برای اطلاع از مبانی اقتصادی استعمار جدید و ظهور مجدد آن در قرن بیستم، میتوان جنگهای امریکا و اسپانیا را در سال 1898 میلادی مورد مطالعه قرار داد که ایالات متحده به دنبال کمبود سرمایه لازم تجاوزات و لشکرکشیهای نظامی خود را آغاز کرد و علاوه بر آن کوشید با نفوذ در کشورهای ضعیف و عقب نگهداشته شده و در اختیارگرفتن بازار این کشورها، کالاهای اضافی خود را به فروش رساند و منفعت اقتصادی کسب نماید.
برخوردهای نظامی میان قدرتهای بزرگ سیاسی و نظامی دنیا در سالهای پایانی قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم میلادی که از آن میان میتوان به جنگهای ژاپن، جنگهای امریکا و اسپانیا، جنگهای افریقای جنوبی و جنگ میان روسیه و ژاپن اشاره کرد، از ظهور یک امپریالیسم جدید با نظام سیاسی سرمایهسالار تک قطبی خبر میداد که تا حد زیادی از الگوهای استعماری پیش از این تاریخ متمایز مینمود. جان هابسون در کتاب خود با عنوان «امپریالیسم و بررسی آن» که در سال1902 میلادی انتشار یافت، ضمن اشاره به این پدیده جدید استعماری مینویسد: «به نظر میرسد که هرگونه بهبود در روشهای تولید و همچنین هرگونه تمرکز بر مالکیت و شیوههای کنترل، در نهایت به گسترش امپریالیسم منجر گردد. با ورود متمادی ملتها به اقتصاد ماشینی و استفاده از شیوههای صنعتی پیشرفته، تولیدکنندگان، توزیعکنندگان و تأمینکنندگان مالی پروژههای صنعتی، در دستیابی به منابع اولیه تولید با مشکلات بیشتری روبهرو میگردند... امروزه اکثر افراد فعال در صنایع و بازرگانی کشورهای ما دریافتهاند که رشد عوامل تولید از رشد مصرف فزونی گرفته است؛ لذا کالاهای کمتری در مقایسه با کل کالاهای تولیدشده به فروش میرود. به همین سبب سرمایههای زیادی بدون استفاده مانده است و بدینگونه، انگیزه لازم جهت توسعه امپریالیسم بهوجود میآید.»
در حقیقت، بسیاری از تحلیلگران سیاسی - اقتصادی در همان زمان بر این واقعیت تأکید داشتند که صنعتیشدن و پیشرفت اقتصادی کشورهای قدرتمند با توسعه استعمار و سلطه بر کشورهای ضعیف همراه بود و چنین پدیدهای به ضعیفتر شدن کشورهای جهان سوم میانجامد. در این ایام، توزیع غیرعادلانه درآمد در کشورهای ضعیف و سودجویی شرکتهای بزرگ، از طریق فروش کالاهای اضافی خود و دسترسی به منابع اولیه تولید، از عوامل اصلی مورد بحث تحلیلگران سیاسی و اقتصادی جهان بود.
در مجموع، بسیاری از پژوهشگران عرصههای سیاسی و اقتصادی بر این نکته اتفاقنظر داشتهاند که توسعه امپریالیسم و کشمکشهای حاصل از آن به بروز جنگ جهانی اول و پس از آن به مبانی اقتصادی...
جنگ جهانی دوم انجامید که البته بعدها دولت ایالات متحده امریکا که با خاتمه جنگ جهانی دوم، به برترین قدرت نظامی و اقتصادی جهان تبدیل شد، با دخالتهای مختلف سیاسی و اقتصادی و نظامی خود در میان کشورهای توسعهنیافته، سرکوب انقلابهای مردمی و کنترل بازار این کشورها خود را در رأس پدیده شوم استعمار جدید در جهان قرار داد.