توصیه اکید اسلام این است که هر مسلمانی همواره باید دغدغه سایر انسانها را داشته باشد و نسبت به هدایت و ارشاد آنان، احساس مسئولیت کند. این توصیه تنها مختص به همکیشان و هممسلکان او نیست. هرجایی که ظلمی را مشاهده میکند باید در حد توان خود در برابر آن بایستد و هرگز کوتاه نیاید
تصور عموم از بشردوستی و اهتمام به امور مردم، مسائل مادی و رفاهی است. ولی روشن است که نه «امور مردم» منحصر در امور مادی و رفاهی است، و نه سودرسانی و خدمت به آنان منحصر در خدمات و منافع مادی و دنیوی؛ بلکه امور معنوی و خدمات روحانی به مردم، از اهمیت بیشتر و اساسیتری برخوردار است؛ بنابراین، کسانی که در جهت هدایت روحی و معنوی مردمان و ترویج و تعلیم معارف الهی و گسترش علمی و عملی توحید در سطح جامعه گام برمیدارند، سودمندیشان برای مردم به مراتب، بیشتر از سودمندی مادی و دنیوی است.
احمدحسین شریفی
توصیه اکید اسلام این است که هر مسلمانی همواره باید دغدغه سایر انسانها را داشته باشد و نسبت به هدایت و ارشاد آنان، احساس مسئولیت کند. این توصیه تنها مختص به همکیشان و هممسلکان او نیست. هرجایی که ظلمی را مشاهده میکند باید در حد توان خود در برابر آن بایستد و هرگز کوتاه نیاید. از سفارشهای امیرمؤمنان علی علیه السلام به فرزندانشان، در ساعات آخر عمر شریفشان این است که: «کونا للظالم خصماً و للمظلوم عوناً؛ با ستمکار در پیکار باشید و ستمدیده را یار». مسلمان هرگز نباید در برابر زشتیها و حقکشیها، هر چند نسبت به غیر مسلمان، آرام نشیند. به تعبیر زیبای سعدی:
بنیآدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)، میفرمایند: الخَلقُ کلُّهم عیالُ اللهِ فاحَبُّ الخلقِ الی اللهِ احْسَنُ الناسِ الی عیالِهِ؛ مردمان همگی، عیال خداوند هستند، پس محبوبترین افراد در نزد خداوند، نیکوترینشان نسبت به عیال خداوند است.
در سخنی دیگر، اوج خرد و خردورزی را، پس از دینداری، مهربانی و محبت و خیرخواهی نسبت به همه انسانها، اعم از خوب و بد، معرفی کرده و در جایی دیگر، محبت نسبت به مردم را نصف ایمان دانستهاند. امیرالمومنین علی (علیهالسلام) نیز محبت به مردمان را نیمی از عقل شمردهاند. اینها همه نشان دهنده اهمیت خدمت به خلق در اسلام است. هر چند این جمله که «عبادت، به جز خدمت خلق نیست» و یا این شعر سعدی که «طریقت به جز خدمت خلق نیست/ به تسبیح و سجاده و دلق نیست» سخنانی مبالغهآمیزند؛ اما کسانی هم که عبادت و سیر و سلوک معنوی و عرفانی را در گوشهگیری و عزلت جستجو میکنند، به کجراهه میروند. خدمت به خلق، یکی از بهترین و والاترین عبادتهاست؛ حتی از اعتکاف یک ماهه نیز در نزد خداوند ارجمندتر است.
خورنده که خیرش برآید ز دست
به از صائم الدهر دنیاپرست
مسلّم کسی را بود روزه داشت
که درماندهای را دهد نان چاشت
و گرنه چه لازم که سعیی بری
ز خود باز گیری و هم خود خوری
تصور عموم از بشردوستی و اهتمام به امور مردم، مسائل مادی و رفاهی است. ولی روشن است که نه «امور مردم» منحصر در امور مادی و رفاهی است، و نه سودرسانی و خدمت به آنان منحصر در خدمات و منافع مادی و دنیوی؛ بلکه امور معنوی و خدمات روحانی به مردم، از اهمیت بیشتر و اساسیتری برخوردار است؛ بنابراین، کسانی که در جهت هدایت روحی و معنوی مردمان و ترویج و تعلیم معارف الهی و گسترش علمی و عملی توحید در سطح جامعه گام برمیدارند، سودمندیشان برای مردم به مراتب، بیشتر از سودمندی مادی و دنیوی است.
افزون بر این، در کنار اهتمام به امور خلق به طور عام، اهتمام به امور مسلمانان و دغدغه مسائل جامعه اسلامی را داشتن، به طور خاص، مورد تأکید اسلام و اولیای دین قرار گرفته است. از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل است که اگر کسی روزانه دغدغه مسلمانان و مسائل و مشکلات آنان را نداشته باشد، جزء جامعه اسلامی و در زمره مسلمانان نیست:
من اصبَحَ لایهتَمَّ بامورِ المسلمین فلیس بمسلم [یا: فلیس منهم]؛ کسی که صبح کند و به امور مسلمانان اهتمام نورزد، مسلمان نیست [یا از مسلمانان نیست].
به قول سعدی:
برادر که در بند خویش است
نه برادر و نه خویش است
برادری که خود را با برادرش برابر نبیند و در غم و شادی او شریک نباشد و در رتق و فتق امور او نکوشد و صرفاً در بند مسائل خویشتن باشد، هر چند از نظر رابطه نَسَبی، برادر است؛ اما در حقیقت بیگانهای بیش نیست. به همین ترتیب، مسلمانی که تنها در بند منافع و مصالح خویش بوده و دغدغه سایر مسلمانان را نداشته باشد، در حقیقت تفاوتی با نامسلمانان ندارد. رفع نیاز از مسلمان و برآورده ساختن حاجت او، نه تنها اجر و پاداشی بالاتر و برتر از بیست حج، که هر کدام همراه با انفاق هزاران دینار در راه خدا باشد دارد؛ بلکه از جمله محبوبترین کارها در نزد خداوند است. در کتابهای روایی، احادیث بسیاری در این موضوع آمده است. حتی در بسیاری از کتابهای روایی بابی با عنوان «قضاء حاجةِ المؤمن» گشوده شده است. از همه مسلمانان خواسته شده به محض اطلاع از نیازمندی یک مؤمن، اخلاقاً موظفاند در صورت امکان، در رفع نیاز او پیشقدم شوند و اجازه ندهند که او نیازش را بیان کند. حتی اگر کسی نمیتواند نیاز برادر مسلمانش را برآورده سازد؛ ولی میتواند از اعتبار و آبروی خود در این جهت مایه بگذارد، اخلاقاً موظف است این کار را انجام دهد. یعنی باید از هر راهی که میداند و میتواند، در جهت برآورده ساختن نیاز برادر مسلمانش بکوشد، هر چند که کوشش او به نتیجه نرسد .امام علی بن موسی الرضا (علیهالسلام) در این باره میفرمایند:
انَّ لله عِباداً فی الارضِ یسعَون فی حوائجِ الناسِ؛ هم الآمِنون یومَ القیامةِ و مَن ادخَلَ علی مؤمن سروراً فَرَّحَ اللهُ قلبَه یومَ القیامةِ؛ خداوند را در روی زمین بندگانی است که در برآورده ساختن نیازهای مردم تلاش میکنند. اینان روز قیامت در اماناند؛ هر کسی که مؤمنی را شاد سازد، خداوند در روز قیامت دل او را شاد میکند.