وقتی آمریکا، فیلیپین (کشوری در جنوب شرقی آسیا) را از چنگ اسپانیا درآورد، فیلیپینیها توقع داشتند استقلال آنها به رسمیت شناخته شود؛ اما آمریکاییها نه تنها رئیس جمهور منتخب آنها را دستگیر کردند؛ بلکه ۳۰۰ هزار فیلیپینی را در جریان مبارزات استقلالطلبانه آنها کشتند، تا نشان دهند گوی سبقت را از اسپانیاییها در جنایت ربودهاند.
به عنوان مثال در ۲۸ سپتامبر سال ۱۹۰۱، درگیری میان سربازان آمریکایی و ساکنان روستای کوچک بالانگیگا واقع در استان سمر فیلیپین، به کشته شدن تعدادی از سربازان آمریکایی منجر شد.
علاوه بر قتل و غارت و تجاوز، یکی از جنایات عجیبی که آمریکا در شرق آسیا مرتکب شده است، نابود کردن زمینهای کشاورزی کشورهای مختلف است. آمریکاییها به صورت مستقیم و غیر مستقیم کاری میکردند که مزارع کشورهای مختلف برای همیشه یا مدتهای طولانی بلااستفاده شود.
شهریور ۱۳۲۰ رضاشاه بدون کوچکترین مقاومتی در برابر اشغال ایران، کشور را ترک کرد. با توجه به مذاکرات چند روز قبل او با انگلیسیها، تصورش این بود که مانند یک پادشاهِ محترمِ کناره گرفته از قدرت، ساکن یک کشوری مثل آرژانتین خواهد شد. اما کشتی حامل رضاشاه و چند تن از اعضای خانوادهاش، حتی اجازهی کناره گرفتن در بندر بمبئی هند را نیافت و انگلیسیها او را به یکی از جزایر دورافتاده مستعمرات خود در اقیانوس اطلس یعنی جزیره موریس تبعید کردند.
جک استراو، در کتاب کار انگلیسی مینویسد: ایرانیها حق دارند از «روباه استعمارگر» خشمگین باشند. ما در جنگ جهانی اول، موجب قحطیِ فاجعهبار و مرگ ۱۰ میلیون نفر در ایران شدیم (مرگ نیمی از جمعیت ایران)
وزیر خارجه اسبق انگلیس:
ایران هرگز مستعمره بریتانیا نبوده؛ اما این به معنی نیست که ما از این کشور برای رسیدن به ثروت و قدرت، بهرهکشی نکردهایم.
آنها دلایل خوبی دارند تا از «روباه حیلهگر و استعمارگر» - لقبی که به ما دادهاند - خشمگین باشند.
"بارلوت لیتخوییس" در نشریه سالانه تحقیق علیه کشتارجمعی مینویسد: در ۱۷ اوت سال ۱۹۴۵ میلادی درست در خاتمه جنگ جهانی دوم، «احمد سوکارنو» رهبر مبارزان آزادیخواه اندونزی، استقلال این کشور را اعلام کرد؛ اما چهار سال طول کشید تا اندونزی توانست به استقلال دست یابد و از استعمار هلند رها شود.
بررسی گروه حقیقتیاب هلندی و اندونزیایی ثابت کرد استعمارگران هلندی برای سرکوب مبارزات استقلالطلبانه، دهها روستا را با سکنه آن به آتش کشیده و دست به قتلعامهای گستردهای زده است.
ریموند وسترلینگ، فرمانده یک هنگ هلندی از نیروهای ویژه بود، او میگوید: در آن دوره، ۳۵۰۰ اندونزیایی کشته شدند که بسیاری از آنها به طور خلاصه اعدام شدند.
در سال ۱۹۷۱، وسترلینگ با هفتهنامه پانوراما مصاحبه کرد. او فاش کرد که ۳۵۰ زندانی را به دادگاه نظامی محکوم کرده و اعدام کرده است.
این تصویر در سال ۱۹۶۹ در مجله «لایف» منتشر شد. مجله لایف در توضیح این تصویر، مینویسد: این روستائیان «لحظاتی پیش از کشته شدن به دست نیروهای آمریکایی در می لای، با ترس و وحشت، دور هم جمع شدهاند».
این تصویر، در حقیقت این زنان و کودکان را طی چند لحظهای نشان میدهد که میان تجاوز جنسی و کشته شدن سپری کردهاند. رونالد هابرل توضیح میدهد که گروهی از سربازان آمریکایی میخواستند ببینند این دختر (دختر بلوز مشکی سمت راست) «چند مَرده حلاج است» و به همین دلیل «شروع به برهنه کردن او کردند و بلوزش را درآوردند!
کشتار می لای (به انگلیسی: Mỹ Lai massacre) واقعهای در روز ۱۶ مارس ۱۹۶۸ میلادی، در جریان جنگ ویتنام بود که طی آن ۳۴۷ تا ۵۰۴ شهروند غیرنظامی جمهوری ویتنام جنوبی، توسط سربازان واحد گردان سوم تجسسی ارتش آمریکا به قتل رسیدند.
انتشار خبر کشتار می لای، بیش از یک سال بعد، نقطه عطفی در روند جنگ ویتنام ایجاد و به وِجهه ارتش آمریکا، ضربهای جبراننشدنی وارد کرد.