«اِعْلَمْ اَنَّهُ لاوَرَعَ اَنْفَعُ مِنْ تَجَنُّبِ مَحَارِمِ اللهِ وَ الْکَفِّ عَنْ اَذَی الْمُؤْمِنِ»   هیچ خویشتنداریای سودمندتر از دوری  از حرام و پرهیز از آزار مؤمنان نیست.  (فقه الرضا علیهالسلام / ص356)

راهبرد بریتانیا با فروپاشی عثمانی

دکتر رضا حجت (پژوهشگر تاریخ معاصر)  با اشاره به شرایط ایران در جنگ جهانی اول و نبود قدرت مرکزی قدرتمند در آن، گفت: طی این مدت که جنگ جهانی اول با پیروزی نسبی بریتانیا و متحدانش به پایان رسید، جهان شاهد چند رخداد بزرگ و مهم بود: اول بر مبنای اینکه مدرنیته فرزندان متضاد می‌زاید، کمونیسم، روسیه را به شوروی تبدیل کرد؛ سپس شوروی از جنگ خارج شد. دوم اینکه آمریکا با خروج از انزوای مونروئه، به صحنه جنگ قدم گذاشت. سوم اینکه جهان، به دوران امپراتوری‌ها و پادشاهی‌های سنتی پایان داد که نمونه بزرگ آن عثمانی بود...
حجت، یادآور شد: در چنین فضایی که جنگ جهانی اول به پایان رسیده و با شکست آلمان و عقب‌نشینی شوروی، دنیا با تحولات عمیق مواجه شده بود، بریتانیا با فروپاشی عثمانی، نقش خود را از هند مستعمره در شرق تا افغانستان (امان‌الله‌خان)، ترکیه (آتاتورک)، قدرت‌دهی سعودی و عربستان، کنترل سرزمینی از حوزه خلیج‌فارس تا شمال آفریقا و همچنین در شرق اروپا و همسایگی شوروی با کشورهایی همچون فنلاند (مانده‌ایم)، لهستان (ریدزسیسمگلی)، بلغارستان (برلیس) گسترش داد. بنابراین این‌گونه نبود که طرح روی کارآمدن رضاخان فقط در ایران بوده باشد، بلکه کل منطقه برای به دست گرفتن حوزه ژئوپلیتیکی منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، در مقابل قدرتی جدید که کم کم هوای صدور انقلاب و اندیشه در سر می‌پروراند، انگلیس را به تکاپو در عرصه بین‌المللی، دست کم در حواشی مرزهای شوروی واداشت.