سران کاخ سفید و رژیم جعلی صهیونیست و طواغیت دنبالهروی آنان، از آغاز شکلگیری نظام جمهوری اسلامی ایران، این نظام الهی را عامل خنثیشدن نقشههایشان در دنیا دانستند و علیه آن موضع گرفتند.
از سال ۱۳۵۷ تا امروز، برای مبارزه با جمهوری اسلامی ایران، دست به هر کاری زدند و با فتنهها و غائله آفرینی و تحمیل جنگ هشتساله، و با تهدید و ترور و تحریم و با حمایت از صدام و گروههای معاند و با شکلدهی به گروهک تروریستی داعش، تلاش کردند؛ جلوی پیشرفت و گسترش قدرت ایران اسلامی را بگیرند.
بیش از ده سال قبل، با پول وابستگان به امریکا، با کمک سیاسی استکبار جهانی و با همراهی همپیمانان ایالات متحده، شجره خبیثهای؛ به نام «داعش» غرس شد که با ترفندهایی جدید، ایران و جبهه مقاومت را سرگرم کند، تا امریکا و رژیم جعلی صهیونیست، برای ظلم و جنایت گستردهتر، فرصت بیشتری پیدا کنند.
داعش، با فتنههایی پیچیده در سوریه و عراق، و با حمایت امریکا و اسرائیل و با پول و پشتیبانی عربستان سعودی، بیش از "دههزار زن و مرد و کودک" را کشت. دختران و زنانی بیگناه را اسیر گرفت و به آنان تجاوز کرد. پوست مردان را در برابر چشم خانوادههایشان، زندهزنده کَند. کودکان مظلوم و معصوم را سر برید. زنان و مردانی را زندهزنده سوزاند. میلیونها نفر را آواره کرد. با عملیات های انتحاری؛ مساجد و بیمارستانها و مراکز عمومی را منفجر کرد، و بیش از پانصد میلیارد دلار به مردم عراق و سوریه، خسارت وارد نمود.
"هدف امریکا" و تفالههایش در این پروژه داعش پروری، "مبارزه با ایران اسلامی" و یاران جمهوری اسلامی ایران بود. قدرتی که در لبنان، سوریه، عراق، افغانستان، فلسطین و یمن، با امپریالیسم جهانی جنگید و مسئله قدس را برجسته کرد و از مظلومان جهان دفاع نمود.
به شهادت رساندن سردار سلیمانی، با دستور مستقیم رئیسجمهور وقت امریکا نیز، در راستای انتقام از ملت ایران بود.
امریکاییها که در سال ۱۳۹۶ و با فروپاشی قدرت داعش در سوریه و عراق، شکست سختی را متحمل شدند، عامل رسوایی خود را «سردار سلیمانی» میدانستند و تصور میکردند با شهید کردن او، به اهداف پلید خود دسترسی پیدا میکنند.
شهادت سردار دلها، شکست امریکا را گستردهتر ساخت و جمهوری اسلامی ایران، قویتر و عزیزتر در دنیا درخشید.
از همان روز سران کاخ سفید، تلاش کردند با احیای داعش و پیوند گروههای معاند، منافقین، کومله، دموکرات و سلطنتطلبها، راه جدیدی را برای مبارزه با ایران اسلامی، باز نمایند.
جنگ ترکیبی، نتیجه نشستهای مکرر پیروان شیطان بزرگ بود که جرقهاش در شهریور ۱۴۰۱ زده شد.
"اغتشاشی برنامهریزیشده"، با رهبری امریکا و رژیم جعلی صهیونیستی، و با حضور گروههای تکفیری و نفاق و ضدانقلاب؛ برای شکلدهی به آشوب در شهرها و دانشگاهها و مراکز عمومی.
داعش در این فتنه، اما گستاختر از دیروز، برای دستدرازی به حرم حضرت احمد بن موسی (علیهالسلام)، وحشیانه به زن و مرد و کودک بیدفاع و مظلوم یورش برد و دهها نفر را مجروح و شهید کرد.
مرادمان در تاریخ ۳۰ آبان ۱۳۹۶ در پاسخ به نامه سردار دلها، درباره فروپاشی قدرت داعش، فرموده بودند: «آنهایی که با سرمایهگذاری سنگین، این توطئه شوم را تدارک دیده بودند آرام نخواهند نشست، سعی خواهند کرد آن را در بخشی دیگر از این منطقه و یا به شکلی دیگر، دوباره به جریان افکنند».
مجرم اصلی در این قضیه «امریکا» «رژیم غاصب صهیونیستی» و «سعودیهایی هستند که با حمایت امریکا و با پول و کمک و پشتیبانی، داعش را به وجود آوردند»، و امروز نیز صحنهگردان اصلی اغتشاشاتاند.
هدف نیز، بیثباتی جمهوری اسلامی ایران است. چنانچه یکی از کارشناسان اندیشکده معروف امریکایی گفته بود: ما خواهان ثبات در ایران و عراق و سوریه و لبنان نیستیم!
آنان درصددند تا با فتنهگری، امنیت ایران اسلامی را خدشهدار کنند و از ملت ایران و از اسلام عزیز، انتقام بگیرند.
سستی در تصمیمگیری، و مماشات در برخورد با فتنه گران و عاملان اصلی و پشتصحنه، و کوتاهی در مبارزه با امریکا و رژیم غاصب صهیونیستی، از هیچکس پذیرفته نیست.
مرادمان در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۱ فرمودند: «قوه قضائیه بایستی اینها را به میزان مشارکتشان در تخریب و ضربه به امنیت خیابانها، محاکمه کند و برایشان مجازات معین کند».
کوتاهی در صدور حکم قاطع، و کوتاه آمدن در برابر سران فتنه و سران داعش، بزرگترین جرمی است که شاید ما را در قتل شهدای شیراز سهیم کند.
امروز لازم است با قاطعیت در برابر مجرمان اصلی، بایستیم و تمام منافع امریکا و اسرائیل را در منطقه و در جهان، به آتش بکشیم.
باید با قاطعیت و با درایت و عقلانیت، منافع عربستان را به آتش بکشیم.
باید مقرهای داعش، منافقین، کومله و دموکراتها را در دنیا به آتش بکشیم.