با جستوجو و تتبع در کتابهای تاریخی، میتوان به این نتیجه رسید که هیچکدام از آنها و به خصوص کتابها و مقاتلی که به واقعه کربلا اهمیت دادهاند و اسم بزرگان و دیگر زنان امام حسین علیهالسلام و جوانان هاشمی و اصحاب و حتی کودکان را نقل کردهاند، نامی از حضرت لیلی سلاماللهعلیها و حضورش در کربلا نبردهاند و با توجه به اینکه ایشان از خاندان سرشناس و مهمی بودهاند، بسیار بعید است که با وجود حضور در کربلا، از ایشان غفلت شده باشد.
محققان و عاشورا پژوهان متعددی نیز نسبت به حضور مادر حضرت علیاکبر در کربلا ابراز شک و تردید کردهاند.
مسجد قبلتین یا مسجد ذو قبلتین (دارای دو قبله) به علت رخداد تغییر قبله که در این مسجد رخ داد، چنین نامگذاری شده است. آن را مسجد بنیسلمه نیز مینامند؛ زیرا در روستای طایفه بنیسلمه قرار گرفته بود.
تغییر قبله در شعبان سال دوم هجرت روی داد. تا پیش از آن، مسلمانان به سوی بیتالمقدس نماز میخواندند. حکم تغییر قبله در وسط نماز به پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) ابلاغ شد و نمازگزاران دو رکعت از نماز ظهر (یا عصر) را به سوی بیتالمقدس و دو رکعت بعدی را به سوی کعبه خواندند.
اهل لغت و جغرافینویسان و تاریخنگاران، محل غدیر خم را بین مکه و مدینه دانستهاند. در راه مکه تا مدینه، در 200 کیلومتری مکه و 300 کیلومتری مدینه، برکهی آبی به نام «خُم» وجود داشت که با عنوان «غدیر خم» شناخته میشد.
اولین زن شهید در اسلام، سمیه مادر عمار یاسر بود؛ اما در تاریخ به صورت مشخص نام زنی به عنوان اولین شهید در رکاب علی (علیه السلام) بیان نشده است. اما شاید بتوان گفت همسر عبدالله بن خَبّاب بن اَرَتّ از یاران امیرالمومنین، از اولین شهدای زن در میان یاران علی (علیه السلام) باشد. عبدالله بن خَبّاب بن اَرَتّ در جنگ جمل و صفین در رکاب امیرالمومنین حضرت علی (علیه السلام) جنگید و پیش از جنگ نهروان به همراه همسرش به دست خوارج به شهادت رسیدند. شهادت آنان را علت وقوع جنگ نهروان دانستهاند.
اکثر مفسران و اهل حدیث معتقدند آیه ولایت إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ؛ سرپرست و رهبر شما تنها خدا است، و پیامبر او، و آنهایی که ایمان آوردهاند و نماز را برپای دارند و در حال رکوع زکات میپردازند.(مائده:۵۵) در شأن امیرالمومنین علی(علیه السلام) نازل شده است.
اصحاب عَقَبَه، گروهی از صحابه پیامبر بودند که در راه بازگشت از غزوه تبوک، قصد ترور پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) را داشتند. اما خداوند پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) را از توطئه آنها آگاه کرد. پیامبر آنها را لعن نمودند؛ ولی نام آنها را برای مردم فاش نکردند و از مجازات آنها منصرف شدند. برخی محققان، جریان اصحاب عقبه و توطئه ترور پیامبر را مربوط به وقایع حجه الوداع دانستهاند.
برخی احادیث، به وجود ۱۲۴ هزار پیامبر در طول تاریخ دلالت میکند. این احادیث در کتابهای حدیثی شیعه، مانند من لایحضره الفقیه، امالی شیخ صدوق، بصائر الدرجات، الخصال و کامل الزیارات ذکر شده است. برخی عالمان اهل سنت نیز، روایتی از ابوذر نقل کردهاند که شمار پیامبران را ۱۲۴ هزار ذکر کرده است.
هنگامی که موسی (علیهالسلام) به حدّ رشد و بلوغ رسید، روزی وارد شهر (مصر) شد و در بین مردم عبور میکرد، دید دو نفر گلاویز شدهاند و همدیگر را میزنند، یکی از آنها از بنیاسرائیل، و دیگری «قبطی»، یعنی از فرعونیان بود، در همین هنگام بنیاسرائیل از موسی (علیهالسلام) استمداد نمود.
از آنجا که موسی (علیهالسلام) میدانست فرعونیان از طبقه اشرافی هستند و همواره به بنیاسرائیل ستم میکنند، به یاری مظلوم شتافت و تصمیم گرفت از ظلم ظالم جلوگیری کند.