در میان آیات قرآن یا تعالیم شخص پیامبر اسلام، به موارد کمی درباره هنر برمیخوریم. بازنمایی تصویری موجودات زنده در قرآن بهصراحت منع نشده، با این وجود بسیاری از مسلمانان ترسیم چهرهها و موجودات زنده را خطری به سوی بتپرستی به شمار میآوردند و گناه میدانستند؛ بنابراین هنر اسلامی اغلب بر خلق زیبایی با نقوش انتزاعی و استفاده از حروف، متمرکز بوده است و به دلیل محدودیت نسبی سایر هنرها همچون نقاشی، مجسمهسازی، موسیقی، و حتی گاهی، حرام شمردن آنها، مسلمانان به توسعه سبکهای مختلف در زمینههایی انتزاعی سوق داده شدند.
هنر اسلامی یا هنرهای مسلمانان، به بخشی از هنر اطلاق میشود که در جامعه مسلمانان و نه لزوماً توسط مسلمانان رواج داشته است. هرچند ممکن است این هنرها در مواردی با تعالیم و شریعت اسلام انطباق نداشته باشد؛ ولی تأثیر فرهنگ اسلامی و منطقهای در آن بهخوبی نمایان است. هنر اسلامی یکی از دورانهای شکوهمند تاریخ هنر و یکی از ارزشمندترین دستاوردهای بشری در عرصه هنری به شمار میآید و شامل انواع متنوعی از هنر همچون معماری، خوشنویسی، نقاشی، سرامیک و مانند آنها میشود.
ترنج، تصویر جامع و مانعی از حرکت و سیر انسان به سوی خداوند است. ترنج و شمسه، کلیتی از نظام شکل یافته و هماهنگ در اسلیمی و اشکال هندسی هستند. این دو نما، بیانگر دو کانون از روح انساناند. یکی با نظم شگرف جذبه و عشق و عرفان و دیگری نظمی آمیخته با درک و عقل و منطق، هنگامی که این دو نما با هم تلفیق شوند، نقش واحدی را به وجود میآورد که عکسی از تمام زیباییها، جذابیتها و علوم و فنون و حکمت و تصویری ناب از انسان کامل است.
ابتدای سالهای ۴۰۰ تا ۴۵۰ هجری که بشر به هنر کاشیکاری دست یافته بود، از رنگهای آرامبخش آبی فیروزهای و لاجوردی در کاشی بهره میبرد که جزو رنگهایی بودند که زیبایی و منحصربهفرد بودن یک سبک هنری را به رخ میکشید. در زمان هخامنشیان نیز از این هنر به عنوان نمایش کاخها و بنای تخت جمشید استفاده میکردند. به دلیل اینکه بیشتر آثار باقی مانده از کاشیکاری ایرانی به زمان بعد از ورود اسلام مربوط است.
آجرکاری تزیینی در دورههای اسلامی، شیوهای از معماری است که تحت تأثیر فرهنگ اسلامی به وجود آمده و دارای چند ویژگی میباشد:
معماری جهان اسلام: همانگونه که از نام آن مشخص است این سبک از معماری، گسترهای از جهان میشود که با عنوان جهان اسلام شناخته شده است. معماری این کشورها تحت تأثیر ایدئولوژی اسلام، در طول زمانی مشخص قرار گرفته و به همین خاطر دارای برخی ویژگیهای مشترک شدهاند.
خطاطان، «خط ثلث» را مادر خطوط گفتهاند. ثلث خطی است که از کوفی استخراج شده و ابداع آن را به ابوعلی بن مقله بیضاوی شیرازی، معروف به ابن مقله که در قرن سوم هجری میزیسته است نسبت دادهاند و بعد از آن ابن بواب، انواع گوناگون ثلث تزیینی را ابداع کرد و اوست که زیبایی و ظرافت را به این خط اضافه کرده است.
یکی از دلایلی که برای گذاشتن نام ثلث بر این نوع خوشنویسی آورده شده است، داشتن ۱/۳ سطح (خطوط مستقیم) و ۲/۳ دور (خطوط انتهایی) در داخل کلمات آن میباشد.
کاشیکاری معرق در دوره سلجوقی که متعلق به قرن چهارم هجری است، بیشتر خود را نمایان کرد. این هنر ادامه داشت تا اینکه در قرن هشتم پیشرفت زیادی در این زمینه شد و هنرمندان آثار زیبا و ظریفی را آفریدند. قرن نهم و دهم نیز از دورانی بودند که هنر کاشیکاری به صورت شرقی گسترش یافت و شهرهای یزد و اصفهان، سمرقند و هرات به عنوان شهرهای مهم هنر معرقکاری معروف شدند. البته اردبیل نیز به عنوان مرکز اصلی هنر کاشیکاری معرق نام گرفت که مسجد شیخ صفی و مسجد کبود تبریز از بازماندههای این هنر است.