استدلال به حجاب و قلمرو آن - که بهطورقطع شامل موی سر میشود - آیات شریفه قرآن کریم است که در کتب مربوطه، بهتفصیل توضیح آن آمده است. علاوه، قطعنظر از حکم دین، تردیدی در فریبندگی و تحریک تن در جنس مخالف نیست.
آیا شما تردید دارید که بانوی شرافتمند، مطلق ناپوششی و عریانی را خدشه بر شرافت تن میداند؟! یعنی میتوان بانوی شرافتمندی را نشان داد که کاملا برهنه باشد؟! اگر تردید ندارید؛ پس اصل پوشش و حجاب را پذیرفتید.
زنان مسلمان و بلکه زنان دیندار جهان بر پایه آموزههای وحیانی، بیحجابی را خدشه بر شرافت تن میدانند؛ بلکه اساسا هیچ بانوی شرافتمندی نیست که مطلق ناپوششی و عریانی را خدشه بر شرافت تن نداند.
حجاب است که از شرافت تن صیانت می کند و به همین خاطر است که استاد شهید مرتضی مطهری (ره) فرمودند: " حجاب مصونیت است و نه محدودیت ".
عفاف و پاکدامنی برای انسانی که درک و حسی از گناه داشته باشد، شکل می گیرد. انسانی که حس گناه در او نباشد، حس شرم هم ندارد؛ لذا انسان و جامعه به شدت سکولار که فهمی از حس گناه ندارد، درکی از عفاف و پاکدامنی هم نخواهد داشت.
۱] کمیسیون مقام زن ملل متحد، نهادی وابسته به شورای اقتصادی اجتماعی سازمان ملل متحد است که نقش تصمیمگیری یا ضمانت اجرایی ندارد، اما برخی آن را بالاترین مقام نظارتی در حوزه زنان در سازمان ملل بهشمار میآورند و از سال ۱۹۴۶ میلادی، با هدف برابری جنسیتی و کمک به پیشرفت زنان تشکیل شدهاست.
حجاب، قانون است و الزام به آن هم قانونی است و از پشتوانه فلسفی برخوردار است. اگر حجاب در جامعه ما اجبار است، اجبار آن قانونی است. فقه جعفری در قانون اساسی رسمیت دارد. هیچ فقیه شیعی هم حجاب را مباح ندانسته؛ بلکه واجب میداند.