امام زمان (عج) فرمودند:   ما بر تمامی احوال و اخبار شما آگاه و آشنائیم و چیزی از شما نزد ما پنهان نیست. بحارالانوار: ج 53، ص 175. 

خانواده سبز 1248

الزام مشاوره پیش از ازدواج؛ راهکاری برای استحکام خانواده و کاهش طلاق

 سیدعلی شاهرخی

خانواده، سنگ بنای جامعه و کانون تربیت نسل آینده است، با این حال زمانی که این نهاد مقدس به جای پناهگاه امن، به عرصه‌ای از تعارض و شکاف تبدیل شود، تبعات آن گریبان‌گیر کل جامعه می‌شود. 

آمار نگران‌کننده طلاق در جامعه که براساس برخی گزارش‌ها تا سه چهارم ازدواج‌ها در برخی مناطق را در بر می‌گیرد، زنگ خطری جدی برای سلامت اجتماعی و هویت دینی ماست. این نوشتار با پذیرش این اصل که بخشی از این معضل ریشه در مشکلات اقتصادی دارد، استدلال می‌کند که علت اصلی، "بی‌برنامگی، عدم آینده‌نگری و انتخاب شتابزده" است. از این رو، راه‌حل اساسی، نه در درمان پس از وقوع طلاق که در «پیشگیری و غربالگری هوشمند قبل از ازدواج» است. پیشنهاد ما تدوین قانونی جامع برای «الزامی کردن مشاوره و ارزیابی چندبعدی» قبل از ثبت ازدواج است تا با ارتقای سطح آگاهی و مسئولیت‌پذیری زوج‌ها، مانع از شکل‌گیری ازدواج‌های پرخطر گردد.
از بحران تا ضرورت مداخله
خانواده، سنگ بنای جامعه و کانون تربیت نسل آینده است، با این حال زمانی که این نهاد مقدس به جای پناهگاه امن، به عرصه‌ای از تعارض و شکاف تبدیل شود، تبعات آن گریبان‌گیر کل جامعه می‌شود. هزینه‌های گزاف دادگاه‌های خانواده، آسیب‌های روانی ناشی از طلاق بر فرزندان و تبدیل شدن آن به یک بحران اجتماعی، به وضوح نشان می‌دهد که دولت و نظام قانونگذاری نمی‌توانند نسبت به این پدیده بی‌تفاوت باشند. همان‌گونه که برای پیشگیری از بیماری‌های ژنتیکی، «غربالگری» اجباری شده است، اکنون زمان آن فرا رسیده که برای پیشگیری از «بیماری‌های اجتماعی» ناشی از طلاق، «غربالگری روانشناختی و اجتماعی» را در دستور کار قرار دهیم.
چرا ازدواج‌ها به طلاق می‌انجامد؟
علی‌رغم تأکیدات دینی و فرهنگی بر تعقل و مشورت، بسیاری از ازدواج‌ها بر مبنای معیارهای زودگذر و احساسی صورت می‌گیرد. «عشق‌های کورکورانه» بدون در نظر گرفتن «همکفوی» در ابعاد مختلف، اصلی‌ترین بذر اختلاف در آینده است. همکفوی تنها در سطح مالی یا مذهبی خلاصه نمی‌شود؛ بلکه شامل سازگاری در ابعاد فکری، فرهنگی، تربیتی، آرمان‌ها و سبک زندگی است. وقتی این سازگاری وجود نداشته باشد، کوچک‌ترین فشار اقتصادی یا اجتماعی، کافی است تا بنیان زندگی را فرو بریزد.
راه‌حل پیشنهادی: نظام ارزیابی و مشاوره اجباری پیش از ازدواج
برای عبور از این بحران، پیشنهاد می‌شود کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، با بهره‌گیری از تجارب متخصصان، قانونی جامع را با محورهای زیر تدوین نماید:
۱. تشکیل کمیته‌های تخصصی ارزیابی: در هر منطقه، کمیته‌های متشکل از روانشناسان، مشاوران خانواده، کارشناسان مذهبی و مددکاران اجتماعی تشکیل شود.
۲. احراز همکفوی چندبعدی و امتیازبندی: زوج‌های متقاضی ازدواج، در قالب پرسشنامه‌ها و مصاحبه‌های استاندارد شده، در معیارهای کلیدی زیر ارزیابی شوند:
- سازگاری روانشناختی: سلامت روان، مدیریت خشم، مهارت‌های ارتباطی.
- همخوانی فرهنگی - اجتماعی: سطح تحصیلات، آداب و رسوم، انتظارات از نقش‌های جنسیتی.
- آمادگی اقتصادی و مدیریت مالی: درک واقع‌بینانه از وضعیت مالی، برنامه‌ریزی برای آینده.
- سازگاری ارزشی و مذهبی: سطح پایبندی به اعتقادات و احکام دینی.
۳. صدور مجوز بر اساس حداقل امتیاز: برای هر معیار، امتیازی در نظر گرفته شود و در نهایت، کسب «حداقل امتیاز مصوب» (مثلاً ۶۰ از ۱۰۰) شرط لازم برای دریافت «مجوز سلامت رابطه» و امکان ثبت قانونی ازدواج باشد.
۴. کارکرد آموزشی و مشاوره‌ای: هدف اصلی این سیستم، نه ممنوعیت که «آگاهی‌بخشی» است. برای زوج‌هایی که امتیاز پایینی می‌آورند، دوره‌های آموزشی اجباری برای رفع نقاط ضعف رابطه در نظر گرفته شود.
 
درباره نامه آیت‌الله سبحانی به رئیس قوه قضائیه
صالح نقره‌کار
نامه‌ای از آیت‌الله‌العظمی سبحانی خطاب به ریاست قوه قضائیه منتشر شد که در آن پیشنهاد شده است «در تمام عقدنامه‌ها پرداخت مهریه، عندالاستطاعه باشد نه عندالمطالبه». این پیشنهاد در پی بحث گسترده‌ای درباره شیوه اجرای مهریه و مشکلات ناشی از زندانی شدن مردانِ مدیون مهریه، مطرح شده است. از زاویه حقوقی، بررسی دقیق این موضوع حائز اهمیت است. در حقوق فعلی ایران، به‌محض وقوع عقد نکاح، زن مالک مهریه می‌شود و می‌تواند هر تصرفی در آن انجام دهد. 
ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی تصریح می‌کند که «به مجرد عقد، زن مالک مهر می‌شود» و ماده ۱۰۸۹ این حق را تضمین می‌کند که در زمان جاری شدن عقد، مرد آزادانه مهر را تعیین کند. بر این اساس، مهریه هم‌اکنون یک «دین لازم‌التادیه» برای شوهر است که زن می‌تواند هر زمان مطالبه کند. به همین دلیل در عمل، مهر عندالمطالبه است و قانون اجازه می‌دهد، زن با ارائه درخواست به دادگاه خانواده، حکم اجرایی برای وصول مهریه اخذ کند؛ حتی قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی، امکان توقیف اموال و بازداشت زوج را در صورت عدم ایفای تعهد، پیش‌بینی کرده است. 
با این حال شرط «عندالاستطاعه» جایگاه متفاوتی دارد. به‌عنوان یک شرط ضمن عقد، عندالاستطاعه بودن مهریه به این معناست که تحقق تعهد زوج، موکول به وجود تمکن مالی اوست. حقوق‌دانان حقوق مدنی و ثبتی تأکید کرده‌اند که این شرط اصولاً تعلیق دین و اصل ماهیت حق زن را در بر نمی‌گیرد؛ بلکه صرفاً تعهد پرداخت را مشروط می‌کند. به بیان دیگر حتی اگر مهر عندالاستطاعه باشد، زن «مالک مهریه» باقی می‌ماند و تنها زمان مطالبه‌اش منوط به اثبات استطاعت شوهر است. اما این شرط، در مقام عمل، بر سازوکارهای وصول مهریه تأثیر اساسی می‌گذارد. 
طبق مفاد آیین‌نامه اجرایی قانون ثبت اسناد و مواد قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی، صدور اجرائیه برای مهریه مشروط دشوار است. در مهریه عندالمطالبه امکان صدور اجرائیه وجود دارد؛ اما در مهریه عندالاستطاعه چون تعهد پرداخت قطعی نیست و مشروط به استطاعت می‌شود، صدور اجرائیه با اشکال مواجه خواهد بود. بدین معنی که زن پیش از اجرای حکم باید ابتدا توانایی پرداخت شوهر را به اثبات برساند (معرفی مال برای اجرای ثبت) و در غیر این صورت، راه مستقیمی برای وصول مهریه وجود ندارد. این اختلاف رویه می‌تواند، نتایج مهمی در پی داشته باشد. 
اگر مهریه عندالاستطاعه باشد، زن باید برای مطالبه آن در دادگاه نه تنها دِین را ثابت کند؛ بلکه بر مستندات لازم برای اثبات استطاعت زوج نیز مسلط باشد؛ در حالی که در نظام فعلی، بار اثبات اعسار بر عهده شوهر است. به‌عبارت دیگر بر فرض تبدیل مهر به عندالاستطاعه، زن از برخی مزایای حمایتی قانون فعلی محروم می‌شود. برخی پژوهش‌های حقوقی تأکید کرده‌اند که شرط کردن مهریه به عندالاستطاعه به‌طور کامل زوجه را از فواید قانون اجرای محکومیت‌های مالی محروم می‌کند؛ به گونه‌ای که در «سایر دیون» همچنان تقویت حقوق طلبکار (مثل حق تقدم مهریه تا سقف معین) برقرار است؛ ولی این شرط، سیاست کلی حمایت قانونی از زن را معکوس می‌کند. 
به عبارت دیگر، اگر مهر مشروط به استطاعت شود، حتی دیون مسلم و لازم‌التادیه هم در حکم دِینی، معوق قرار می‌گیرند. افزون بر این، اعمال این رویه با اصل «تکلیف ما لایطاق» (تحمیل تکلیفی که بر وسع کسی نباشد) منطبق دانسته شده است؛ زیرا به قول حقوق‌دانان، چگونه می‌توان تعهدی که زوج توان ایفای آن را ندارد، از وی مطالبه کرد؟ در حقوق بشر و اصول فقه اسلامی نیز تحمیل بار نامعقول بر فرد، مذموم شمرده شده است. 
با این توصیفات، نظر حضرت آیت‌الله سبحانی که مبتنی بر ضرورت تناسب توانایی با تعهد مالی است، استدلال خود را دارد و حکایت از تمرکز بر حمایت از زوجِ ناتوان دارد؛ اما باید دید آیا چنین تغییر فقهی - حقوقی با روح و نص قانون فعلی سازگار است یا خیر. قطعاً بهترین راه‌حل، گفت‌وگوی کارشناسی میان حقوقدانان، فقها و مجریان قانون است تا در صورتی که مجلس تصمیم به اصلاح گرفت، سازوکار تعادلی تعریف شود. به هر رو پیشنهاد تبدیل مهریه به عندالاستطاعه در صورتی می‌تواند به ثمر بنشیند که کاستی‌های قانون فعلی در نظر گرفته شود و حمایت‌های حداقلی از حقوق زن محفوظ بماند.
متن نامه آیت الله جعفر سبحانی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
حضور محترم حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای محسنی اژه‌ای
ریاست محترم قوه قضائیه دامت برکاته
با اهداء سلام
موفقیت گسترده جنابعالی را از خداوند متعال خواهانم.
در جلسه‌ای با کارشناسان رفع مشکل زندانیان مهریه، و استماع سخنان آنان، به نظر رسید که موضوع را با جنابعالی در میان بگذارم تا مشکلی به صورت ریشه‌ای حل شود. بالخصوص استفاده در این مورد زیاد است.
صحت و شرط مشروعیت مهریه آن است که مرد توانایی انجام آن را داشته باشد و شرط خلاف آن، از نظر فقهی اصولاً مشروع نبوده و الزام‌آور نمی‌باشد. این مسئله در باب شروط عقد هم مطرح شده است.
بنابراین، باید در تمام عقدنامه‌ها، پرداخت مهریه به عندالاستطاعه باشد نه عندالمطالبه؛ و لذا زوجه به هنگام درخواست مهریه باید استطاعت زوج را در نظر بگیرد و اگر مستطیع باشد، مطالبه کند و در غیر این صورت حق مطالبه نخواهد داشت و در نتیجه، کشیدن موضوع به محکمه بی‌وجه خواهد بود.
بنابراین، پیشنهاد می‌شود شورای محترم فقهی، خود مسئله را به صورت لایحه به مجلس بفرستد تا در صورت تصویب، به محاضر ابلاغ شود که در عقدنامه‌ها قید شود که مهر عندالاستطاعه است نه عندالمطالبه.
از تصدیع خود پوزش طلبیده، امیدوارم این مسئله به صورت قانونی به نتیجه برسد. / با تقدیم احترام