جواد دهقانی
این یادداشت خطابی به رئیس جمهور منتخب دارد؛ اما در واقع همهی ما خطاب این تذکر هستیم؛ همهی ما...
فارغ از اینکه برخی سخنان و رفتارهای آقای دکتر پزشکیان نشان میدهد که ممکن است دشمنان داخلی و خارجی، ایشان را در برخی موارد فریب بدهند، باید بگویم که حتی در مواردی که قطع به یقین بدانیم که مسئلهی حق کدام است و ناحق کدام، باز هم معلوم نیست از خطا و گناه مصون بمانیم...
شما جریان کربلا را مرور کنید. دوستانی بودند که امام خویش را به خاطر بیبصیرتی، عدم تهذیب نفس و... یاری نکردند. یعنی میدانستند امامشان در خطر جانی است، میدانستند او یکی از ۵ تنی است که خداوند خلقت آسمان و زمین را به خاطر ایشان قرار داده است (حدیث کساء)؛ اما باز هم به یاری او نرفتند.
خب، یک جای کار میلنگد؛ کجا؟! این همان خطوات شیطان و هوای نفس است، همان رفیق ناباب است.
یا أَيُّهَا النّاسُ کُلوا مِمّا فِی الأَرضِ حَلالًا طَيِّبًا وَلا تَتَّبِعوا خُطُواتِ الشَّيطانِ إِنَّهُ لَکُم عَدُوٌّ مُبینٌ (بقره ۱۶۸)
ای مردم! از آنچه در زمین است، حلال و پاکیزه بخورید! و از گامهای شیطان، پیروی نکنید! چه اینکه او، دشمن آشکار شماست!
«خطوات» به معنی گامهای کوتاه و آرامی است که انسان را رفته رفته به مقصود میکشاند.
برادر عزیزم، آقای دکتر پزشکیان! اکنون سرنوشت میلیونها نفر در ایران و حتی دیگر نقاط جهان در دست شماست. این مطلب شوخی نیست. لرزه بر بدن باید بیفتد از خوف حسابرسی خداوند.
مواظب گامهای شیطان باشیم که آنقدر آهسته است که نخواهیم فهمید که کِی در چاه آن افتادیم.
خب؛ شیطان کم بود، هوای نفس به آن اضافه شده است. هوای نفس و دنیادوستی که نمونه بارزش در کربلاست.
«عمر ابن سعد، سر به زیر انداخت. آن گاه گفت: به خدا سوگند ای همدانی، من میدانم آزار کردن او (حسین) حرام است! و لیکن در خود نمیبینم که بتوانم ملک ری را به دیگری واگذارم. پس بریر ابن خضیر همدانی بازگشت و با حسین گفت: عمر سعد راضی شد که تو را به ولایت ری بفروشد.» (برگرفته از کتاب آه)
برادر عزیزم! شیطان و هوای نفس کم بود، التماس میکنم دوستی با انسانهایی که تقوا ندارند و فریبکار هستند را کنار بگذارید که شما را نابود میکنند.
یا وَیْلَتى لَیْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلًا. لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنِي وَ کانَ الشَّيْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولًا
ای وای بر من! کاش فلانی را دوست خود نمیگرفتم. رفیق من بعد از آنکه حقّ از طرف خدا برای من آمد، مرا گمراه ساخت... (سوره فرقان، آیه ۲۸- ۲۹)
برادرم آقای پزشکیان! دوستی با برخی از حضراتی که کنار شما هستند و مناصب و موقعیتهای اطراف شما را میخواهند پر کنند، شما را به تباهی عظیمی خواهند کشاند. از روی دلسوزی میگویم؛ تو را به خدا به خود بیایید برادر من.
مگر رهبر معظم انقلاب نفرمودند که: «با خدای خودتان عهد کنید که اگر موفّق شدید و توانستید مسئولیّتی به دست بیاورید، کسان و کارگزاران خود را از کسانی قرار ندهید که ذرّهای با انقلاب زاویه دارند. آن کسی که با انقلاب، با امام راحل، با نظام اسلامی ذرّهای زاویه داشته باشد، او به درد شما نمیخورد؛ او همکار خوبی برای شما نخواهد بود. آن کسی که دلبستهی آمریکا باشد و تصوّر کند که بدون لطف آمریکا نمیشود قدم از قدم برداشت در کشور، او برای شما همکار خوبی نخواهد بود، او از ظرفیتهای کشور استفاده نخواهد کرد، او خوب مدیریّت نخواهد کرد؛ آن کسی که راهبرد دین و شریعت را مورد بیاعتنائی قرار بدهد، برای شما همکار خوبی نخواهد بود. کسی را انتخاب کنید که اهل دین، اهل شریعت، اهل انقلاب، اهل اعتقاد کامل به نظام باشد.» ۰۵/۰۴/۱۴۰۳
پس اینان کیاناند دور شما را گرفتهاند؟! شما که میدانید برخی از این حضرات، خون به دل رهبر انقلاب کردند! پس چرا؟! آیا روز رستاخیز را فراموش کردید که خداوند میفرماید: «آنگاه که زمین به لرزش شدید خود لرزانده شود... در آن روز مردم به طور پراکنده (از قبرها) بیرون آیند تا کارهایشان به آنان نشان داده شود. پس هر کس به مقدار ذرّهای کار نیک کرده باشد، همان را ببیند و هرکس هم ذرهای کار بد کرده باشد آن را ببیند.» (سوره زلزال)