهنگ آمریکایی را به جوانان کشورهای دیگر تزریق نماید. تغییر لباس سنتی ملتها نیز در راستای این سیاست قابل ارزیابی است