نگاهی به فیلم موسی کلیمالله

«موسی کلیمالله» یکی از آثار الف ویژه صداوسیماست که از حدود یک دهه قبل با تلاش «مرحوم فرجالله سلحشور» به جریان افتاد. بعد از فوت سلحشور، این پروژه به «جمال شورجه» واگذار شد؛ اما این کارگردان هم به علت بیماری و کسالت، امکان آن را نیافت. تا اینکه قرعه به نام «ابراهیم حاتمیکیا» افتاد و این کارگردان که حوزه تخصصیاش سینمای دفاع مقدس است، به وادی سخت و پیچیده تولید آثار تاریخی ـ مذهبی هم قدم گذاشت. بخش کوچکی از این سریال در قالب یک فیلم سینمایی، به ثمر نشست و امسال در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر رونمایی شد. این فیلم، این روزها روی پرده سینما رفته است.
فیلم «موسی کلیمالله» ساخته جدید ابراهیم حاتمیکیا، یک فیلم عظیم و چشمنواز و یک تجربه و خطشکنی در تولید آثار تاریخی ـ مذهبی از طریق یک فناوری نوظهور است. این فیلم که به ولادت حضرت موسی (علیه السلام) و حوادث مرتبط با آن اختصاص دارد، نمایشی پر از تنش، امید و معجزات الهی را در قالبی جدید ترسیم کرده است. پروژهای که به دلیل تولید تکنیکی و استفاده از ابزارهای نوین، تحولی در سینمای ایران به شمار میآید.
یکی از ویژگیهای برجسته این فیلم، انتخاب دورهای خاص از زندگی حضرت موسی (علیه السلام) است. حاتمیکیا برای اولین بار به موضوعات پیش از تولد موسی توجه داشته و تلاشهای فرعون و دربار او را برای جلوگیری از تولد موعود نجاتبخش بررسی میکند. داستان فیلم با پیشگوییهایی آغاز میشود که به فرعون هشدار میدهند پسری متولد خواهد شد که روزی تاج و تخت او را به لرزه در خواهد انداخت. این پیشگویی موجب میشود که فرعون به ترفندهای گوناگونی متوسل شود تا مانع از تولد چنین فردی شود. از جمله این اقدامات، دستور قتلعام نوزادان پسر است. این اقدام یادآور کودککشیهایی است که در تاریخ معاصر، همچون فجایع غزه، شاهد آن بودهایم. حاتمیکیا در «موسی کلیمالله» به خوبی توانسته فضای دراماتیک و پرتنش را خلق کند. در این فیلم، داستان با محوریت مبارزهای انسانی و الهی پیش میرود و به تماشاگر این پیام را میدهد که در برابر ظلم و ستم، تنها اراده الهی میتواند راهگشا باشد. فیلم به طور غیرمستقیم با تاریخ معاصر نیز ارتباط برقرار میکند و از وضعیتهای کنونی که در آنها قدرتهای بزرگ جهانی برای حفظ سلطه خود به اقدامات ظالمانه دست میزنند، یاد میکند. این نگاه معاصر و تلاقی آن با داستانهای تاریخی، به موسی کلیمالله ابعادی عمیقتر و چندلایه میدهد.
«مریلا زارعی» در نقش یوکابد، مادر حضرت موسی (علیه السلام)، یکی از نقاط قوت فیلم است. بازی این بازیگر در این نقش، باز هم عمق احساسات مادرانه و ایثارگری را به شکلی برجسته به نمایش میگذارد. در این فیلم، یوکابد نه تنها یک مادر است؛ بلکه نماد استقامت و ایستادگی در برابر ظلم نیز به شمار میآید. مادر موسی به منزله قهرمان واقعی این داستان، نه تنها در مقام مادر؛ بلکه در جایگاه یک شخصیت مقاوم و مبارز شناخته میشود که برای هدفی بزرگتر از خود، از تمام سختیها و خطرها میگذرد.
از سوی دیگر، شخصیت فرعون به خوبی و با قدرت به تصویر کشیده شده است. وی که نماینده تمامیتخواهی و ظلم است، تمام تلاشش را برای از بین بردن موعود نجاتبخش به کار میگیرد. اما در نهایت همه نقشههایش با قدرت الهی شکست میخورد. این تصویر از فرعون و دربارش، با تأکید بر معجزات الهی، در نهایت به یک پیام امیدبخش و توحیدی منجر میشود که به تماشاگر یادآوری میکند هیچ قدرتی نمیتواند در برابر اراده خداوند ایستادگی کند و همه فراعنه جهان، در برابر ظهور منجی ساقط خواهند شد و ناپایدار هستند. جریان این نگاه، فیلم موسی کلیمالله را به یک فیلم آخرالزمانی تبدیل کرده است.
حاتمیکیا در این فیلم، علاوه بر روایت داستانی جذاب و دراماتیک، از فنهای نوین سینمایی استفاده کرده است. او برای اولین بار از تولید مجازی (Virtual Production) بهره برده است که این فن در سینمای ایران یک نوآوری به شمار میآید. این روش که معمولاً در پروژههای عظیم هالیوودی استفاده میشود، به حاتمیکیا این امکان را میدهد که بدون صرف هزینههای هنگفت، دکورهایی دقیق و شبیه واقعیت بسازد. این فن نه تنها هزینه تولید را کاهش داده؛ بلکه به فیلم اجازه داده است تا از نظر بصری به واقعیت نزدیکتر باشد و بتواند فضایی عظیم و تاریخی را بازسازی کند.
اگرچه برخی منتقدان ممکن است از حضور فناوریهای جدید و هوش مصنوعی در این فیلم انتقاد کنند؛ اما باید گفت این ابزارها تنها ابزاری برای تسهیل تولید فیلم و خلق جلوههای بصری بودند و در نهایت خود کارگردانی و تفکر هنری حاتمیکیاست که موجب موفقیت فیلم شده است. او توانسته است با وجود استفاده از فنهای مدرن، روح سینمایی خاص خود را حفظ کرده و اثرش را به یک تجربه سینمایی جذاب و بهیادماندنی تبدیل کند.
«موسی کلیمالله» تجربهای است که هم در سطح داستان و هم در سطح فنی، در تاریخ سینمای ایران ماندگار خواهد ماند.
سکوت هنر در مقابل طوفان شن
سعید رضایی

پنجم اردیبهشت سال ۱۳۵۹، یکی از مهمترین روزهای تاریخ معاصر ایران به شمار میآید؛ روزی که عملیات نظامی آمریکا برای بازگرداندن گروگانهایش در ایران با شکست فاحش مواجه شد. «طوفان طبس» نقطه عطفی در تقابلهای سیاسی بین ایران و آمریکاست. این رویداد، افزون بر اهمیت سیاسی و نظامیاش، از نظر فرهنگی نیز پیامهایی عمیق دارد که میتواند در آثار هنری بازتاب یابد.
فراموش نکنیم که هنر همواره ابزار مؤثری برای آموزش و انتقال مفاهیم به نسلهای گوناگون بوده است. با توجه به اینکه برخی از جوانان امروزی ممکن است اطلاعات کاملی از وقایع تاریخی، مانند طوفان طبس نداشته باشند، پرداختن به این حماسه از طریق آثار هنری میتواند فرصتی برای آشنا کردن آنان با تاریخ کشورشان باشد. از طریق نمایش هنری چنین رویدادهایی، همگان میتوانند شاهد غرور و افتخاری باشند که ملت ایران در تاریخ خود ساخته است و ناتوانی و ضعف نظامی آمریکا را برملا کند.
یک حماسه تاریخی، مانند طوفان طبس بهطور غیرمستقیم بر هویت ملی مردم ایران تأثیر میگذارد. در دوران پس از انقلاب اسلامی، این پیروزی بزرگ بر سرنوشت کشور تأثیرگذار بود و نقطه عطفی در شکلگیری استقلال سیاسی ایران به شمار میآید.
هنرمندان میتوانند از این واقعه برای تقویت هویت و اراده ملی استفاده کنند و با خلق آثار هنری که به نوعی واکاوی این لحظه تاریخی است، نشان دهند که استقلال و آزادی ملت ایران در دستان خود آنان است، نه در دستهای خارجی.
یکی از دلایل اهمیت پرداختن به طوفان طبس در آثار هنری، تقویت روحیه مقاومت در برابر تهدیدهای خارجی است. تاریخ ایران بارها شاهد تحریمها، تهدیدهای نظامی و مداخلات خارجی بوده است. هرچند که ایران در این مقاطع دچار چالشهایی شده است؛ اما شکست تجاوز آمریکا در طبس بهطور خاص به مردم ایران یادآوری میکند که در برابر قدرتهای بزرگ، با داشتن اراده و ایمان به خود میتوان پیروز شد. آثار هنری میتوانند از این روایتها بهره ببرند و نسلهای جدید را از اهمیت ایستادگی و وحدت در برابر دشمنان خارجی آگاه کنند.
همچنین پرداختن به این موضوع در آثار هنری میتواند فرصتی برای بررسی ابعاد این دشمنی تاریخی و پیامدهای آن باشد. هنرمندان میتوانند با تحلیل دقیقتر این رویداد و نمایش تکرارناپذیر آن در بستر تاریخی، عمق و پیچیدگی روابط بین دو کشور را نشان داده و درک بهتری از این تقابل برای مخاطب فراهم کنند.
با این حال تا امروز آثار هنری و ادبی بسیار اندکی درباره این بخش جذاب از تاریخ معاصر ایران تولید شده است. برای نمونه، فیلم «طوفان شن» به کارگردانی «جواد شمقدری» که در قالب سریال هم از تلویزیون پخش شد، به متن و حواشی این ماجرا اختصاص دارد؛ اما لازم است با توجه به مسائل و شرایط روز و به ویژه مماس با نیاز مخاطب امروز برای درک بهتر مناسبات جهانی، به این حماسه از زاویه تازهتری در آثار هنری، ادبی و رسانهای توجه شود.