جمعیت آمریکای لاتین در لحظه هجوم اروپاییها بین ۲۰ تا ۴۰ میلیون نفر تخمین زده شده است. انهدام سریع این نفوس در اثر بیرحمی زیاده از حد سودجویان شبه جزیره ایبری، چنان بود که در سال ۱۸۰۰ میلادی با آنکه تعداد کثیری اروپایی بدانجا مهاجرت نموده و جمع بیشماری از بردگان سیاه را بدانجا برده بودند، بیش از پانزده میلیون نفر در آن سرزمین نمیزیست.
در واقع فتح اسپانیاییها موجب از بین رفتن دو سوم تا سه چهارم سرخپوستان شده بودند.
اعمال شاقه در کشتزارها و معادن و شیوع بیماریهای واگیردار اروپائیان، عامل این جنایت منهدم کننده شناخته شده است.
برجستهترین لکه ننگ استعمارگران در مستعمرات، کشتار عظیمی است که در طول حضور خود در سرزمینهای اشغالی به جای گذاشتند.
اسپانیاییها به عنوان پیشگامان استعمارگری در این زمینه پیشگام بودند.
به نوشته ارنست ماندل: وحشیگری هولناک "فاتحان" اسپانیایی را در آمریکا همه میدانند. اینان در یک فاصله زمانی پنجاه ساله، ۱۵ میلیون سرخپوست را نابود کردند و این رقم بنا به عقیده مورخین "محافظهکار" بر ۱۲ میلیون نفر بالغ میشد.
مناطقی مانند هائیتی، کوبا، نیکاراگوئه و سواحل ونزوئلا که تراکم جمعیت بسیار داشت، کاملاً از جمعیت خالی شد.
بنابر تاکید بسیاری از مورخین غربی، سرمایههای انباشته اروپا که عامل اصلی توسعه تمدن غرب بود، حاصل غارت دنیا خصوصاً تمدنهای آمریکای جنوبی و سرخپوستان بوده است. غارتگریهایی که بسیار خشونتبار و وحشیانه گزارش شده است.
اسپانیاییها با روشهای مختلفی به کشتار مردم بومی آمریکای جنوبی میپرداختند.
کتاب چندجلدی تاریخ سرخپوستان، نوشته کشیش بارتولومه دلاکاساس است که به بررسی منطقهای پرداخت که کریستف کلمب فرماندار آن بود.
اسپانیاییها اولین استعمارگرانی بودند که پای بر سرزمین سرخپوستان در قاره آمریکا گذاشتند. آن قسمت از قاره آمریکا که به دست اسپانیا افتاد، دچار صدمات جبرانناپذیری شد.
شهر مکزیکو در سال ۱۵۱۵ میلادی به تصرف اسپانیا در آمد و بدین ترتیب امپراطوری قوم مایا منقرض شد.
همچنین امپراطوری اینکا که در محل کنونی پرو در آمریکای جنوبی قرار داشت، در سال ۱۵۳۰ تحت سلطه اسپانیا در آمد. با تصرف این مناطق توسط اسپانیاییها، غارت و چپاول ثروتهای آنها با بیرحمی و شقاوت شروع شد و سیل طلا و نقره از پرو و مکزیک به اسپانیا سرازیر شد.
شیوه معمول مجازات بردگان در آمریکا، هم ظالمانه و هم وحشیانه بوده است. اربابان به ندرت سعی میکنند با نفوذ اخلاقی بر بردگان خود حکومت کنند؛ اما با شلاق، لگد زدن، ضرب و شتم، گرسنگی کشیدن، علامت زدن، بار کردن آهن، زندانی کردن، یا سایر شیوههای ظالمانه شکنجه بر بردگان حکومت میکردند. آنها اغلب به اختراع شیوه جدیدی از شکنجه میبالند! بسیاری از اربابان تازیانه میزنند تا خسته شوند یا تا زمانی که پشت سر بردگان لختهی از خون ایجاد شود.
مائوریسیو فونس، رئیس جمهور السالوادور در بیستمین سالگرد پیمان صلح سال 1992، در مورد کشتار حدود یک هزار غیر نظامی در عملیات سرکوب شورشهای این کشور توسط ارتش در شهر 'ال موزوته' السالوادور در سال 1981 میلادی عذرخواهی کرد!
به گزارش ایرنا، واقعه کشتار غیر نظامیان موسوم به ال موزوته، در حد فاصل 11 تا 13 دسامبر سال 1981 میلادی (1360 خورشیدی) اتفاق افتاد که به گفته رئیس جمهور این کشور، بزرگترین کشتار غیر نظامیان در تاریخ معاصر امریکای لاتین بوده و دولت، مسئول این کشتار بوده است.
تاریخ ۱۱ تا ۱۳ دسامبر سال ۱۹۸۱ میلادی مصادف با یکی از بدترین قتلعامها در تاریخ مدرن آمریکای لاتین، قتلعام "ال موزوته" در السالوادور است که توسط یک جوخه مرگ آموزش دیده توسط آمریکا انجام شد. سربازان ۱۰۰۰ نفر را کشتند، تقریباً کل روستای "ال موزوته".
اکثر قربانیان، زنان، کودکان و افراد مسن بودند. سربازان مردان را از زنان و کودکان جدا کردند، سپس مردان را در چند نقطه شکنجه و اعدام کردند.
"دکتر جیمز ماریون سیمز" پدر علم پزشکی مدرن زنان، یکی از تحسینشدهترین جراحان غرب بوده است. برین هالند مینویسد: «تعداد کمی از پزشکان به اندازه جیمز ماریون سیمز مورد تحسین و نفرت قرار گرفتهاند».
به گزارش اسناد تاریخی موجود "پدر پزشکی زنان مدرن" آزمایشهای تکاندهندهای را روی زنان برده سیاهپوست انجام داده است. آزمایشاتی که بدون بیهوشی انجام شد!
متخصصان اخلاق پزشکی و مورخان میگویند استفاده او از بدن سیاهپوستان برده بهعنوان سوژههای آزمایش پزشکی برای درمان بیماری سیفلیس انجام شده است.
نگاهی به تاریخ علمی آمریکا نشان میدهد وجود نگرشهای نژادپرستانه و تبعیضآمیز نسبت به انسان در جامعه آمریکا باعث شده، دانشمندان و محققان این کشور از انسانها، به خصوص سیاهپوستان و اقشار ضعیف به عنوان موشهای آزمایشگاهی استفاده کنند!
بیرحمی، اعدام، دزدی، تجاوز و سوزاندن روستاها یک اتفاق روزمره بود و ایتالیاییها ثابت کردند که مانند آلمانها و بلغارها بیرحم و شرور بودند؛ زیرا یونان تحت اشغال سهگانه آلمان، ایتالیا و بلغارستان بود.
حقیقت تاریخی این است که ایتالیاییها یک سری جنایات انجام دادند که با هر معیاری جنایت جنگی محسوب میشوند.
آنها اردوگاههایی را برای «یونانیان نافرمان» ایجاد کردند، جایی که تقریباً ۳۵۰۰ یونانی تحت شرایط سخت زندانی، شکنجه و اعدام شدند!