در حالی که رژیم صهیونیستی تنها در یکسال اخیر بیش از 50 هزار نفر از مسلمانان مظلوم فلسطین را قتلعام نموده و با اصرار بر تداوم اشغالگری قبلهگاه اول مسلمانان، مدعی تصاحب سرزمینهای اسلامی بیشتری است، همنوایی مجمع خودخوانده مدرسین و محققین با آمریکا و مشروعیت بخشیدن اشغالگری این رژیم غاصب در قالب طرح دو دولتی، میتواند پرده از ماهیت این به اصطلاح جریان حوزوی بردارد. در ارتباط با این موضعگیری ناصواب مجمع موسوم به محققین و مدرسین توجه به نکاتی حائز اهمیت است:
1. طرح خائنانه دو دولتی متشکل از دو حاکمیت اسرائیلی و فلسطینی در سرزمینهای اشغالی، طرح جدیدی نیست؛ بلکه سالها پیش از سوی آمریکا و سایر همپیمانان رژیم صهیونیستی برای حفظ موجودیت اسرائیل و رسمیت بخشیدن به آن پیشنهاد گردید و برخی دولتهای وابسته به آمریکا در جهان اسلام نیز به آن رضایت دادند. در حالی برخی دولتهای اسلامی به پذیرش حاکمیت اسرائیل بر بخشی از سرزمین فلسطین رضایت دادهاند که فقط مردم فلسطین باید درباره سرنوشت خود تصمیم بگیرند و هیچکس اجازه ندارد به جای ملت فلسطین، سرزمین آنان را بذل و بخشش کند.
2. حمایت برخی از گروههای اسلامی از طرح دو دولتی در سرزمینهای اشغالی به معنای رسمیت بخشیدن و مشروعیت دادن به اشغالگری و در نتیجه خیانت به آرمان ملت فلسطین است که بیش از 75 سال برای پایان دادن به اشغال سرزمین خود مبارزه میکنند و در این راه، خونهای فراوانی را تقدیم آزادی قدس نمودهاند. این در حالی است که از قضا رژیم صهیونیستی نیز هرگز به این طرح راضی نبوده است و هرگاه کشورهای اروپایی بحث دو دولتی را پیش کشیدند، آنها نپذیرفتند؛ دلیلش هم این است آنها نه تنها قصد ندارند دست از اشغالگری بردارند؛ بلکه همانگونه که مسئولان این رژیم گاه با صراحت عنوان نمودهاند، در فکر گسترش مناطق اشغالی خود نیز میباشند. بنابراین بهترین و تنها راه حل مسئله فلسطین، طرح پیشنهادی و ثبت شده جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل است که طبق آن باید یک انتخابات آزاد از میان تمام ساکنان اصلی فلسطین برگزار شود و آنان خود برای تشکیل دولت مشروع در سرزمین فلسطین تصمیمگیری کنند.
3. طرح دو دولتی در سرزمین اسلامی فلسطین که به معنای پذیرش اصل اشغالگری و به رسمیت شناختن غصب فلسطین توسط اسرائیل و در واقع تسلط کفار بر مسلمین است، به طور آشکار خلاف نص صریح قرآن کریم و قاعده نفی سبیل است که هر گونه سلطه کفار بر مسلمانان را نفی میکند. اگرچه دفاع از چنین طرح ضد اسلامی از سوی مجمع موسوم به محققین و مدرسین با توجه به پیشینه موضعگیری آنان در مسائل دیگر مانند موضوع حجاب و دفاع از اغتشاشگران و محاربان داخلی، چندان هم دور از انتظار نیست؛ اما از مسئولان انتظار میرود در برابر طرح چنین مواضع ضد دینی، قاطعانه بایستند و با عاملان آنکه با عملکرد خود موجب خدشهدار شدن نام حوزه و روحانیت در افکار عمومی میشوند، برخورد نمایند و اجازه ندهند برخی افراد معلومالحال، از زبان حوزه و روحانیت به موجودیت اسرائیل در سرزمین فلسطین مشروعیت بخشند. بدیهی است سکوت در برابر این گروه که خود را منتسب به حوزه علمیه نیز میدانند ممکن است برخی را به این خطا وادارد که حوزه علمیه با موضع آنان موافق است، در حالی که این مجمع خودخوانده، هرگز سخنگو و صدای حوزه انقلابی و روحانیت اصیل نبودهاند.