مرثیه نیز نوعی شعر است که به یاد مرده و در ذکر محاسن او و تأسف از مرگ وی سروده میشود؛ خصوصا اشعاری که در ذکر مصائب و شرح شهادت پیشوایان دین و شهیدان کربلا میباشد. مرثیه از لحاظ محتوا و مضمون از نوع ادب غنایی است؛ زیرا شاعر در آن احساسات و عواطف خود را بیان میکند.
مرثیه بیشتر در چهار موضوع، سوگ عزیزان، مرگ مشاهیر، مراثی مذهبی و مرثیههای وطنی سروده میشود. رثا نوع اول، از نظر ادبی ارزش بیشتری دارد؛ چراکه احساسات و عواطف واقعی شاعر در آن دخیل بوده است؛ درحالیکه مراثی تشریفاتی، ظاهری و برای بهجا آوردن رسومات معممول سروده میشوند و شاعر با تکلف و ظاهرسازی، خود را اندوهگین نشان میدهد؛ اما مراثی مذهبی از روی ایمان و سوز دل سروده شده است و این مراثی نیز متاثر از شور و سوز دل و ایمان شاعر بوده است.
مهمترین اشعاری که از نوع مرثیه در ادب فارسی باقیمانده است، آثاری است که شاعران پارسیگوی دربارهی شهادت امام حسین علیهالسلام و یا در رثای ائمه معصومین علیهمالسلام سرودهاند. اگرچه قبل از واقعهی کربلا در سوگ بزرگان و شهیدان صدر اسلام مرثیههایی سروده شده است. در روزی که امیرالمومنین علیهالسلام پیکر مقدس پیامبر صلیاللهعلیهوآله را به خاک سپردند، بر مزار او چنین فرمودند: «من تا بودهام با صبر و شکیب همدم بودهام؛ اما اکنون میبینم که دور از تو، صبر و شکیب هم مرا ترک گفتهاند. خون خوردن و لبخند زدن، دندان بر جگر گذاشتن، شیوهی شیوایی است؛ ولی مرگ تو را نتوانم، چون حوادث دیگر آسان گیرم، از یاد تو به آسانی نگذرم»
سرودن مراثی در شهادت امام حسین علیهالسلام، بعد از وقوع حادثهی کربلا آغاز شده است و "کمیت" (۱۲۵ ه.ق) "حمیری" (۱۷۹ ه.ق) "دعبل خزاعی" (۲۴۶ ه.ق) و "سید رضی" (۴۰۶ ه.ق) شاعرانی هستند که مرثیههایی در رثای شهیدان کربلا و معصومین علیهمالسلام سرودهاند و بعد از ایشان روز به روز بر عدهی مرثیهسرایان افزوده شد تا اینکه این نوع شعر در زبان فارسی نیز راه یافت.