سبب حضور قلب در نماز، بیشتر به این است که نماز نزد او مهم باشد و این مطلب پیدا نمیشود مگر وقتی که راستی به حقارت دنیا یقین کند و باورش شود که آخرت بهتر و پایدارتر است "و الآخرة خیر و أبقی" و بداند که وسیلهی تحصیل آخرت، نماز است.
احترام به سادات و مودّت و محبت به آنها، خیلی سفارش شده است. بعضی فرمودهاند بارها اتفاق افتاده با نظر سیدی مخالفت نمودم و چوبش را از جای دیگر خوردم؛ بلکه از این بالاتر، پدری که سید بود نقل میکرد: گاهی فرزند خود را بهعنوان تأدیب کتک میزدم، بلافاصله گرفتاری و ناراحتی برایم پیش میآمد.
آیت ا... العظمی بهجت رحمة ا... علیه: خدا میداند چه پاداشی برای اعمال [انسان] ثابت است و برای او مقرر میشود! نباید خیال کرد که مطلب، مالِ کمی و زیادی است؛ [بلکه مربوط به] کیفیت است؛ برای خدا باشد، کم باشد[سودمند است]؛ و برای خدا نباشد زیاد[هم] باشد؛ بیفایده است… ما مهمان خدا هستیم، در سفره او هستیم. میبیند ما را، میداند ما چه کار میکنیم، میداند که ما خیال داریم چه [کاری] بکنیم!
ملاعلی کنی هر چند مرجع تقلید بسیاری از مردم ایران بخصوص اهالی تهران بود؛ لیکن از مطرح شدن خود در مقابل مرجعیت شیخ مرتضی انصاری خودداری میکرد و در جواب اعتراض کنندگانی که میگفتند چرا گوشهنشینی کرده، از تصدی مرجعیت عموم شیعیان خودداری میکنید، میفرمود: «زهد مرتضی بود که علی را خانه نشین کرد.»
منظور حاجی از بیان جمله فوق آن بود که زهد شیخ انصاری آنقدر زیاد است که من در مقابل او مطرح نیستم.
«عُمّار اللیلِ وَ مَنارُ النهارِ» [اولیای الهی] شب را زنده و آباد نگه میدارند، شبِ آنان معمور است نه بایر و مخروب، شب را به خواب نمیگذرانند تا مخروب و ویران باشد، آن کس که در خواب است، شبِ زنده و آبادی ندارد:
ترک دعا برای ظهور به ضرر دنیای ما هم هست؛ چه رسد به آخرت!
آیتالله بهجت (ره) میفرمایند: اگر ما برای «تعجیل فرج» دعا نکنیم، یا در دعاکردن جدی نباشیم، یا آثار جدیت در ما نباشد، به ضررِ دنیای ما هم خواهد بود؛ چه رسد به آخرت و از شروط استجابت دعا، توبه از معاصی است.
بعد از فوت میرزا جواد آقاتهرانی، نامهای در یادداشتهای شخصیشان پیدا شد که از ایشان خواسته بودند تا در برنامهای به معرفی خود، تحت عنوان یکی از شخصیتهای اسلامی این مرزوبوم بپردازند.
ایشان در زیرِ جملاتی که از ایشان بهعنوان شخصیت اسلامی در نامه یاد شده بود، با خودکار قرمز خطی کشیده بودند و در حاشیهی آن ۲ جمله نوشته بودند:
رب شهرة لا اصل لها، یعنی ایبسا شهرتی که هیچ اصل و اساسی نداشته باشد.
مرحوم کربلایی احمد تهرانی (ره) میفرمود: در اهمیت احسان به خلق، همین بس که خداوند فرموده است: اگر من بشر بودم، بیشترین کاری که انجام میدادم، همانا خدمت به دیگران بوده است. پس رفقا، بیایید از همین حالا تمرین کنیم که از پول بگذریم، تا همین فردا آقا امامزمان علیهالسلام تشریف آوردند و دستور فرمودند که جان بدهید، برایمان دشوار نباشد.