«اِعْلَمْ اَنَّهُ لاوَرَعَ اَنْفَعُ مِنْ تَجَنُّبِ مَحَارِمِ اللهِ وَ الْکَفِّ عَنْ اَذَی الْمُؤْمِنِ»   هیچ خویشتنداریای سودمندتر از دوری  از حرام و پرهیز از آزار مؤمنان نیست.  (فقه الرضا علیهالسلام / ص356)

«انگلیس» زمینه‌ساز جنگهای جهانی شد

 
دکتر رضا حجت با اشاره به «نگاه شوروی به روی کارآمدن رضاخان و فروپاشی قاجار» گفت: برای پرداختن به این موضوع، نیازمند اندیشیدن درباره تحولات بین‌المللی و همچنین منطقه‌ای هستیم و اینکه ایران در آن زمان با چه شرایطی مواجه بود؛ همچنین این موضوع که روسیه_ شوروی در ابتدای قرن بیستم_ در کجای جهان ایستاده بود و درباره ایران در ابتدای تحول جدید، چگونه فکر و عمل می‌کرد.
حجت درباره ویژگی‌های عصر مدرنیته گفت: مدرنیته توسعه‌محور است، قدرت‌مدار است، غارتگر است و مدام در خودش اندیشه‌های متضاد می‌زاید. در ابتدای قرن بیستم این توسعه‌خواهی، قدرت‌مداری و غارت‌محوری، در رقابتی تنگاتنگ به هم گره خوردند و جنگ جهانی اول را سبب‌ساز شدند. در این دوره که نظام بین‌الملل بر مدار «توازن قوا» می‌گشت، «انگلیس» با توجه به قدرت و تکنولوژی برتر خود، بیشتر اوقات، متعادل‌کننده قدرت در اروپا بود و به همان نسبت مستعمرات خودش را در سراسر دنیا گسترانده بود و آفتاب در سرزمینش غروب نمی‌کرد. به همان نسبت، آلمان بیش از پنجاه سال پیش، خواهان ورود به قدرت بین‌المللی و حضور در عرصه غارت استعماری بود؛ اما انگلیس در پی این بود که جلوی رونمایی از یک قدرت و رقیب جدید را بگیرد. رقابت حواشی این تمایل به غارت بین‌المللی، سیالیت جهان را به نقطه جوش رساند و با تنیدن دیگر کشورها و متحدان به دور این اختلاف‌ها، جهان را وارد مرحله دیگری از خودش کرد؛ آنچه جنگ جهانی اول و سپس دوم نامیده شد.
وی افزود: از این منظر است که گفته می‌شود: «انگلیس زمینه‌ساز جنگهای جهانی شد، نه کشور دیگری»؛ زیرا خواهان حفظ وضع موجود، و وارد نشدن کشور دیگری در عرصه غارت بینالمللی در مناطق استعماری خود بود. در این دوره، سیاست محدودساز انگلیس، مورد حمایت روسیه تزاری هم بود؛ زیرا روسیه نیز در آن جهان، شرایطی داشت که حضور و قدرت‌یابی آلمان می‌توانست منافعش را تحت تأثیر قرار دهد. اساساً قرارداد 1907 که بعد از انقلاب مشروطه ایران، بین بریتانیا و روسیه تزاری امضا شد و کشورمان و مناطق اطراف را تقسیم کرد، برای جلوگیری از نفوذ آلمان در این مناطق بود.