انتقاد تند تهیهکننده «چرا گریه نمیکنی؟» از چهرهها
نشست پرسشوپاسخ فیلم سینمایی «چرا گریه نمیکنی؟» به کارگردانی علیرضا معتمدی پس از نمایش این فیلم در پردیس سینمایی ملت، بدون حضور کارگردان و با حضور رضا محقق (تهیهکننده) برگزار شد.
رضا محقق در ابتدای این نشست اظهار داشت: من سه فیلم در جشنواره دارم، یک فیلم در بخش بینالملل است که «شهر خاموش» نام دارد. دو فیلم دیگر با دو رویکرد و ژانر مختلف در بخش ملی جشنواره هم دارم.
محقق خاطرنشان کرد: من مشغول ساخت فیلم شهر خاموش بودم که خانم باران کوثری به من پیشنهاد دادند که این فیلم را کار کنم. تحقیقاتی انجام دادم و خیلی سخت است که شما وارد جهان کارگردان دیگری شوید و من فیلم اول ایشان را دیدم و تصمیم گرفتم این فیلم را بسازم.
این تهیهکننده در ادامه درباره عنوان فیلم گفت: ما اول صحبت کردیم که اسم را تغییر دهیم؛ اما کارگردان، این اسم را ترجیح میداد و چون من دست کارگردان را باز میگذارم، دخالت دیگری نکردم.
در ادامه، محقق درباره عدم حضور کارگردان در نشست این فیلم گفت: من نمیتوانم برای آقای معتمدی تعیین تکلیف کنم.
در جهان سینما، تهیهکننده صاحب اثر است و تصمیم میگیرد که فیلمش در جشنواره باشد یا خیر. این برخورد و این نوع نگاه که تا پشت در بیایند و اینجا نیایند را خودشان جوابگو هستند. امروز روز بزرگمردی است که میگوید پای حرف حق بایست حتی اگر خودت تنها باشی! من احساس کردم حضور در این جشنواره میتواند مؤثر باشد. ما در سینمایی که صاحبانش مردم و هنرمندان هستند را نمیتوانیم تحریم کنیم. ما داریم معیشت مردم را نشانه میگیریم! قبلا بحثی در سیاست بود به نام کاسبان تحریم و این بار این در ادبیات هنر، رخنه کرده است. اگر اتفاقی در تونس و قاهره رخ داد، مگر سینما تعطیل شد؟ در کجای جهان آزاداندیشی، ما سراغ داریم کسی را امر کنند که این کار را بکن یا این کار را نکن. ما بعضی وقتها یک چیزهایی میبینیم که خوشایند نیست، ما باید مسائل را تفکیک کنیم.
تهیهکننده درباره اظهارنظر بازیگران پس از بازی در فیلم گفت: این تصمیم خودشان است و من قبلا درباره این موضوع صحبت کردم. من حرفهای زیادی شنیدم، میگویند از رانت استفاده کردهاید! اگر میخواهید با من دشمنی کنید شرافتمندانه دشمنی کنید. فیلمهای من اصلا استحقاق این را ندارند که ما عنوان رانت بر آن بگذاریم. اگر کسی نظرش با نظر شما متفاوت است، حتما باید به او تهمت بزنید؟! من پارسال فیلم «درب» را داشتم که با صد میلیون ساخته شده و در جشنوارههای مختلف جایزه گرفت. من سینمای هنر و تجربه کار کردم و همه من را میشناسند و میدانند که من مستقل کار کردم. من وصل هستم؛ ولی به خدا وصلم. جشنواره متعلق به مردم است، ما مردم هستیم، ما در غم مردم غمگین هستیم و در شادی مردم شاد هستیم.
وی افزود: نکتهای یادم آمد که بهتر است بگویم. من امسال به لطف خدا سه فیلم در سه فستیوال معتبر اروپایی داشتم. «درب» جایزه بهترین فیلم سه قاره را گرفت. فیلم آقای بهرامی، جایزه بهترین کارگردان را گرفت. من سختی کشیدهام و نمیتوانم با سینما قهر کنم، قهر معنا ندارد. اگر نقدی دارید، نقد منصفانه کنید.
محقق درباره اظهارات کارگردان فیلم گفت: ما جامعه شفافی داریم، در همه جای دنیا اختلاف سلیقه و نگاههای مختلف وجود دارد. من از همهی بچههای «چرا گریه نمیکنی؟» که من را تنها گذاشتند، تشکر میکنم. چراغ سینما خاموش نمیشود و باید روشن بماند. ایشان گفتند من اطلاع نداشتم که فیلمم در جشنواره حضور داشته است!
من پیامک ایشان را دارم که گفته یک نسخه از فیلم را به جشنواره بده. اینکه بیانیه بنویسید و به بازیگرانتان بدهید که علیه من بیانیه بنویسند. پیام دادهاید که این دوستان، رفاقتی آمدهاند. مگر ما رفاقتی داریم! شما که دستمزدهایتان را گرفتید. شما برای سازمان سینمایی نامه نوشتید که اگر میشود آقای محقق که تهیهکننده شناخته شدهای است و اجازه دهید تهیهکننده فیلم من باشد، بعد میگویید من ناشناخته بودم؟! شما میگویید من دو هفته قبل از فیلمبرداری به شما پیوستم؟!
پیشتولید شما در دفتر چه کسی بود؟ اگر میخواهید من را بزنید، جور دیگری بزنید و بدانید که مملکت قانون دارد و برای ادعاهایتان باید دلیل داشته باشید. من هویت خودم را انکار نمیکنم، من به دامادِ پاسدار بودن افتخار میکنم. شاید در فکر و نگاه شما، چیزهای دیگری رقم بزند؛ ولی من آنچه را که دارم و به دست آوردهام به اذن خدا و زور زانوی خودم بود.
محقق در ادامه گفت: کارگردان در یکی از پستهایشان اشاره کردند که اسم من را از فیلم درآورده است. در کجای دنیا اسم نویسنده و کارگردان اثر را در میآورند؟! شما تیتراژ را دیدید، این اسمها چند بار تکرار شدند؟
وی افزود: من هر کاری کردم با هزینه شخصی بوده، سینما را دوست دارم و رها نمیکنم. امسال، سه تا فیلم داشتم و سال بعد، چهارتا فیلم خواهم داشت.
این تهیهکننده در ادامه گفت: من همه را دوست دارم و با کسی اختلافی ندارم. من مخالفهایم را دعوت میکنم که در کنارم قرار بگیرند. اصلاحیاتی را اعلام کردند و ما هم اطاعت امر کردیم.
وی در پایان گفت: یکی از دوستان نوشته بود که نمیگذارم فیلم من را نردبان کنید! شما از نردبان من بالا رفتید، من نردبانی نمیبینم.
محقق در پایان گفت: من از چیزی نمیترسم، سالهاست دارم در این سینما کار میکنم. بگذارید آزادی نفس بکشد و بگذارید مردم، ما را قضاوت کنند. اگر دلتان برای مردم میسوزد، بیایید به مردم کمک کنید. در این سرما چند نفرتان به خوی رفتید؟ پنج هزار نفر در این سینما کار میکنند و شما سینما را تحریم میکنید! تکلیف این پنج هزار نفر چه خواهد شد؟
شما جای خودتان را با سیاسیون اشتباه گرفتید، چرا رجال سیاسی نمیشوید؟! شما تحریمهای ظالمانه آمریکا را میبینید، چرا علیه آنها پست نمیگذارید، پروازهایتان به خطر میافتد؟! اگر کسی ثابت کرد من هزار تومان از یک نهاد یا سازمان گرفتهام، سینما را کنار میگذارم. شما رفتید، ولی میدانم که باز برمیگردید و ما در خدمت شما هستیم.
نگاهی به برنامه «پاورقی»
به گزارش ایران آنلاین، آنچه ظرف دو سه ماه اخیر در کشور رخ داد و صاحبنظران داخلی و خارجی درباره آن سخن گفتند و تقریبا برای همه مردم نیز آشکار و مبرهن است، نقش موثر رسانههای خارجی و بهویژه شبکههای اجتماعی وابسته به آنها همچون توئیتر، اینستاگرام، واتساپ، تلگرام و ... در دامنزدن، گسترش و سازماندهی اعتراضات و تحریک هیجان و احساسات افراد بهویژه جوانان و نوجوانان برای شرکت در آشوبها و ناامنیها بوده است.
جهان وانموده و جنگ رسانهای
دشمنان و معاندان نظام بهویژه آمریکا در این سالها بهخوبی دریافتهاند که کودتا از بیرون و حمله سیاسی، اقتصادی و نظامی در مورد ایران کارساز نیست، برای همین تمام بودجه اقتصادیشان را در بخش رسانه و فضای مجازی هزینه میکنند.
فضای مجازی به دلیل وجود گروهها و کانالهای متفاوت و متنوع و هم چنین فراگیری آن در میان مردم بهگونهای که بسیاری از اخبار، ارتباطات خانوادگی و اجتماعی و حتی خریدها از طریق فضای مجازی صورت میگیرد، جزئی تفکیکناپذیر از زندگی ما شده است. نفوذ فضای مجازی از جهات مختلف موثر است. این تأثیرپذیری در نوجوان هم از جهت تاثیر در نظام ارزشی، باورها و هنجارهایشان رخداده و هم از نظر دادههایی که در فضای مجازی تولید میشود و تأثیراتی در آنها گذاشته است.
این کلاندادهها امکان کنترل مردم و سبک زندگی آنها را دارد و کسانی که مالکیت سِرورهای این کلاندادهها را در اختیار دارند، از طریق روشهای محاسباتی تحت کنترل و محرکها، میتوانند شرایط موردنظرشان را رقم بزنند.
متأسفانه، در کشور ما به دلیل عدم نظارت دقیق و آموزش صحیح و آگاهیبخشی به خانوادهها، بهراحتی اطلاعات ردوبدل میشود، بدون اینکه درستی یا نادرستی اخبار و اطلاعات ارسالی مدنظر قرار گیرد.
در اغتشاشات اخیر، هجمه رسانهای همهجانبه، هماهنگی اغراق شده و کاریکاتوری میان نیروهای مخالف جمهوری اسلامی از چهرههای خارجنشین تا دولتها، سیاسیون، فعالان مدنی، فضای مجازی و... . آنقدر سنگین بود که اُبهتی پوشالی برای معاندان درست کرد که کمتر کسی دربارهاش حرف زد و سوتیهای عجیبوغریبی که در این زمینه وجود داشت را بیان نمود. در نتیجه وقتی مردم با این حجم از اخبار دروغ مواجه شدند، بخشی از آنها فریب خورند.
در این میان عدهای نیز با هدف جمعآوری دنبالکنندگان در صفحات مجازی خودشان و جلبتوجه مخاطبین، اقدام به نشر اخبار و آمارهای نادرست کردند، بهویژه چهرهها و چهرههای هنری و ورزشی خودفروخته که انتشار اخبار جعلی و بیپایهواساس را در دستور کار خود در این چند ماه اخیر قرار دادند، اظهارات غیرمستند و هیجانی که جز ایجاد نگرانی برای مردم دستاوردی نداشت و ضمن تشدید هرجومرج در کشور، متأسفانه جان هموطنانمان را به خطر انداخت.
دستگاههای فرهنگی و رسانهای کشور در این مدت به دلیل عدم ایجاد زیرساختهای لازم و دقیق، نتوانستند چندان در این نبرد نابرابر، موفق عمل کنند و این در حالی است که رهبر انقلاب حدود ۱۰ سال است که درباره خطرات فضای مجازی تأکید داشتهاند.
رسانه ملی در مقابل این هجمه سنگین رسانهای هرچند دیر، اما با دو برنامه جالب به میدان آمد. برنامه طنز انتقادی «دیبیسی فارسی» که با الهام از عروسک «دیبی» مجموعه «کلاه قرمزی» به شوخی با شبکه تلویزیونی بیبیسی فارسی میپردازد و برنامه «پاورقی» که با استفاده از زبان طنز، سعی در نمایان کردن لایههای پشت پرده اخبار و افرادِ مرتبط با اتفاقات در فضای مجازی دارد و سعی میکند بدون پیچیدگیهای فرمی و زبانی، اخبار و اتفاقات روزانه را مرور کند.
دو برنامهای که هردو از شبکه دوسیما پخش میشوند. در حقیقت این دو برنامه همانند برخی گزارشهای اخبار ۲۰:۳۰ همان وظیفه افشاگری پشت پرده اخبار دروغین و عملکرد شبکههای معاند را برعهده دارند؛ اما در طیفی وسیعتر و با لحنی آمیخته به طنز که بتوانند مخاطبان بیشتری را با خود همراه سازند و روند بیاعتمادی مردم به این شبکهها را افزایش دهند.
نگاهی به برنامه «پاورقی»؛ حقیقت آشکار میشود
«پاورقی» به تهیهکنندگی جواد فتحی و اجرای دوستداشتنی محمدرضا شهبازی، میکوشد تا لایههای پشت پرده اخباری که برای مخاطبان حائز اهمیت و تأثیرگذار است، نمایان کرده تا مخاطبان به این درک برسند اخباری که در فضای مجازی میبینند و میشنوند، تا چه میزان سندیت دارد و چه اندازه صحت ندارد.
رمز موفقیت «پاورقی» زبان ساده و گویای آن، ریتم تند و بهروز بودن صددرصد محتوای آن است، عکسالعمل سریع در برابر اخبار جعلی و دروغین، سبب میشود تا قبل از آنکه تعداد زیادی از مردم آن را ببینند، به ماهیت آن پی ببرند و بهاصطلاح تا تنور شایعات داغ است، نان حقیقت و راستی را به آن بچسبانند.
این برنامه با رصد دقیق و همهجانبه شبکههای مجازی، برای تکتک سوءاستفادهکنندگان از ماجراهای روز کشور، جوابی در آستین دارد و کاملا زیرکانه حتی به پستهای چهرهها میپردازد و ماهیت دروغین، ولی فریبنده آنها را عیان میسازد و در بخش فتوشاپ خود نیز بسیار بامزه و طنازانه به سراغ عکسهای دروغینی میرود که توسط این چهرهها برای متشنج کردن اوضاع در فضای مجازی پخش شدهاند.
«پاورقی» علاوه بر افشای گافهای رسانههای غربی در بخشی با عنوان «باغ اروپا» به بیان اعتراضات و تجمعات مردم در کشورهای اروپایی میپردازد، تا مخاطب دریابد آنها که برای ایران نسخه میپیچند، بهتر است اول مشکلات داخل کشور خودشان را حل کنند! مشکلاتی که به دلیل سانسور شدید رسانهای، نمیگذارند اخبار آن به بیرون درز پیدا کند.
از نکات جالبتوجه «پاورقی» این است که گاه به اشکالات و سوءمدیریتهای مسئولان داخلی هم میپردازد. ایراداتی که سهوا و یا عمدا میتواند دستاویزی برای معاندان شود؛ مانند ماجرای خواندن پُر از اشتباه گزارش پزشکی قانونی مهسا امینی توسط یکی از نمایندگان مجلس.
«پاورقی» همزمان با داغ بودن بازار شایعات و تحریمها علیه تیم ملی فوتبال، مجری خود را به مسابقات جام جهانی قطر فرستاد تا از نزدیک و کاملا به روز و بهاصطلاح داغ داغ، تصویری درست و بیواسطه از فضای مسابقات به مردم نمایش دهد.
سخن آخر
در پایان باید گفت که لزوم ساخت برنامههایی همچون «پاورقی» و «دی بی سی فارسی» در جنگ رسانهای کنونی بهشدت حس میشود. مدیران فرهنگی باید برای ساخت این برنامهها، از یکسو هم بودجه لازم را تأمین کنند و هم از چهرههای جوان و صاحبذوق و کاربلد استفاده نمایند و از سوی دیگر، فضا را برای پخش گسترده این برنامهها را فراهم آورند تا مردم بیشتری آنها را ببینند؛ مثلا علاوه بر شبکه دو، این برنامهها از شبکههای استانی و یا آیفیلم که مخاطب زیادی دارد هم پخش شوند و یا بخشهای مهم و درعینحال جالب آنها، در سطح وسیعی در شبکههای اجتماعی مجازی فوروارد شوند؛ چراکه بیشتر فریبخوردگان، اصلا رسانه ملی را تماشا نمیکنند!