اظهارنظر اخیر محمدرضا باهنر مبنی بر «حذف الزام قانونی حجاب» موجی از واکنشها را برانگیخت؛ واکنشهایی که از مغایرت این سخن با سیاست و شرع تا نگرانی از اثرات آن بر انسجام فرهنگی را در بر میگیرد. وقتی یکی از چهرههای باسابقه نظام از «عدم پیگیری قانونی حجاب» سخن میگوید، پرسش اصلی این است که این پیام تا چه اندازه به تضعیف سیاستهای کلان نظام یا تقویت گفتمان دشمن تعبیر میشود. در حاشیه این اظهارنظر نکاتی قابل تأمل است:
روحانیون با سخنرانی، وعظ و تبلیغ، جوانان را به حضور در جبههها تشویق میکردند. بعلاوه، حضور روحانیت در این عرصه موجب مشروعیتبخشی به دفاع بود. روحانیت انقلابی و آگاه، با استناد به مبانی فقهی مثل وجوب دفاع از اسلام و سرزمین مسلمانان، مقاومت را وظیفه شرعی معرفی کردند و مردم مسلمان نیز برای انجام وظیفه خود، جبهه را پشتیبانی میکردند.
با اقدام اخیر برخی کشورهای اروپایی برای فعالسازی «مکانیسم ماشه»، پرونده یکی از پرهزینهترین بندهای برجام در نهایت به مرحله اجرایی رسید. این رخداد، یادآور خطای راهبردی مذاکرهکنندگان دولت یازدهم و دوازدهم است که بیتوجه به پیامدهای آن و یا از روی حسن نیت به آمریکا و اروپا، بند یادشده را پذیرفتند؛ بندی که از همان ابتدا آشکار بود با کمترین بهانه، امکان بازگشت قطعنامههای شورای امنیت و تحریمهای پیشین علیه ایران را در اختیار طرف مقابل میگذارد.
در تمدن اسلامی، عقل و وحی دو منبع مکمل معرفتاند. این منظومه، با سکولاریسم معرفتیِ تمدن مدرن غربی تفاوت اساسی دارد. بنابراین برنامهریزی، حکمرانی و تولید علم، باید با تکیه بر معارف وحیانی و هدایت الهی صورت گیرد، نه صرفاً عقلانیت ابزاری.
تحقق تمدن اسلامی نیازمند حاکمیت انسان صالح، دولت کارآمد، عدالتمحور و مردمی است. نقش ولایت فقیه، مشارکت مردم و ساختار حکومت در این منظومه بسیار مهم و اساسی است و از لوازم شکل گیری تمدن اسلامی شمرده میشود.
یکی از بارزترین نمودهای حاکمیت مکتب لیبرالیسم در غرب، فروپاشی نظام خانواده بوده است. در طول چند دهه گذشته روند فروپاشی خانوادهها با افزایش آمار طلاق، کاهش ازدواج و گسترش پدیدههای جدید غیراخلاقی نظیر همجنسبازی، بارداریهای نامشروع و فرزندان بدون سرپرست رشد سریعی یافته است.
مداخله نظامی در عراق و افغانستان علیرغم مخالفت افکار عمومی ساکنان ایالات متحده، افزایش تهدیدهای دولتمردان امریکایی علیه ایران با وجود مشکلات فزاینده داخلی و درماندگی ارتش آن کشور و دیگر طرحهای فرار به جلو از نگاه کارشناسان بینالملل حاکی از افول امپراتوری امریکا است که مشابه آن را میتوان در دوران پایان امپراتوری بریتانیا مشاهده کرد.