اشاره: طبق روال نشریه پرتو، ذیلا خلاصهای از یکی دیگر از سخنرانیهای مرحوم علامه مصباح(ره) تقدیم شده است.
اشاره
موضوع بحث ما رابطه اخلاق با سیاست بود. در جلسه گذشته گفتیم که در این مسئله، نهتنها بین افراد عادی، ابهامها یا اختلاف سلیقههایی وجود دارد، بلکه صاحبنظران و متخصصان نیز در این باره اختلافنظرهای ریشهای با یکدیگر دارند، و برای اینکه فرق نظریه اسلام با نظریههای دیگر را بررسی کنیم، باید یک نگاه اجمالی به آن نظرها و آرا داشته باشیم.
سعی کنیم علاوه بر اینکه با لباسمان مردم را به یاد خدا میاندازیم، گفتار و رفتارمان هم این اثر را تأیید و تقویت کند. مبادا بعد از اینکه لباس روحانیت را پوشیدیم، حرفهای لغو بزنیم و سخنان بیهوده و بیاساس بگوییم. بعد مواظب باشیم حرفی که میزنیم حرفی باشد که برای مردم نافع باشد.
من به کسانی که تابهحال این توفیق را داشته اند که به لباس روحانیت مفتخر بشوند، تبریک عرض میکنم و تأکید میکنم که این نعمت را ارج بنهند و در صدد باشند که شکر آن را به جا بیاورند و وظایفی که بر آن مترتب میشود را درست رعایت کنند.
«تعیین الگوهای صحیح و تأکید بر پیروی از ایشان» و نیز «رسواکردن الگوهای ناصحیح و درهمکوبیدن بتهای فکری و فرهنگی»، از مهمترین روشهای تربیتی قرآن کریم است.
آفتهایی که ممکن است به این انقلاب ضربه بزند، یا به بخش دانستهها و معلومات و شناختها و آگاهیهای ما برمیگردد، یا به آن چیزی که به خواست و انگیزه رفتارمان ضرر میزند، مربوط میشود.
اشاره: طبق روال نشریه پرتو، ذیلا خلاصهای از یکی دیگر از سخنرانیهای مرحوم علامه مصباح(ره) تقدیم شده است.
کلمه آزادی چند مفهوم دارد؛ گاه مفهومهای متغایر را بهجای هم به کار میبرند و مغالطه میکنند؛ آزادی یعنی زیر بار ظلم دیگران نمانیم، ارزشهای خودمان را حفظ کنیم، انسان آزادهای باشیم، نه به معنای اینکه بیبندوبار و حیوان وحشی باشیم!
آن چیزی که انقلابیون و شهیدان خواستند، غیر از آن چیزی بود که این آقایان میخواهند. اینها میخواهند وقتی از یک شهر دیگر، میآیند و وارد تهران میشوند، بهگونهای باشد که گویا وارد نیویورک و پاریس شدهاند. مردم، آزادانه هرگونه دلشان میخواهد زندگی کنند!
کسانی شعائر الهی را بزرگ میشمارند که بهره ای از تقوا در دلشان باشد و بعد با تعظیم شعائر بر مرتبه تقوای خودشان افزوده میشود، دیگران را هم متوجه خدا میکنند و زمینه تقوا را برای آنها فراهم میکنند.
قرآن از مؤمنان اینگونه تعریف میفرماید که سیمایشان علامت عبادت دارد و آثار سجده در سیمایشان ظاهر است؛ سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ، هر کسی به قیافه ای نگاه کند که پیشانی خاکآلود دارد و علامت سجده در صورتش ظاهر است، خواهناخواه به یاد آن کسی میافتد که سجده برای او انجام گرفته است