قصهها، کارتونها، فیلمها و عکسهای مستهجن باربی، هر کدام به طور جداگانه، خزنده و جذاب از امور جنسی قبحزدایی میکنند و به گونهای کاملاً پنهان ذائقهی عمومی دخترانِ جوان را به سوی اباحهگری سوق میدهند.
اخلاق جنسی غرب به مثابهی بمبهای جنسی عمل میکند. یعنی با شعلهور کردن آتش میل جنسی، افراد را ناخواسته به فساد و تباهی رهنمون میسازد؛ ضمن اینکه این اخلاق برای انسان، ارزشی جز تن و جسم او قایل نیست.
درباره غربزدگی تعریفهای متعددی ارائه شده است؛ اما آنچه مسلم است غربزدگی مبتنی بر خودباختگی و بیهویتی است. استاد مرتضی مطهری میگوید: «خودباختگی یعنی تزلزلِ شخصیت، بیایمانی به خود، گم کردنِ خود، از دست دادنِ حسِ احترام به ذات، بیاعتمادی و بیاعتقادی به فرهنگِ خود و استعداد و شایستگی خود...
غرب به بهانهی آزادی دادن به زن، در واقع به مردان آزادی و رهایی بخشید تا آنها راحتتر بتوانند بر جسم زن ـ که زمانی برای به دست آوردنش مرارتها میکشیدند ـ احاطه یابند و بدون کمترین هزینهای، گرسنگیهای جنسی سیریناپذیر خود را بر طرف نمایند.
- حاج آقا، اندیشه تضاد علم و ایمان از کجا آغاز شد؟
- این اندیشه مربوط به مسیحیت است و ارتباطی به اسلام ندارد. در جهان مسیحیت به واسطه برخی قسمتهای تحریفی عهد عتیق، (تورات) تفکراتی شکل گرفت که هم برای علم گران تمام شد و هم برای ایمان، و آن اندیشه تضاد میان علم و ایمان بود.
همانطور که وجوه مادی انسان از تناول غذاهای خوب و استعمال عطرهای خوشبو لذت میبرد، روح انسان نیز از انجام کارهای خیرخواهانه، دوری جستن از خودخواهی و فداکاری کردن برای همنوعانش به شور و وجد میآید. در واقع لذتهای انسانی دارای دو جهت مادی و معنوی است. مکتبهای مختلف هر کدام به تناسب سرمایههای فکری خود، مرزبندیهای متفاوتی در رابطه با این دو گرایش دارند.