مقدمهام را با یکی از مطالب آقای محمد ایمانی مطرح میکنم که در کانال ایشان منتشر شد:
کار ظریف، همچنان که سوتی است، نشانگر باطن نگاه برخی سیاستبازان به شخصیتهاست.
همانها که از خاتمی و هاشمی و روحانی و عارف و... مجسمه اصلاحات ساختند؛ اما هر وقت که آنها کمترین استقلال رأی نشان دادند، عناوین توهینآمیزی مثل عالیجناب سرخپوش قتلهای زنجیرهای، سرکوبگر و خودکامه، اردک فلج، سلطان حسین بیعرضه، رحم اجارهای و دولت اجارهای، اصلاحطلب قلابی و برانگیخته نهادهای امنیتی نثارشان کردند.
خداوند بزرگ در آیه ۱۱ سوره رعد میفرماید: خداوند سرنوشت هیچ ملّتی را تغییر نمیدهد، مگر زمانی که خودشان تصمیم بگیرند، سرنوشت خود را تغییر دهند.
خداوند در این آیه تأکید میکند که سرنوشت هر قومی را به دست خودشان سپرده است و اگر میخواهند سرنوشت خوبی داشته باشند، باید خودشان دست به کار شوند. ما هم برای داشتن سرنوشت و آیندهای بهتر، لازم است که در انتخابات شرکت کنیم و انتخابی اصلح داشته باشیم.
۲. در زمانی که نمیدانیم به چه کسی رأی بدهیم، تکلیفمان چیست؟
آیا کسی از شما سؤال میکند: اگر یک جنگ نظامی علیه کشورمان بشود، آیا ما میتوانیم دشمن را منکوب کنیم؟!
پیروزی ما در جنگ با صدام، در جنگ با داعش، در جنگ با تروریستها و عملیات وعده صادق، نشان دهنده قدرت و اقتدار نظامی جمهوری اسلامی ایران است. قدرت موشکی، پهپادی و قدرت تجهیزات نظامی کشورمان، امریکا و اسرائیل را نیز از میدان مقابله با جمهوری اسلامی ایران عقب زده است. سؤال اینجاست: کشوری که از لحاظ قدرت نظامی، در منطقه و دنیا، دارای رتبه بالایی است؛ چرا در عرصه اقتصادی دارای برخی از اشکالات اساسی است؟