تحرکات گسترده محافل وابسته به انگلیس در ماههای منتهی به اسفند 1299ش، به کودتای سوم اسفند منجر شد و پایتخت ایران توسط نیروهای قزاق به فرماندهی رضاخان میرپنج، به تصرف نیروهای انگلیس درآمد. رضاخان توسط اردشیر جی (مسئول تربیت نیروهای قزاق برای انگلیس) کشف و به مسئول خروج نیروهای انگلیسی معرفی شده بود. عوامل این کودتا و در واقع روی کار آمدن رضاخان را میتوان از چند بُعد نگریست.
کریم حقی ، (عضو جدا شده از گروهک منافقین) اغتشاشات ماههای اخیر در ایران را بیسابقه خواند و با بهانه دانستن موضوع حجاب و گشت ارشاد و آزادیهای اجتماعی، از آن بهعنوان یک کودتای بینالمللی علیه ایران یاد کرد.
منافقین گفتند: آنقدر سلاح وارد کشور کردیم که هیچگونه نگرانی نداریم!
به محض رسیدن به ایران، در اولین اقدام، خدمت امام رفتیم تا آنچه را که گفته، دیده و شنیده بودیم، گزارش کنیم. امام خود نیز تأکید فرموده بودند که اعضای هیئت بیایند تا ببینمشان. زمانی که خدمت امام رسیدیم، آیت الله جوادی آملی سرپرست هیئت اعزامی، آنچه را که گفته، دیده و شنیده بود باز گفت.
حضرت امام فرمودند: کدامتان چهره او را میدید؟ مقصود معظم له این بود که کدام یک مراقب تغییرات و عکسالعمل گورباچف بودیم.
معلمان آبادان، با کارگران نفت اعلام همبستگی کردهاند. روز سیزدهم آبان، کارگران شرکت نفت ایران و ژاپن و مجتمع پتروشیمی، در تجمع مشترکی در پالایشگاه به ایشان پیوستهاند.
و از همین جاست که خروج خارجیان، چه تکنیسینهای آمریکایی باشند و چه مهمانداران فرانسوی و چه کارگران افغانی، جزء درخواستهای دایمی است: ما میخواهیم که کشور ما، در دست ملت ما باشد.
اعتماد به غرب، هیچگاه نتیجه سودمندی برای کشورهای شرق و میانه نداشته و ندارد. لازم است یک بررسی بر عوامل منجر به اخراج رضاخان از کشور توسط متفقین در جنگ جهانی دوم، صورت بگیرد و اینکه سلطنت پهلویها، چه آثار زیانبار و مخربی در کشور باقی گذارد که رسانههای سلطنتطلب بهدروغ میخواهند آن را پنهان سازند!
تصویر رضا پهلوی در کنار ژنرال آیرونساید، از فرماندهان برجسته ارتش انگلستان در ایران
رضا پهلوی، بعد از اغتشاشات چند هفته اخیر در زاهدان، به تازگی در توئیتی به این اتفاقات اشاره کرده و نوشته که «ملت ایران، دو جمعه خونین در زاهدان و خاش را هرگز فراموش نخواهد کرد.»
اگرچه بخشی از اتفاقات اخیر در زاهدان، ناشی از فعالیت برخی گروهها در حمله به کلانتری و فرمانداری بوده، اما به نظر میرسد شاهزاده خود، باید اقدامات پدر و پدربزرگش را در مناطق بلوچستان و سیستان به یاد بیاورد.
دکتر رضا حجت (پژوهشگر تاریخ معاصر) با اشاره به شرایط ایران در جنگ جهانی اول و نبود قدرت مرکزی قدرتمند در آن، گفت: طی این مدت که جنگ جهانی اول با پیروزی نسبی بریتانیا و متحدانش به پایان رسید، جهان شاهد چند رخداد بزرگ و مهم بود: اول بر مبنای اینکه مدرنیته فرزندان متضاد میزاید، کمونیسم، روسیه را به شوروی تبدیل کرد؛ سپس شوروی از جنگ خارج شد. دوم اینکه آمریکا با خروج از انزوای مونروئه، به صحنه جنگ قدم گذاشت. سوم اینکه جهان، به دوران امپراتوریها و پادشاهیهای سنتی پایان داد که نمونه بزرگ آن عثمانی بود...
دکتر رضا حجت با اشاره به «نگاه شوروی به روی کارآمدن رضاخان و فروپاشی قاجار» گفت: برای پرداختن به این موضوع، نیازمند اندیشیدن درباره تحولات بینالمللی و همچنین منطقهای هستیم و اینکه ایران در آن زمان با چه شرایطی مواجه بود؛ همچنین این موضوع که روسیه_ شوروی در ابتدای قرن بیستم_ در کجای جهان ایستاده بود و درباره ایران در ابتدای تحول جدید، چگونه فکر و عمل میکرد.
در سال ۱۳۵۳ (۱۹۷۴ م) ایران وامی به مبلغ یک میلیارد دلار به کمیساریای انرژی اتمی فرانسه داد! از این وام برای ساخت بزرگترین کارخانه غنیسازی اورانیوم جهان (متعلق به کنسرسیوم اورودیف) در تریکاستن استفاده شد. در مقابل ایران صاحب ۱۰ از سهام این کارخانه شد.
همچنین فرانسه ضمانت داد تا اورانیوم غنیشده مورد نیاز رآکتورهای هستهای ایران را تأمین کند.
حتی قرار شد که از هر ۱۰ کارمند این کارخانه، یک نفر ایرانی باشد و همچنین ایران در سود حاصله این شرکت سهیم باشد.