مدتها پس از اینکه بریتانیا، فرانسه و سایر قدرتهای استعماری، استقلال مستعمرههایشان را پذیرفتند، پرتغال همچنان در پی حفظ قدرت استعماری خود در مناطق تحت اشغال بود.
تلاش پرتغال برای حفظ سلطه استعماریاش در موزامبیک، منجر به نزاعی بزرگ و دهساله در این کشور شد. نزاعی که خشونتی یکطرفه علیه بومیان و جابهجایی اجباری آنها را در پی داشت. به دنبال اصرار پرتغال بر تداوم اشغالگری در موزامبیک، گروههای چریکی مردمی، برای مقابله با نیروهای پرتغالی تشکیل شدند.
در مقابل، نیروهای پرتغالی بهشدت به مقابله و کشتار مردم آن منطقه روی آوردند و همواره بومیان موزامبیک را، بازداشت و برای کسب اطلاعات بیشتر مورد شکنجه قرار میدادند. این شکنجهها بهقدری وحشیانه بود که بسیاری از بومیان، از جراحات ناشی از آن، جان باختند. برخی دیگر نیز که زنده میماندند به اعدام محکوم شدند. در این کشور، کشتار مردم عادی توسط سربازان، تجاوز و قتلعام امری رایج بود.
یکی از عادیترین روشها برای کشتار بومیان، مربوط به جابهجایی اجباری آنها به روستاهای تحت کنترل نیروهای پرتغالی بود. افرادی که از جابهجایی سر باز میزدند، بهعنوان تروریست شناخته شده و فورا به قتل میرسیدند و بسیاری دیگر نیز بهواسطه جابهجایی جان میباختند.
بر اساس تخمینها، حدود ۷۵۰۰۰۰ تا یک میلیون بومی جابهجا شدند که به دلیل عدم وجود امکانات کافی بهداشتی، کشاورزی و... در این روستاها، حدود درصد ۸-۶ مردم، بهخاطر گرسنگی، بیماریهای واگیر و فرسودگی شدید، جان سپردند.