امام حسین علیه‌السلام:  شایسته نیست که انسان با ایمان، نافرمانی خدا را مشاهده کند و با بی‌تفاوتی از آن چشم بپوشد؛ بلکه او وظیفه دارد در جلوگیری از منکر اقدامی بکند.  (وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۱۲۵) 

درسِ تواضع در سیره مرحوم علامه مجلسی

در دفتری زرّین از تاریخ علمای شیعه، نامِ علامه محمدباقر مجلسی (رحمه الله تعالی) همواره با "بحارالأنوار" و گستردگی بی‌مانندِ آثارش گره خورده است. اما در پسِ عظمتِ این عالِم عامل، حکایتی از فروتنی نهفته است که قلب‌ها را به لرزه می‌آورد. در بخشی از اجازه‌ای که ایشان در تاریخ ۷ ذی‌الحجه سال ۱۰۸۷ هجری قمری در اصفهان برای شاگردشان، رفیع‌الدین محمد بن فرج گیلانی صادر فرموده‌اند، گوهری از معرفت و تواضع نمایان است. مرحوم علامه مجلسی در این فراز از اجازه می‌نویسد: «پس به او – که خدای متعال امثال او را در میان دانشمندان فراوان گرداند –  اجازه دادم هر آنچه را که می‌داند در دایره آموخته‌ها، شنیده‌ها یا اجازه‌های من است، روایت کند... به ویژه (اجازه می‌دهم که از من روایت کند) کتبِ اربعه را که از آثارِ "سه ابوجعفر محمد" (منظور: ابوجعفر محمد بن یعقوب کلینی، ابوجعفر محمد بن علی بن بابویه صدوق، و ابوجعفر محمد بن حسن طوسی؛ رضوان الله علیهم) هستند؛ یعنی: کتاب‌های ارزشمندِ الکافی، من لا یحضره الفقیه، تهذیب الأحکام و الاستبصار که در آن دوران، محورِ (حدیث شیعه) بوده‌اند و از فضل پروردگارم امید دارم که کتابِ بحارالأنوار را پنجمینِ آن‌ها قرار دهد و چهارمینِ آن بزرگان، سگِ آن‌هاست.» علامه مجلسی، صاحبِ آن همه تألیفاتِ بی‌نظیر که گستره جهان اسلام را درنوردیده، از "بحارالأنوار" و "مرآة العقول" گرفته تا "ملاذ الأخیار" و "حق الیقین" و "عین الحیاة" و ده‌ها اثر دیگر که شاید شمارشان از ۲۰۰ جلد نیز فراتر رود، در برابرِ بزرگانِ علمِ حدیث (شیخ کلینی، شیخ صدوق، و شیخ طوسی؛ قدس الله اسرارهم)، خود را با تعبیری این‌چنین فروتنانه و بی‌پرده معرفی می‌کند: "چهارمینِ آن بزرگان، سگِ آن‌هاست." این سخن در حضورِ شاگرد بیان می‌شود، نه در خلوت! نگاشته می‌شود تا در تاریخ به یادگار بماند، نه اینکه تنها گفته شود! این چه درجه‌ای از تواضع و فروتنی است؟ این کدام مکتبِ اخلاق است که چنین انسان‌های بزرگی را تربیت می‌کند؟ این عبارت، به ظاهر چند کلمه یا یک جمله است؛ ولی در حقیقت اقیانوسی از اخلاق و تواضع است. مرحوم علامه مجلسی با این بیان، نه تنها نهایت احترام و تواضع خود را در برابرِ آن سه استادِ فنّ حدیث و استوانه‌های دانش نشان می‌دهد؛ بلکه گویی جایگاهِ خود را در حدّ نگهبانی بر آستانِ علمِ آن بزرگواران می‌داند؛ کسی که وظیفه‌اش حراست و جمع‌آوری میراثِ آن‌هاست، نه هم‌ردیف دانستنِ خود با ایشان. این درس‌نامه‌ای جاودان است برای هر آن کس که قدم در راهِ علم می‌گذارد، اینکه عظمتِ علمی هرگز نباید با تکبر و خودبینی همراه شود؛ بلکه باید با تواضع در برابرِ پیشینیان و خدمت به میراثِ علمی آنان عجین گردد. این است سیره حقیقیِ عالِمانِ ربّانی.