امام خامنه ای(مدظله العالی): ناامنی فقط به این نیست که دزد به خانهها یا مغازهها یا بازار یا خیابان بیابد - این یک طور ناامنی است؛ ناامنی مالی است - ما ناامنی عِرضی و ناموسی هم داریم؛ جلوی آن را هم شما _ نیروی انتظامی _ باید بگیرید. ناامنی اخلاقی هم داریم؛ در آنجا هم شما باید وارد میدان بشوید. البته ناامنی اخلاقی، یک مرحلهی کار فرهنگی دارد، یک مرحلهی کار مخفی دارد، یک مرحلهی ریشهیابی دارد؛ آنها کار دستگاههای دیگر است؛ اما آنجایی که جلوی چشم قرار میگیرد و موجب عدم امنیت اخلاقی جامعه میشود، آنکه باید وارد میدان بشود، نیروی انتظامی است.
برخی از منتقدان اقتصاد اسلامی، اعم از حوزویان و دانشگاهیان، بر این باورند که علم اقتصاد یعنی «اقتصاد اثباتی» که به دنبال شناخت واقع است و شناخت واقع هم ربطی به هنجارها و ارزشها ندارد و ازاینجهت، ما چیزی به نام اقتصاد اسلامی نداریم.
امام خامنه ای درباره جنگ ترکیبی اخیر دشمن در یک جمله اینگونه تحلیل کردند «برنامه جامع ولی محاسبات اشتباه» تحلیل این مطلب به دوبخش نیاز دارد ابتدا درباره برنامه دشمن و سپس درباره علل اشتباه بودن محاسبات دشمن بحث خواهیم کرد.
برنامه جامع دشمن برای براندازی
دشمن از 4 سال پیش برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی برنامه ریزی کرد که نوشتن برنامه جامع در فرآیند 4 ساله انجام شد. اتاق های مشترک فکر دولت های اروپایی و امریکایی در این برنامه ریزی نقش آفرینی کرده اند. در این طرح، طراحان و مجریان و پشتیبان های مالی و عناصر میدانی و تیم های هماهنگ کننده داخل و خارج دقیقا مشخص شده است.
[۱].وقوع انقلاب اسلامی ایران به رهبری امامخمینی، در شرایطی شکلگرفت که نظام بینالملل، شاهد «سلطه» و «سیطره دو ابرقدرت شرق و غرب» بود. در چنین فضایی، شروع یک انقلاب بایستی وابسته به یکی از این دو ابرقدرت میبود؛ ولی از آنجا که خاستگاه انقلاب اسلامی ایران، متکی به «قدرت الهی و قدرت و انگیزه دینی ملت ایران» بود، نهتنها وابسته به این دو ابرقدرت نشد، بلکه «معجزه قرن بیستم» نامگرفت. این پیروزی، در مقطعی اتفاقافتاد که ایران تحت نفوذ بلوک غرب، به سرکردگی آمریکا قرار داشت و وقوع چنین انقلابی، حقیقتاً تحقیر آمریکا محسوب میشد.
سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی امریکا، انگلیس، اسرائیل و عربستان سعودی، مؤسسه اعانه ملی برای دموکراسی، مؤسسه دموکراتیک ملی، موسسه بین المللی جمهوریخواهی، مرکز امریکایی برای همبستگی کارگران، بنیاد جامعه باز و خانه آزادی، و برخی از نوکران استکبار جهانی؛ از جمله سلطنت طلب ها، منافقین، داعش، حزب کومله و حزب دموکرات، با برنامه ریزی و تلاش گسترده، تهاجم ترکیبی جدیدی را علیه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران آغاز کردهاند.
دشمن در این تهاجم ترکیبی، همه نوع جنگی را لحاظ کرده است:
۱. جنگ فرهنگی
۲. جنگ سیاسی
۳. جنگ اقتصادی
۴. جنگ امنیتی
[1]. آنچه از وقایع سخت و ناگوار این روزها میتواند ذهنها را به خود مشغول بدارد، این است که از پس این رنجها، چگونه روزنههای امید و نصرت بر ملت مظلوم و مقتدر ایران، گشوده خواهد شد؟ البته قبل از پرداختن به پاسخ این سؤال، باید اعتراف نمود که رویدادهای تلخ این ایام، بیش از هر واقعیتی، ماهیتِ اکنونِ ملت ایران را، نمایان ساخت؛ زیرا مردمی که وسط کارزارِ جنگ رسانهای دشمن، بیپناه رها شده بودند؛ خیلی زودتر از زمان فتنهی ۸۸، بصیرت به خرج داده و صف خود را از اغتشاشگران جدا نمودند. با اینکه فشارها و خساراتی را متحمل گشتند؛ اما بهراحتی، اسیر غولهای رسانهای استکبار نشدند.