رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم):  هر کس برادر دینی خود را خالصانه دیدار کند، خدای متعال به او می‌فرماید: تو مهمان و زائر منی، پذیرایی از تو بر عهده من است و من به خاطر اینکه برادر دینی‌ات را دوست می‌داری، بهشت را بر تو واجب ساختم.  (وسائل الشیعه، ج 10، ص 457)

برکت از نظر قرآن (1)

راغب در مفردات می‌گوید: اصل کلمه "برکت"، "برک" - به فتحه باء - و به معنای سینه شتر است، و لیکن در غیر این معنا نیز استعمال می‌شود، از آن جمله می‌گویند: "فلانی دارای برکه است" و"برک البعیر" به معنای این است که شتر، سینه خود را به زمین زد و چون این معنا مستلزم یک نحو قرار گرفتن و ثابت شدن است؛ لذا کلمه مزبور را در ثبوت که لازمه معنای اصلی است نیز استعمال کرده و می‌گویند: "ابترکوا فی الحرب؛ در جنگ پای برجا شده و به عقب برنگشتند" و به همین مناسبت آن محلی را که مردان دلیر و شجاعان لشکر موضع می‌گیرند "براکاء" و "بروکاء" می‌نامند، و نیز در جایی که حیوان از راه رفتن باز می‌ایستد و به هیچ وجه تکان نمی‌خورد می‌گویند: "ابترکت الدابة" و آب‌انبار را نیز به همین جهت "برکه" می‌نامند، برای اینکه آب‌انبار محل ثابت شدن و قرار گرفتن آب است. و "برکت" ثبوت خیر خداوندی است در چیزی، و اگر فرموده: "لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض "برای این بوده که خیرات در زمین و آسمان قرار گرفته، همچنان که آب در برکه جای می‌گیرد. و "مبارک" چیزی است که این خبر در آن باشد و به همین معنا است آیه "هذا ذکر مبارک انزلناه".
سپس می‌گوید: از آنجایی که خیرات الهی از مقام ربوبیتش به طور نامحسوس صادر می‌شود، و مقدار و عدد آن هم قابل شمردن نیست؛ لذا به هر چیزی که دارای زیاده غیرمحسوسی است می‌گویند: این چیز مبارک و دارای برکت است. روایتی هم که می‌گوید: «هیچ مالی از صدقه دادن کم نمی‌شود»؛ مقصودش همین نقصان غیرمحسوس است، نه کاهش مخصوص که بعضی از زیانکاران پنداشته و در رد آن گفته‌اند: ما ترازو می‌گذاریم و از فلان مال، مقداری صدقه داده سپس آن را بار دیگر می‌سنجیم و می‌بینیم که به مقدار صدقه کم شده است. راغب سپس اضافه کرده است که: مراد از "تبارک الله" اختصاص خداوند است به خیرات. 
پس بنابراین، برکت به معنای خیری است که در چیزی مستقر گشته و لازمه آن شده باشد، مانند برکت در نسل که به معنای فراوانی اعقاب یا بقای نام و دودمان است، و برکت در غذا که به معنای سیر کردن مردم بیشتری است، و برکت در وقت که به معنای گنجایش داشتن برای انجام کاری است که آن مقدار وقت، معمولاً گنجایش انجام چنان کاری را ندارد.
چیزی که هست از آنجا که غرض از دین، تنها و تنها سعادت معنوی و یا حسی منتهی به معنوی است؛ لذا مقصود از برکت در لسان دین آن چیزی است که در آن خیر معنوی و یا مادی منتهی به معنوی باشد؛ مانند آن دعایی که ملائکه در حق ابراهیم (علیه السلام) کرده و گفتند: "رحمة الله و برکاته علیکم اهل البیت "که مراد از آن، برکت معنوی، مانند دین و قرب خدا و سایر خیرات گوناگون معنوی، و نیز برکت حسی، مانند مال و کثرت و بقای نسل و دودمان و سایر خیرات مادی است که برگشت آن به معنویات می‌باشد.