صهیب بن سنان، در اصل اهل عراق و از ساکنان کنار دجله نزدیک موصل است. پدر و عمویش از فرمانداران کسری بر سرزمین أبلّه بودند. در یکی از جنگهای روم و ایران، صهیب اسیر رومیان گردید. او را به روم بردند و در آنجا بزرگ شد، از این جهت به او صهیب رومی میگویند و به همین جهت در زبان لکنت داشت؛ نه عرب بود و نه اروپایی. بعضی از افراد قبیله کلب او را با جمعی از بردگان از روم خریداری کردند و در مکه به عبدالله جدعان فروختند، عبدالله او را آزاد ساخت.
امام خمینی اگرچه اختلافنظرهایی با آیتالله بروجردی داشت؛ اما همیشه احترام و ملاحظه شخصیت و مقام ایشان به عنوان مرجعیت عام شیعیان را داشت. امام خمینی هرگز به صورت علنی در مقابل آیتالله بروجردی به مخالفت برنخاست؛ بلکه تلاش در تقویت مرجعیت شیعه مینمود.
بخش دوم عهدنامه، متضمن روابط تجاری ایران و روسیه بود که در نُه مادّه تنظیم و به قرارداد سیاسی منضم شد. این بخش، بیش از آنکه ناظر به گسترش تجارت روسیه و منافع سرمایهداری تجاری آن در ایران باشد، راه مطمئنی برای نفوذ روسها و تحقق اهداف سیاسی آنان بود. محورهای اساسی این بخش از عهدنامه نیز مواد پنجم و ششم و هفتم و هشتم بود که هرکدام امتیازات فراوانی به روسیه تزاری میداد.
بر طبق مادّه پنجم، اتباع دولت روسیه میتوانستند در ایران مسکن یا مرکز فروش بخرند یا اجاره کنند و مأموران دولت ایران، بدون اجازه وزیرمختار و کنسول روسیه، حق ورود به آنجا را نداشتند.
محورهای اساسی بخش سیاسی عهدنامه ترکمانچای در مواد سوم، چهارم، هفتم، هشتم، دهم و سیزدهم آن آمده است.
بر طبق مادّه سوم، ناحیه و شهر مهم "نخجوان و ایروان" از ایران جدا و به روسیه واگذار شد.
مادّه چهارم به تعیین مرزهای ایران و روسیه اختصاص یافت و مجرای رود ارس، سرحد دو کشور شد.
طبق مادّه هفتم، روسها، عباس میرزا را ولیعهد و جانشین مشروع شاه میدانستند.
بر طبق مادّه هشتم، کشتیهای تجاری روسیه همچنان از حق کشتیرانی آزاد در دریای خزر در طول کرانههای آن بهرهمند بودند. این مادّه، برای ایران در دریای خزر هیچگونه حقی قائل نبود.
بعد از خلافت کوتاهمدت ابوبکر، وی عمر بن خطاب را به عنوان جانشین خود انتخاب کرد. عمر برای انتخاب جانشین، راه دیگری انتخاب کرد؛ او انتخاب خلیفه را به شورای شش نفرهای واگذار نمود که تشکیل شده بود از امیرمؤمنان علی (علیه السلام)، عثمان، طلحه، زبیر، سعد بن ابیوقاص و عبدالرحمن بن عوف.
در واقعه کربلا، هفت فرزند امیرالمومنین علی (علیه السلام) به شهادت رسیدند. همچنین سه فرزند از امام حسن (علیه السلام)، دو فرزند از امام حسین (علیه السلام)، دو فرزند از حضرت زینب و پنج فرزند و نوه از عقیل، برادر امیرالمومنین علی (علیه السلام) به شهادت رسیدند.
در منابع تاریخی، از پنج همسر برای امام حسین (علیه السلام) نام برده شده است؛ اما در تعداد فرزندان امام (علیه السلام) اختلافنظرهایی وجود دارد. شیخ مفید تعداد فرزندان امام را چهار پسر و دو دختر دانستهاند. ابن خشاب، و بعضی از معاصران مانند: علامه سید محسن امین نُه فرزند، شش پسر و سه دختر برای حضرت ذکر کرده و برخی از منابع مثل ابن شهرآشوب در مناقب و مرحوم اربلی در کشف الغمه، تعداد اولاد آن حضرت را ده نفر، شش پسر و ۴ دختر، و بعضی حتی بیشتر از ده نفر ذکر کردهاند.