وظایف و تکالیف افراد به تناسب جایگاه و موقعیتی که دارند، متفاوت است.
وظیفه نیکی کننده:
در آداب معاشرت گفته شده که هیچگونه چشم داشتی در ازای نیکی به دیگران نداشته باشند.
امیرالمومنین علی (علیهالسلام) میفرمایند: «اگر به کسی خوبی کنی، در واقع خودت را گرامی داشتهای و به خودت آبرو دادهای؛ پس شکر آنچه برای خودت انجام دادهای را از دیگران طلب نکن».
رعایت اصل ترحم و مهرورزی، هرگز مشروط به اسلام و ایمان نیست و در نگاه دین تأکید شده است که حتی نسبت به غیر مسلمان نیز باید ترحم نمود.
در احوالات مرحوم «حاج شیخ مجتبی قزوینی» نوشتهاند: ایشان فرموده بود:
زمانی که من در اصفهان درس میخواندم، سال قحطی و گرسنگی سختی پیش آمد و ما طلبهها در مدرسه به سختی به سر میبردیم، به طوری که گاهی از گرسنگی ضعف شدیدی بر ما عارض میشد. روزی شنیدیم که بیرون شهر شتری را نحر کردهاند و گوشتش را پخش میکنند، من هم رفتم و خلاصه در آخر مقدار کمی از آن گوشت نصیب من شد.
از دیدگاه اسلام، مهربانی و محبت، مایه قوام و برپایی جامعه انسانی است. دین مقدس اسلام، همواره پیروان خود را به مهربانی و مهرورزی به یکدیگر سفارش میکند. در قرآن کریم، مهرورزان جزو اصحاب میمنه؛ یعنی سعادتمندان و کسانی معرفی شدهاند که وجودشان سرشار از یمن و برکت است. امام صادق (علیه السلام) توصیه میکنند: «به یکدیگر متصل شوید و پیوند محبت را محکم کنید و به هم نیکی نمایید و نسبت به هم مهربان باشید»
گناهان در یک تقسیمبندی کلّی بر دو قسمند؛ قسمی حقّ اللَّه محض میباشند و چیزی از حقوق بندگان در آنها نیست. این بخش از گناهان، منحصراً تعدّی به حقّ خداوند محسوب میشوند. از جمله این گناهان، کفر، شرک، ریا، ترک برخی واجبات مانند روزه و... میباشند.
«راستگویی» از اعمال نیکوی انسانی و نزد دین و خرد از جایگاه ویژهای برخوردار است. فطرت پاک انسان ایجاب میکند که آدم سالم و متعادل، دل و زبانش یکسو و هماهنگ باشد، ظاهر و باطنش یکی باشد و آنچه را باور دارد بر زبان جاری کند.
دیدگاه اسلام
اسلام دینی فطری است و راستی نیز خواست فطرت است، پس این دو پیوندی ناگسستنی دارند و در روایات اسلامی با تعابیر گوناگونی بر راستگویی مسلمانان تأکید شده و آن را از اصول ایمان و تدیّن به حساب آوردهاند.
اگر آنگونه که اسلام فرموده، به صفت نیک حیا در تمام ابعادش توجه شود و عملاً رعایت گردد، موجب پاکسازی فرد و جامعه میگردد، چنان که شکستن مرز حیا، زمینهساز و گسترش دهنده فساد محیط خواهد بود.
حیا یکی از مهمترین صفات نفسانی است که تأثیر فراوانی بر حوزههای مختلف زندگی اخلاقی ما دارد. نقش بارز این تأثیر، بازدارندگی است.
بیاحترامی شوهر نسبت به همسر خویش، معلول عواملی است که بعضی از آنها عبارتند از:
۱- اندیشه برتری مرد بر زن
پندار برتری مرد بر زن و طفیلی دانستن وجود او، احساس تسلّط مطلق مرد را بر زن به وجود میآورد و موجب تقویت این باور غلط میشود که زن موجودی ناقص و انسانیت او ناتمام است. همین مسئله زمینه پیدایش بیاحترامی به او را فراهم میکند، در حالی که تفاوتهای موجود میان زن و مرد، لازمه زندگی مشترک آنهاست و دلیلی بر کمبود شخصیت مرد یا زن نیست.
در مواجهه دو نفر با یکدیگر، پیش از هر سخن و عمل، دو صورت با هم روبه رو میشود. مواجهه دو انسان با هم و کیفیت این رویارویی چهرهها، نقش عمده در نحوه گفتار و رفتار دارد و رمز گشایش قفل دلهاست.
«خوشرویی»، هم در نگاه مطرح است، هم در لبخند. هم در گفتار آشکار میشود، هم در رفتار. چه بسا رابطهها و دوستیهایی که با «ترشرویی» و «اخم کردن» و «عبوس شدن» به هم خورده است. از سوی دیگر مبدأ بسیاری از آشناییها هم یک «تبسّم» بوده است.
از نکات مهم مربوط به معاشرت، آن است که آنچه را درباره خود نمیپسندی، درباره دیگران هم روا ندانی و آنچه نسبت به خویش دوست میداری، برای دیگران هم بخواهی. به فرموده امیرالمومنین علی علیهالسلام: «در ادب کردن تو نسبت به خویشتن، همین تو را بس که آنچه را از دیگری ناپسند میبینی، از آن پرهیز کنی.» همچنین میفرمایند: «هر گاه در دیگری اخلاق ناپسندی را دیدی، بپرهیز که آنگونه رفتار در خودت نباشد!»