امام حسین علیه‌السلام: ای مردم! در کسب صفات زیبای اخلاقی بکوشید و برای به دست آوردن این سرمایه‌های معنوی شتاب کنید.  (کشف الغمه، ج ۲، ص۳۰) 

حج؛ برنامه‌ای جامع برای تمام ابعاد وجودی انسان

گفتیم که همه برکات حج مثل همه تشریعات دین، مقدمه‌ای برای تقرب به خداوند متعال است. خلافت الهی در اثر قرب به خدا پیدا می‌شود و آن قرب هم در اثر عمل به دستورات خدا و عبادات خدا حاصل می‌شود و هیچ راه دیگری ندارد. 

اشاره: طبق روال نشریه پرتو، ذیلاً خلاصه یکی دیگر از سخنرانی‌های علامه مصباح (ره) تقدیم شده است.
--------------------------------
خداوند متعال یک برنامه‌ای برای انسان قرار داده که اگر نگوییم تمام ابعاد انسان را درگیر می‌کند، اکثریت ابعاد وجود انسان را در خودش درگیر می‌کند؛ یعنی یک برنامه‌ای است که برای همه ابعاد انسان از فردی و اجتماعی، از مادی و معنوی، از خانوادگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، روابط بین‌الملل همه را در بر می‌گیرد. یک برنامه هم بیشتر نیست، منتها چون این برنامه، سنگین است و مؤونه فراوانی دارد، خدا در عمر یک‌بار واجب کرده است و بیشترش در اختیار خود انسان است هر اندازه که برای او میسر باشد؛ اما اگر میسر شد که کم‌وبیش برای اکثریت مردم فی‌الجمله فراهم است، در عمرشان یک‌مرتبه این برنامه را انجام می‌دهند.
حالا بیان اینکه حج چگونه ابعاد مختلف زندگی انسان را در بر می‌گیرد، یک داستان مفصلی است که بنده در این چند دقیقه از عهده آن برنمی‌آیم. خوشبختانه همه شما هم در طول سال‌ها این‌ها را از گویندگان، نویسندگان و خطبا شنیده‌اید و آگاه هستید و احتیاج به توضیح بنده نیست. این‌هایی هم که عرض کردم، اشاره به یک مقدمه‌ای بود که ذهن شما متوجه آن نکته بعدی بشود که می‌خواهم عرض کنم.
حج؛ نور چشم اولیای خدا
با توجه به اهمیت این برنامه که تمام جوانب وجود انسان را درگیر می‌کند و به همه لایه‌های وجود انسان سر می‌زند و عمیق‌ترین لایه‌های باطنی انسان در حج درگیر است، در حج منافع اقتصادی هم برای افراد و جوامع فراهم می‌شود، لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ؛ [حج: 28] تا عمیق‌ترین مقامات معنوی و نورانیت دل برای آن‌هایی که اهلش باشند و هدف اصلی آن است و همه این‌ها دیگر مقدمه است. اولیاء خدا، ایام حج و عبادات حج از آرزوهایشان بود و نور چشمشان بود. بعضی از ائمه ما ده‌ها مرتبه مناسک حج را به جا آورده بودند و در هر فرصتی که برای آن‌ها میسر می‌شد حج و عمره را غنیمت می‌شمردند. بزرگان و علمای ما اهتمام به حج داشتند که همه شما می‌دانید.
حج؛ تکلیف شرعی با پشتوانه الهی
به‌هرحال با توجه به جامعیت برنامه حج و اهمیتی که دارد، خداوند متعال یک پشتوانه دیگری هم غیر از اصل تکلیف وجوب برای آن قرار داده است. تکالیفی که در شرع، معین می‌شود، گاهی فقط همین است که خداوند متعال در قرآن خطاب به مؤمنین می‌فرماید یَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا؛ این کار را انجام بدهید و دیگر تمام شد. کسانی که دلشان می‌خواهد وظیفه‌شان را انجام بدهند طبق این آیه و طبق روایات و بیاناتی که از اهل‌بیت‌صلواتاللهعلیهماجمعین رسیده می‌گویند تکلیف واجب است؛ چشم! مثلاً می‌فرماید کُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ؛ [بقره، 183] ماه رمضان روزه بگیرید! چشم! روزه می‌گیریم؛ تمام شد؛ اما بعضی از تکالیف هست که علاوه بر اینکه مردم تشویق شدند و تأیید شدند و به بیانات مختلف تأکید شده که انجام بدهند، باز یک ضمانت اجرایی هم برای آن قرار داده شده است.
نقش حکومت اسلامی در حفظ شکوه و استمرار حج
شاید همه شما توجه داشته باشید که یکی از وظایف حکومت اسلامی این است که اگر اتفاقاً در یک سالی برای مسلمان‌ها شرایطی فراهم نبود که بتوانند عمل حج را آبرومندانه انجام دهند؛ یعنی حج، خلوت بود و کسی نبود و کم رفتند، غیر از اینکه هر کسی که مستطیع است خودش باید به حج برود، حکومت اسلامی هم موظف است کسانی را از بیت‌المال به حج بفرستد. حالا یک وقت مستطیع کم بود، مشکلاتی بود، مخصوصاً شما صدر اسلام را ملاحظه می‌فرمایید که چه مشکلاتی بود یا موقع جنگ‌ها، جنگ‌های جهانی، آن‌هایی که یادشان هست، حالا شاید پیرمردهایی باشند که جنگ جهانی دوم یادشان باشد که وضع اقتصادی خراب بود و قحطی بود و نان گیر نمی‌آید و مسائل دیگری بود و در چنین شرایطی حج رفتن بسیار مشکل بود. در یک شرایطی که حج خلوت باشد، خانه خدا خلوت باشد، البته آن وقتی که وقتش بود و دیدند خلوت است که دیگر نمی‌شود کاری بکنند، اگر حدس می‌زنند که بناست امسال حج خلوت باشد، دولت اسلامی واجب است تدبیری بیندیشد و از بیت‌المال، کسانی را بفرستد که خانه خدا خلوت نباشد.
این نشانه اهمیتی است که اصل برنامه حج، به‌خصوص در بُعد اجتماعی دارد، آن هم نه در بعد اجتماع داخلی؛ بلکه در بعد بین‌المللی؛ یعنی جامعه اسلامی باید در مقابل جوامع دیگر آبرویش محفوظ باشد، نگویند مسلمان‌ها نسبت به دینشان بی‌اعتنا یا کم‌اعتنا شده‌اند و کم به مکه رفته‌اند. دولت اسلامی باید اقدام کند که حج به صورت آبرومند برگزار شود تا مسلمان‌ها در مقابل سایر ملل سرفراز باشند و نشان بدهند که ما نسبت به دینمان اهمیت می‌دهیم و جامعه اسلامی ما به وظایف اجتماعی و شرعی‌اش اهتمام دارد.
حکمت تعیین امیرالحاج و نقش ولی‌فقیه در ساماندهی حج
این‌ها نشانه این است که خداوند متعال در این حج چه برکات و چه اسراری تعبیه فرموده که این همه مقدمات و شرایط و وظایف برای آن جعل فرموده و از همان زمان صدر اسلام مرسوم بود که حج به صورت دسته‌جمعی برگزار می‌شد و برای کاروان حج، امیرالحاج تعیین می‌شد. این یک سنت بود و الحمدلله بعد از پیروزی انقلاب این سنت به‌خوبی احیاء شده است و همه شما می‌دانید که به‌خصوص در جمهوری اسلامی ایران مسئله حج به صورت یک پدیده اجتماعی و زیر نظر یک مسئولی که از طرف مقام معظم رهبری تعیین می‌شود، سامان داده می‌شود برای اینکه مشکلاتی پیش نیاید و هر چه بشود این مراسم، بهتر انجام بگیرد.
همین‌جا یک اشاره‌ای بکنم و دیگر خیلی بحث را گسترش ندهم؛ چون این‌ها تکرار مکررات است و از این چیزها زیاد شنیده‌اید؛ در هر زمانی امیرالحاج اصلی پیغمبر اکرم‌صلی الله علیه وآله یا امام معصوم است. اگر امام حضور داشته باشد، باید به دستور ایشان مناسک حج انجام بگیرد و کاروان حج راه بیفتد. یا خود ایشان و یا کسی که از طرف ایشان منسوب می‌شود، سرپرستی حج را به عهده بگیرد و امیر حجاج باشد؛ اما وقتی امام حضور نداشته باشد، تکالیف ظاهری ایشان را آن کسی که نائب امام عصرارواحنافداه است؛ یعنی مقام معظم رهبری، ولی‌فقیه که خدا ان‌شاءالله بر طول عمر و عزت و توفیقات و تأییدات ایشان بیفزاید، عهده‌دار می‌شوند. ایشان امیر و سرپرست حاج را تعیین می‌کنند و همیشه توصیه‌هایی انجام می‌دهند و سفارشاتی می‌کنند. اگر کوتاهی‌ها، نقص‌ها و کمبودهایی باشد، آن‌ها را تأکید می‌کنند و الحمدلله یکی از کارهایی که بعد از انقلاب به‌خوبی انجام گرفته و ما از همه کسانی که در طول این سی سال به این امر مبارک خدمت کرده‌اند صمیمانه از آن‌ها تشکر می‌کنیم، مسئله مدیریت حج بوده است.
ولایت امام معصوم؛ مجرای فیض معنوی حج
اما یک کمبود باقی می‌ماند و آن این است که حضور امام معصوم تنها برای مدیریت ظاهری کاروان حج نیست؛ بلکه امام مجرای نور الهی، برکات الهی، هدایت الهی و همه آن چیزی است که همه انسان‌ها برای آن آفریده شده‌اند. آن خلیفه‌ای که حقیقتاً خلیفة الله است و خدا همه عالم را به طفیل وجود ایشان آفریده، ایشان امام معصوم است و همه دیگر طفیلی هستند. ما همه این را می‌دانیم؛ اما کمتر درست تصور می‌کنیم که طفیلی یعنی چه. در این زمینه هم همین‌گونه که درباره اعمال و مناسک و آداب حج فکر می‌کنیم و می‌اندیشیم و درس می‌گیریم و به همدیگر توصیه و کمک می‌کنیم، یک مقداری هم راجع به این نکته بیشتر بیندیشیم.
گفتیم که همه برکات حج مثل همه تشریعات دین، مقدمه‌ای برای تقرب به خداوند متعال است. خلافت الهی در اثر قرب به خدا پیدا می‌شود و آن قرب هم در اثر عمل به دستورات خدا و عبادات خدا حاصل می‌شود و هیچ راه دیگری ندارد. در حج هم همه مقدمات و شرایط و احکام و مناسکی که هست و بسیاری از آن‌ها به یک معنا جنبه نمادین دارد، همه این‌ها برای این است که آن روح، آن معنا و آن نورانیت در دل انسان پدید بیاید، کما اینکه عرض کردم حتی ظهور امام زمان‌عجلاللهفرجهالشریف هم مقدمه است برای اینکه همه انسان‌ها از راه عبادت گسترده و عمیق به آن نورانیت برسند. هدف آن است. همین‌جا دعا کنیم که خدا ساعت‌به‌ساعت بر علو درجات امام‌رضواناللهعلیه بیفزاید که این کلمه را فرمود که هدف نهایی معرفت الله است و حتی عدالت هم مقدمه است.
با توجه به این مسئله درعین‌حال که ما باید به جزء جزء مناسک حج اهمیت بدهیم، تمام احکامش را به‌خوبی یاد بگیریم، مواظب باشیم در ایام حج مرتکب خلافی نشویم، در مناسک حج کوتاهی نکنیم، همه آداب ظاهری را دقیقاً رعایت کنیم؛ اما باید توجه داشته باشیم که رعایت همه این‌ها مقدمه است برای اینکه روح ما از آلودگی‌ها پالایش شود، به زیبایی‌ها پیراسته شود و به برکت قرب الهی نورانی شود. خدا همه این چیزها را از راه یک مجاری و اسبابی قرار داده است. آن کسی که واسطه در این کار است، واسطه مدیریت ظاهری این احکام، حکومت اسلامی است از آن جهت که حاکم است. حالا چه امام معصوم باشد و چه جانشینش؛ اما واسطه آن فیض معنوی، مقام ولایت امام است که نورانیت‌ها به برکت وجود ایشان به دیگران افاضه می‌شود.
(سخنرانی در همایش سراسری مدیران حج و زیارت، 25/3/1388)