تربیت فرزند
سید ابوالحسن مطلبی
فرزندان، بسیاری از الگوهای رفتاری، خصوصیات اخلاقی، انگیزهها و نگرشها و ارزشهای والدین خود را از طریق فرایندهای تقلید و همانندسازی کسب کرده و زمان بسیاری را برای مشاهده رفتار والدین و الگوبرداری از آن صرف میکنند.
نقل است شخصی که دو فرزند پسر داشت، در حضور حضرت یکی را بوسید و به دیگری توجهی نکرد، پیامبر با نگرانی به او فرمودند: چرا میان دو فرزندت فرق گذاشتی؟! و در کلامی گهربار فرمودند:«انّ اللّه تعالی یحبّ ان تعدلوا بین اولادکم حتّی فی القُبل29؛ خداوند دوست دارد که میان فرزندان خود حتّی در بوسیدن آنها، به عدالت رفتار کنید».
خانواده، نقش مهم و مؤثری در تربیت فرزند ایفا میکند. شخصیتِ آدمی عمدتاً در سنین کودکی و از طریق امر و نهیهای والدین و دیگر اعضای خانواده شکل میگیرد. به طور کلّی والدین، فرزندان خود را با آموزش مستقیم و غیر مستقیم تربیت میکنند. فرزندان، بسیاری از الگوهای رفتاری، خصوصیات اخلاقی، انگیزهها و نگرشها و ارزشهای والدین خود را از طریق فرایندهای تقلید و همانندسازی کسب کرده و زمان بسیاری را برای مشاهده رفتار والدین و الگوبرداری از آن صرف میکنند. هنگامی که والدین، با اشتیاق، تعهد و قاطعیت معقولی به وظایف خویش روی میآورند، کودکان تمایل پیدا میکنند که خود را با این جنبه از منش آنان وفق دهند.
اصولاً کودکان موجوداتی پاک و خداجوی هستند. محیط مناسب خانواده میتواند این فطرت توحیدی را در آنان بارور و شکوفا سازد؛ در حالی که محیط نامناسب، سدّی در برابر رشد و تعالی آنها خواهد بود و یا موجب رشد معیوب، منحرف یا یک بُعدی آنان خواهد شد. شاکله وجودی انسان و اساس خصوصیات اخلاقی وی از ابتدای کودکی ـ به خصوص در سالهای اولیه عمر ـ در خانواده پیریزی میشود. علاقه فراوان به فراگیری و انعطافپذیری عمیق در برابر تأثیرات رفتار و عکس العملهای والدین و اطرافیان، ویژه مرحله خردسالی و قبل از ورود به دبستان است. به همین دلیل، همه معلومات، عادتها، عکس العملها و ویژگیهای اخلاقیای که در این دوران تحصیل میگردد، به طور ریشهدار و مستحکم و عمیق، در روح کودک باقی مانده و بنای اصلی شخصیت و سازمان و شاکله وجودی او را تشکیل میدهد و بر اساس آن، شخصیت او شکل میگیرد. اعضای بزرگتر خانوادهها ـ به ویژه پدران محترم و مادران گرانقدر ـ مسئولیت دارند که با طرح ارزشهای والای اخلاقی در قالب قصهها و داستانها و مثلهایی از تاریخ زندگی ائمه معصومین علیهمالسلام و بزرگان و با زبانی ساده و دلنشین، کودک را با پاکیها، صداقتها، رشادتها، کرامتها، ایثارها و گذشتها آشنا ساخته و روح و روان او را صیقل دهند. کودکان از همان اوّلین سالهای زندگی خود دارای استعداد قابل توجّهی برای مشاهده، یادگیری و الگوسازی هستند. پدر و مادر آگاه باید اوّلین تقلیدها و همانندسازیهای مثبت فرزند خود را به فال نیک بگیرند و او را در مسیر مطلوب، هدایت و تشویق کنند.
در متون اسلامی ما نقل شده است: زمانی که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم به سجده میرفتند، امام حسن و امام حسین علیهماالسلام بازی کنان سوار بر دوش رسول اللّه صلی الله علیه و آله وسلم میشدند و آن بزرگوار به قدری سجده خود را طولانی میکرد که آنان خسته شده، پایین بیایند. ای کاش ما نیز در رفتار و گفتار خود، کودکان را جذب کنیم تا آنان نیز به اخلاق و مذهب علاقهمند شوند! در هر حال، پدر و مادر باید توجه داشته باشد که اوّلین الگوهای فرزندان هستند و اگر آنان در وظایف دینی صادق و جدّی باشند فرزندان خود را نیز میتوانند مذهبی بار بیاورند. این نکته نیز در خور توجه است که هرچه پدر و مادر در تربیت مذهبی فرزندان خود هماهنگتر باشند و کسانی که با کودک سروکار دارند هماهنگ عمل کنند، رشد گرایشهای اخلاقی و مذهبی در کودکان و نوجوانان سریعتر خواهد بود. هماهنگی بعدی باید میان خانه و مدرسه و سرانجام مطلوبترین نتیجه، هنگامی حاصل خواهد شد که خانواده، مدرسه و فرهنگ اجتماعی با یکدیگر هماهنگ باشند و انتظاراتشان از کودکان و نوجوانان نیز هماهنگ، واقع بینانه و در حدّ توان کودک یا نوجوان باشد.
یکی از آموزههای تربیتی در «سیره نبوی» توزیع عادلانه محبت بین فرزندان است! در این باره روایاتی از آن حضرت نقل شده است از جمله:
«اعدلوا بین اولادکم کما تحبّون ان یعدلوا بینکم فی البرّ و اللطف27؛ بین فرزندانتان به عدالت رفتار کنید، چنان که میخواهید [مردم و فرزندان] در نیکی و لطف، با شما به عدالت رفتار کنند».
نقل است شخصی که دو فرزند پسر داشت، در حضور حضرت یکی را بوسید و به دیگری توجهی نکرد، پیامبر با نگرانی به او فرمودند: چرا میان دو فرزندت فرق گذاشتی؟! و در کلامی گهربار فرمودند:
«انّ اللّه تعالی یحبّ ان تعدلوا بین اولادکم حتّی فی القُبل29؛ خداوند دوست دارد که میان فرزندان خود حتّی در بوسیدن آنها، به عدالت رفتار کنید».
همسر نمونه
جوادمحدثی

برای خیلیها این سؤال که «همسر نمونه کیست؟ زن یا شوهر ایدهآل و مطلوب، چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟» از سؤالات اساسی در گزینش همسر است. نه تنها در گام نخست و آغاز کار، حتی در مورد کسانی هم که ازدواج کردهاند و مدتی از پی نهادن این بنا و بر پا ساختن این خیمه گذشته و صاحب فرزند نیز شدهاند، آشنایی با این «شاخص»ها و «معیار» ها، مناسب و مفید است؛ زیرا با عینیت بخشیدن به آنها در زندگی مشترک، میتوانند به سلامت و استحکام بنیان خانواده خویش، کمک کنند.
پیش از آنکه به خصوصیات مثبت و ارزشی همسر اشاره شود، بد نیست که با چهره منفی و نکوهیده همسرِ ناشایست هم آشنا شویم و خانوادههای «مسئلهدار» را بشناسیم. در این زمینه روایات بسیار است و در این احادیث، از ازدواج با فاسق، بداخلاق، شرابخوار، عقیم، احمق و سفیه، مجنون، و دختری که در خانواده بد رشد و نموّ یافته است، نهی شده است. از جمله این حدیث مشهور است که رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: از ازدواج با «خضراء دِمَنْ» بپرهیزید. پرسیدند: یا رسول اللّه، مقصود از خضراء دمن (سبزه روییده در مزبله) چیست؟ فرمود: «المَرأةُ الْحَسْناءُ فی مَنْبَتِ السّوء» یعنی زن زیبارویی که در خانوادهای پست و فرومایه، به بار آمده باشد.
همچنین از زنانِ نازا، آلوده، لجباز، نافرمان، حقیر و پست در نظر فامیل خود، سرکش در برابر شوهر، رام و تسلیم در مقابل دیگران، ناموافق با شوهر، کینهتوز، فخرفروش، بیپروا از کار زشت و... در روایات نکوهش شده و از اینگونه زنان به عنوان «شِرار النساء» یاد شده است.
در مقابل، به ازدواج با دوشیزگان، زیبارویان، فرزندآوران، عفیفان و نجیبان، صاحبان اخلاق نیکو، دیندار و امین، فرمانبرداران از شوهر و حافظان مال و آبروی همسر و... تشویق و ستایش شده است.
از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) روایت است: از جمله عواملی که موجب صلاح و اصلاح مرد مسلمان میشوند آن است که همسری داشته باشد که هر گاه به او بنگرد، خوشحال و مسرور شود و اگر از زنش غایب باشد، حافظ و نگهبان آبرو و حرمت شوهر باشد و اگر به او دستوری داد، اطاعت کند.
و در روایت دیگر چنین است: هیچ مرد مسلمانی پس از اسلام، بهرهای بیشتر از این نبرده است که همسری مسلمان داشته باشد که اگر به او بنگرد، شادمان شود و اگر فرمانش دهد اطاعت کند و هر گاه از همسرش غایب باشد، وی نسبت به خودش و مالِ شوهرش، نگهبان و امین باشد.
و رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «مِنْ سعادَةِ المرء الزّوجة الصالحه»؛ همسر صالح و شایسته، از جمله عوامل خوشبختی مرد است.
رهنمود این احادیث، عبارت از این است که از معیارهای همسر خوب، «حفظ عفاف»، «مراعات حقوق همسر» و «صیانت از مال و آبرو» است. همین عوامل و مراعات این نکات، از سوی دیگر به قوام و استحکام بنیاد خانواده کمک میکند. روابط مناسب عاطفی زن و شوهر با یکدیگر و آن دو با فرزندان و بستگان و حفظ حقوق آنان و مراعات وظایف متقابل، عامل دیگری برای سلامت خانواده است.