مرکزیت قرآن در فرهنگ اسلامی و جذابیت ویژه شکل خط عربی سبب شد از کلام نوشتاری، به ویژه آیات قرآنی به عنوان کتیبههای مساجد استفاده گردد و نیز تزیینات خطاطی و شیوههای آن در تمام شاخههای هنر اسلامی پیشرفت نماید.
سیر تحول هنر اسلامی – از قرن هفتم تا هجدهم میلادی – را در سه دوره میتوان طبقهبندی کرد. دوره شکلگیری هنر اسلامی، کمابیش با حاکمیت اولین حاکمان اسلامی یا خلفای بنیامیه (۶۶۱ الی ۷۵۰م) که اسلام را از دمشق در سوریه تا اسپانیا گسترش دادند، همزمان بود.
اکنون رنج فراقش غمی بزرگ بر جان او نشانده است. صدای پدر را که هر روز سلامش آرامشبخش جانش بود و صدای گامهایش نوازش روح او! صدای بلال که میآمد، به انتظار صدای دلربای نمازش به کنار دیوار خانهاش که هم جوار مسجد و محرابش بود به قامت میایستاد.
دیگر هیچچیز تسکینش نمیدهد. به رغم همه نگرانیهایش از تنهایی علی (علیه السلام) و بچههایش، رهایی از آن همه نخوت و ستم متکبران حقیر و سفر به جوار پدر را ترجیح میدهد.
هنر اسلامی به معنی اخصّ کلمه با وحی و کتابت قرآن کریم آغاز گردید. امر قدسی و مقدس، قلب و مرکز هنر اسلامی است و به عبارتی، امر قدسی که زیبایی حقیقی در معناست، در صورت هنر اسلامی که تجلیگاه حقیقت زیبایی است، عیان شد. هنر اسلامی تجسم باطن و حقیقتی است که بر وحی و متابعت و تسلیم در برابر امر الهی استوار میباشد. حقیقت اسلام، باطن همه ادیان الهی و توحیدی است.
نویسندگان: ابوالفضل صادقپور فیروزآباد و مریم خلیلزاده مقدم
«قیصر امین پور» با مجموعه شعر «آینههای ناگهان»، نام خود را به عنوان غزلسرایی موفق بر سر زبانها انداخت. او در سال 59 جز شاعران جوانی بود که با انقلاب و به تبع آن جنگ بالیده بودند و در فضایی آمیخته با آتش و خون تنفس میکردند.
یکی از مرسومترین قالبهای شعری پس از انقلاب است و تقریباً همه کسانی که در شعر انقلاب از معروفیتی برخوردارند، رویکردی به این قالب نشان دادهاند و چند غزل در کارنامه خویش دارند.
انتظار موعود: از جمله مسائل مهم و قابل توجه در جامعه انقلابی ما، انتظار سازنده و مثبت است. چنین انتظاری میتواند در تمام سطوح جامعه تأثیر ویژه بر جای بگذارد و امت مسلمان را همواره در حال آمادگی آرمانی نگاه دارد؛ آمادگی برای آمدن کسی که عدالت و برابری را جایگزین ظلم و جور میکند و حاکمیت مستضعفین عالم را تضمین مینماید.
شعر دوران انقلاب، شعر زر و زور نیست، شعر احساسات سطحی و متوجه به آرزوها و امیال حقیر بشری نیست. زبان یک ملت و شرح حال یک امت است، انعکاسی از روح بزرگ جامعهای است که یکپارچه در جهت هدفها و آرمانهای الهی و انسانی گام برداشته و فداکاری کرده است.
دین عاشورایی یعنی اینکه وقتی ندای «هل من ناصر» رهبرت را برای جهاد علمی و فرهنگی و مبارزه با مفاسد و عدالتخواهی شنیدی، از تمام سرمایهات مایه بگذاری تا امر رهبرت زمین نماند.
هنر سکولار، بشر را به غفلت فرا میخواند، غفلت از همه ظلمها و مفاسد موجود در عالم و تذکر به هوای نفس. این هنر میخواهد بشر را به خوابی عمیق فرو ببرد تا نظام سیاسی و اقتصادی جنود انسانی شیطان، حفظ شود و چنان افراد را به ارضای هواهای نفسانی مشغول میسازد که دیگر به فکر ارزشهای معنوی و مبارزه با نظام ناعادلانه نیفتد.