امام حسین علیه‌السلام:  بخشنده‌ترین مردم کسی است که به آنکه امید ندارد و درخواست یاری نکرده، کمک کند و ببخشد. (کشف الغمه، ج ۲، ص۳۰) 

چرا باید به کتاب و کتاب خواندن اهمیت بدهیم؟

علی شیرازی

 

برای تقویت و رشد جایگاه کتاب در ذهن خود، باید اهمیت کتاب و کتاب خواندن را بدانیم.

رهبر حکیم و معظم انقلاب اسلامی، حضرت امام خامنه‌ای در این خصوص می‌فرمایند: در اهمیت عنصر کتاب برای تکامل جامعه انسانی، همین بس که تمامی ادیان آسمانی و رجال بزرگ تاریخ بشری، از طریق کتاب جاودانه مانده‌اند و روابط فرهنگی جامعه بشری نیز از پوشش کتاب و مبادلات فرهنگی تقویت شده است.
اما در جامعه امروز ما به مسئله‌ای به این مهمی، توجه چندانی نمی‌شود؛ چنانچه مرادمان می‌فرمایند: «من هر زمانی که به یاد کتاب و وضع کتاب در جامعه خودمان می‌افتم، قلبا غمگین و متاسف می‌شوم.»
ایشان می‌فرمایند: «در جامعه ما بی‌اعتنایی به کتاب وجود دارد. گاهی آدم می‌بیند در تلویزیون از این و آن سؤال می‌کنند: آقا شما چند ساعت در شبانه‌روز مطالعه می‌کنید، یا چقدر وقت کتاب‌خوانی دارید؟ یکی می‌گوید پنج دقیقه، یکی می‌گوید نیم ساعت! انسان تعجب می‌کند. ما باید جوانان را به کتاب‌خوانی عادت دهیم، کودکان را به کتاب‌خوانی عادت دهیم که این تا آخر عمر همراهشان خواهد بود. کتاب‌خوانی در سنین بنده - که البته بنده چندین برابر جوان‌ها کتاب می‌خوانم - غالبا تأثیرش به‌مراتب کمتر است از کتاب‌خوانی در سنین جوان‌ها و شما عزیزانی که اینجا حضور دارید. آنچه که همیشه برای انسان می‌ماند، کتاب‌خوانی در سنین پایین است. جوانان شما، کودکان شما هرچه می‌توانند، کتاب بخوانند.»
کم‌توجهی یا بی‌توجهی برخی به کتاب و کتاب‌خوانی، یکی از دغدغه‌های مهم رهبرمان است. من و شما چقدر برای رفع این دغدغه تلاش می‌کنیم؟
"رفع دغدغه ولی‌فقیه زمانمان و کتاب خواندن" هر دو واجب شرعی‌اند.
امام جامعه می‌فرمایند: «امروز کتاب‌خوانی و علم‌آموزی نه تنها یک وظیفه ملی که یک واجب دینی است.»
ایشان معتقدند: «اگر انسان بخواهد در زمینه معنوی و فرهنگی‌تر و تازه بماند، جز رابطه با کتاب، چاره‌ای ندارد»
معظم له بر این باورند که: «جای کتاب را هیچ‌چیز پر نمی‌کند. کتاب را باید ترویج کرد. مردم باید به کتاب‌خوانی عادت کنند و کتاب وارد زندگی بشود.»
این یک سیاست بارز و روشن است. باید برای برنامه‌ای کردن آن، وارد گود شد. دولتمردان و مسئولان در این موضوع، تکلیف سنگینی بر دوش دارند. باید با اهمیت دادن به مقوله کتاب و کتاب خواندن، با برنامه‌ریزی درست، کتاب را وارد زندگی مردم کنند.
ایشان می‌فرمایند: «من تعجب می‌کنم که چرا ما به عنوان دولت جمهوری اسلامی، آن مقداری که به کتاب اهمیت می‌دهیم، ده برابر آن را اهمیت نمی‌دهیم؟!»
شاید یکی از علت‌ها این است که ما ارزش کتاب را نشناخته‌ایم و به همین دلیل کتاب‌خوان نیستیم!
اماممان فقط در مقوله کتاب‌های قصه می‌فرمایند: «در طول این سالیان سی چهل ساله عمرم که با کتاب قصه سروکار داشته‌ام، شاید هزارها قصه از بهترین نویسندگان دنیا خوانده‌ام.»
ایشان می‌فرمایند: «من سطر، سطر ورق‌های تاریخ هفتاد هشتاد سال گذشته و قبل از آن را مکرر خوانده‌ام.»
همچنین می‌گویند: «از دهه ۶۰ که این کارهای هنری و ادبی در حوزه هنری شروع شد و این خاطرات منتشر گردید، من یکی از مشتری‌های پر و پا قرص این کتاب‌ها بودم.»
می‌افزایند: «همین اواخر، کتابی خوانده‌ام از قزوین، کتابی خوانده‌ام از مشهد، کتابی خوانده‌ام از شاهین‌شهر؛ از آقای بلوری.»
ایشان در رابطه با اهمیت کتاب می‌فرمایند: «کسی که با این دنیای زیبا و زندگی‌بخش، دنیای کتاب، ارتباط ندارد، بی شک از مهم‌ترین دست آورد انسانی و نیز از بیشترین معارف الهی و بشری محروم است.»
چرا خود را از این نعمت و دست آورد مهم انسانی محروم کرده‌ایم؟ چرا به ارزش کتاب پی نبرده‌ایم؟ اگر جایگاه کتاب در نزد ما روشن بود، به یقین خریدن کتاب در سبد اقتصادی ما قرار می‌گرفت و ماهیانه، چندین کتاب می‌خریدیم و می‌خواندیم.
امام خامنه‌ای در همین راستا می‌فرمایند: «کتاب خریدن، باید یکی از مخارج اصلی خانواده محسوب بشود. مردم باید بیش از خریدن بعضی از وسایل تزئیناتی و تجملاتی، مثل نورافشان‌ها و میزهای گوناگون و مبل‌های مختلف و پرده‌ها، به کتاب اهمیت بدهند و اول کتاب را بخرند. مثل نان و خوراکی و وسائل معیشتی لازمی که در خانه هست، کتاب هم باید از این قبیل باشد.»
ایشان بر این باورند که: «کتاب‌خوانی باید مثل خوردن و خوابیدن و سایر کارهای روزانه، در زندگی مردم وارد بشود.»
می‌افزایند: «کتاب‌خوانی به عنوان یک سنت رایج در بیاید و همه در کشور کتاب‌خوان بشوند، بایستی تعداد کتاب‌هایی که هر بار چاپ می‌شود، به دویست هزار و سیصد هزار برسد.»
امام جامعه می‌فرماید: «شمارگان هزار و دو هزار و سه هزار و اینها، شایسته کشور هفتاد و پنج‌میلیونی ما با این همه جوان، با این همه انگیزه نیست. باید شمارها خیلی بالاتر باشد.»
ایشان می‌افزایند: «کتاب " دا " در صد و خرده‌ای چاپ، نزدیک پانصد هزار نسخه منتشر شده، بعضی از کتاب‌های دیگر هم همین جور. این بسیار خوب است، انسان خوشحال می‌شود؛ لیکن لازم است که بقیه کارها هم همین جور ترویج شود. یک قرارگاهی برای نشر به وجود آورید. این همه جوان‌های بسیجی هستند. این همه حلقات صالحین هست. این همه جوان‌های خوب در دبیرستان‌ها هستند، در مراکز آموزشی هستند. در حوزه‌های علمیه هستند. اینها اگر دستشان برسد، می‌توانند، مشتاق‌اند. شما می‌توانید از اینها استفاده کنید. شما یک چاپ بکنید، با چهل هزار، پنجاه‌هزار، چاپ دوم، سی هزار دیگر، چهل هزار دیگر، در ظرف مثلا دو سه سال بتوانید شمارها را به دو میلیون، سه میلیون برسانید.»
مرادمان می‌فرمایند: «ترویج این کتاب‌ها کار آسانی است؛ مثلا فرض بفرمایید امروز پنج شش هزار بسیجی با من ملاقات داشتند. از این قبیل ملاقات‌ها زیاد هست با من. در این جلسات اگر یادآوری بشود، من یک اشاره بکنم، و کتاب آماده باشد و در اختیارشان قرار بگیرد، می‌خرند. یکهو شما می‌بینید یک شمار مثلا پنج هزار‌تایی، شش هزارتایی فروخته می‌شود.»
معظم له علاوه بر راهبرد، راهکار می‌دهند و می‌فرمایند: «در مدرسه، در شهر، در سطح کشور، مسابقه کتاب‌خوانی راه بیندازند و بعد مراسم این مسابقه را مثل مراسم مشاعره، از تلویزیون پخش کنند. یک مسابقه سراسری در سطح کشور راه بیفتد. بعد برای کسانی که در این جاها برنده می‌شوند، مراسمی در صداوسیما برپا کنند، آن جا بیایند و به نحوی این را عرضه و ارائه کنند. سؤال بشود، جایزه بگیرند و بروند.»
چرا ما به این راهکارهای ساده توجه نمی‌کنیم؟ چرا از کنار این تدابیر و فرمان، به راحتی عبور می‌کنیم؟
ایشان برای ترویج کتاب‌خوانی می‌فرمایند: «در مدارس، ساعتی برای کتاب‌خوانی گذاشته شود. به جای ساعت انشا، ساعت کتاب‌خوانی بگذارند تا دانش‌آموزان با فرهنگ کتاب‌خوانی آشنا شوند.»
امام خامنه‌ای می‌افزایند: «من اگر بدانم هر روز یک ساعت باید حرف بزنم و نتیجه‌اش این باشد که مردم کتاب‌خوان بشوند، حاضرم روزی یک ساعت و نیم حرف بزنم!»
در کجای دنیا سراغ دارید، رهبری این‌قدر برای کتاب خواندن مردمش، وقت بگذارد و سخن بگوید و برای رشد علمی جامعه برنامه و راهبرد و راهکار بدهد؟!
ایشان می‌فرمایند: «جوانان، پیران، مردان، زنان، شهری‌ها، روستایی‌ها و هر کسی که با کتاب می‌تواند ارتباط برقرار کند، باید کتاب را در جیبش داشته باشد و تا یک جا بیکار نشست، مثل اتوبوس، تاکسی، مطب پزشک، اداره، در دکان، وقتی که مشتری نیست، در خانه به هنگام اوقات فراغت، کتاب را در بیاورد و بخواند.»
ایشان می‌افزایند: «جوانان و پدران و مادران و به خصوص بچه‌ها، باید با کتاب انس پیدا کنند. اگر پدر و مادر کتاب‌خوان باشند، به احتمال زیاد بچه‌ها کتاب‌خوان خواهند شد.»
معظم له برای رشد فرهنگ کتاب‌خوانی در جامعه می‌فرمایند: «بچه‌هایمان را هم از اول کودکی عادت بدهیم که کتاب بخوانند؛ مثلا وقتی می‌خواهند بخوابند، کتاب بخوانند و بخوابند. در تابستان‌ها که بچه‌ها و جوانان تعطیل هستند، حتما کتاب بخوانند، کتاب‌هایی را معین کنند، بخوانند و تمام کنند.»
ایشان می‌افزایند: «همه افراد خانه ما، شب همیشه در حال مطالعه خوابشان می‌برد. خود من هم همین‌طورم؛ نه این که وسط مطالعه خوابم ببرد، مطالعه می‌کنم، تا خوابم می‌آید، کتاب را می‌گذارم و می‌خوابم. همه افراد خانه ما همین طورند. من فکر می‌کنم که همه خانواده‌های ایرانی باید این‌طوری باشند.»
برای کتاب‌خوان کردن مردم باید تلاشی جدی کنیم. باید کتاب‌های خوب را به جامعه معرفی کنیم. باید کتاب را در دسترس افراد قرار بدهیم.
امام خامنه‌ای می‌فرمایند: «سعی کنید کتاب را بتوانید به ذهن مخاطبین برسانید. امروز جوان‌های ما احتیاج دارند به خوراک‌های فکری. مشکل‌تر از کتاب نوشتن، رساندن کتاب به چشم و ذهن مخاطب است؛ این خیلی مهم است. این هنر لازم دارد، دقّت لازم دارد، ظرافت‌هایی دارد که بایستی بتوانید اینها را وارد ذهن اینها بکنید.»
ایشان می‌افزایند: «یکی از کارهای ضروری در چرخه تولید و عرضه کتاب، ساماندهی توزیع و ایجاد فروشگاه‌های زنجیره‌ای کتاب است.»
معظم له ریزتر وارد گود می‌شوند و می‌فرمایند: «باید مردم و جوان‌ها را تشویق به کتاب‌خوانی و نخبگان را تشویق به تولید کتاب کرد و شاید بتوان در محل‌های نمازجمعه در هر شهر، مرکز ارائه و نمایش کتاب‌های خوب و به‌روز و مطلوب ایجاد کرد.»
آن حکیم فرزانه و پدر دلسوز جامعه می‌فرمایند: «به کتاب اهتمام بورزیم! ترویج کتاب‌خوانی توسط دستگاه‌های مسئول، کتاب در سبد کالای مصرفی خانواده‌ها، تولیدکنندگان کتاب به خلأها و نیازهای جامعه توجه کنند.»
ایشان می‌افزایند: «کتاب یک پدیده و یک موجود ذی‌قیمت است. همیشه این‌جور بوده است، در آینده هم همین جور خواهد بود؛ لذا است که به کتاب بایستی اهتمام ورزید.»
معظم له می‌فرمایند: «باید جوری بشود که در سبد کالای مصرفی خانواده‌ها، کتاب یک سهم قابل‌قبولی پیدا کند و کتاب را بخرند برای خواندن، نه برای تزئین اتاق کتابخانه و نشان دادن به این و آن.»
این کار، مربوط به همه است. همه تشکیلات های فرهنگی باید وارد گود شوند و با یک نهضت فراگیر، مردم را با کتاب و خواندن کتاب آشنا کنند.
اماممان می‌فرمایند: «در جامعه باید سنت کتاب‌خوانی رواج پیدا کند. کتاب‌خوانی باید در جامعه ترویج شود و این کار بر عهده همه دستگاه‌هایی است که در این زمینه مسئول‌اند.»