امام حسین علیه‌السلام:  شایسته نیست که انسان با ایمان، نافرمانی خدا را مشاهده کند و با بی‌تفاوتی از آن چشم بپوشد؛ بلکه او وظیفه دارد در جلوگیری از منکر اقدامی بکند.  (وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۱۲۵) 

مطالب صفحه فرهنگی و اجتماعی 1217

شتاب برای لبیک به فرمان رهبری 

عباس بابائی

 «زهراها و علی‌های» امام خامنه‌ای! اگر قصد دارید مثل «زهرا»ی ۹ ساله‌ی دهه‌ی شصت نسبت به امامتان کاری کنید، تا دیر نشده، بشتابید! 

«زهرا» وقتی در سال ۶۲ این نامه را می‌نوشت، فقط ۹ سالش بود؛ اما به این باور رسیده بود که باید برای اسلام و انقلاب کاری کند و نگذارد حرف «امام» روی زمین بماند:
«با سلام به امام زمان علیه‌السلام
درود بر امام خمینی
سلام به رزمندگان اسلام
اسم من زهرا می‌باشد این هدیه را که نان خشک و بادام است برای شما فرستادم. پدرم می‌خواست جبهه بیاید؛ ولی او با موتور زیر ماشین رفت و کشته شد. من ۹ سال دارم و نصف روز مدرسه و نصف دیگر را قالی‌بافی می‌روم. مادرم کار می‌کند. ما ۵ نفر هستیم. پدرم مُرد و باید کار کنیم و من ۹۲ روز کار کردم تا برای شما رزمندگان توانستم نان بفرستم.
از خدا می‌خواهم که این هدیه را از یک یتیم قبول کنید و پس ندهید و مرا کربلا ببرید. آخر من و مادرم خیلی روزه می‌گیریم تا خرجی داشته باشیم. مادرم، خودم، احمد و بتول و تقی برادر کوچکم سلام می‌رسانیم. خدا نگهدار شما پاسداران اسلام باشد.»
امروز «امام خامنه‌ای» در سخنان مهمشان، جهادی مهم‌تر از جنگیدن سخت معرفی کردند: «آحاد جوانان ما که با فضای مجازی ارتباط دارند، اینها بایستی تلاششان را متوجه به این بکنند که ببینند دشمن بر روی چه نکته‌ای تکیه می‌کند و انگشت می‌گذارد، از چه راهی می‌خواهد در ذهن مردم و در افکار عمومی مردم نفوذ کند، آن راه را ببندند، در مقابل دشمن بایستند، تولید محتوا کنند، تولید فکر و اندیشه کنند، صاحبان اندیشه با این کار خودشان. این از دفاع سخت‌افزاری امروز مهم‌تر است.»
 «زهراها و علی‌های» امام خامنه‌ای! اگر قصد دارید مثل «زهرا»ی ۹ ساله‌ی دهه‌ی شصت نسبت به امامتان کاری کنید، تا دیر نشده، بشتابید! 
 من به هزاران نفر از خواهران و برادران نوجوان و جوانم که می‌خواهند در این «میدان مقدس» وارد شوند؛ اما توان تولید محتوا ندارند، می‌گویم:
۱) باور کنید ما در میانه‌ی جنگیم و باید مسلح شویم؛ برای رشد فکری و معرفتی خودتان، روزی ۲۰ دقیقه آثار «امام خامنه‌ای» را مطالعه کنید.
۲) در میدان جهاد هرکداممان تکلیفی داریم؛ محتواهایی که «مجاهدان گمنام انقلابی» تولید می‌کنند، تا می‌توانید منتشر کنید! (هر روز حداقل به ۱۰ نفر ارسال کنید.)
۳) آنچه را آموختید، با بیان و بنان خودتان «شخصی‌سازی» کنید و در گروه‌های دوستانه و خانوادگی منتشر کنید.
۴) هرکجا هستید، «مارپیچ سکوت» را بشکنید و در برابر شبهه‌ها ساکت نمانید؛ خواهید دید که همراهان و مدافعان زیادی دارید.
۵) انقلابی‌های ظاهراً کم‌اثر را به تاثیرگذاری در فضای حقیقی و مجازی تشویق کنید.
۶) برای پاسخ به شبهات مجازی، حتماً با یکی از اساتید انقلابی ارتباط مداوم داشته باشید.
۷) بسیاری از مجاهدان تبیین مورد بی‌مهری متولیان فرهنگی قرار گرفته‌اند و به سختی در حال تولید محتوا هستند؛ غیر از خودتان، دوستان و آشنایان را هم برای کمک مالی به این جهادگران، جهت تولید محتواهای نو ترغیب کنید.
۸) از معجزه‌ی گفتگوی «چهره‌به‌چهره» غفلت نکنید؛ اول از پدر و مادر و خویشاوندان شروع کنید.
۹) نگذارید تنها بمانید؛ خودتان را با پیداکردن دوستان هم‌فکر و کار گروهی و تشکیلاتی، تکثیر کنید.
۱۰) با صدایی صاف و سینه‌ای ستبر، محسّنات فراوان «انقلاب و حرم جمهوری اسلامی» را فریاد کنید. 
 و البته یقین داشته باشید که هرکدام از موارد ده‌گانه‌ی بالا در حکم «نصرت خدا» ست و خدا فرمود: «یَـا ایُهَا لَّذِينَ ءَامَنُواْ إِن تَنصُرُواْ للَّهَ یَنصُرکُم وَیُثَبِّت أَقدَامَكُم.»
 
سقوطِ سرود؛ آسیب‌شناسی تربیتی سرودهای مذهبی سال‌های اخیر
محمدحسین ابوطالبی
شباهت پرواز و سقوط، حس رهایی و شکوه است و خطای کسی که سقوط می‌کند، مست شدن از احساس پرواز است، غافل از مقصدی که انتظارش را می‌کشد. شاید تا همین چند سال پیش هم با شنیدن نام گروه سرود، تصویری که در ذهن تداعی می‌شد این بود: 
«جمعی با لباس متحدالشکل و رسمی، 
چهره‌های جدی، 
متن و موسیقی حماسی،  
تنها چیزی که حرکت می‌کند دهان‌هاست، 
همه به افق خیره هستند 
و تک‌خوان را به سختی می‌شود پیدا کرد اگر تک‌خوانی وجود داشته باشد»
قطعاً رشد و تکثیر گروه‌های سرود قوی و موفق در سراسر کشور، اتفاق بسیار مبارک و ارزشمندی است و جای شکر دارد.
اما تغییر هریک از عناصر فوق در سال‌های اخیر، علی‌رغم ثمراتش، آفتی را با خود به همراه آورده است که بیش از هرکسی، دامنگیر کودک و نوجوان ما می‌شود.
1. ولع دیده‌شدن: وقتی گروه سرود، وحدت خودش را از دست بدهد و هر عضوی از گروه با لباس متفاوتش یا کرشمه و اطوار خاصش منحصر به فرد بشود، سرود ماهیت موسیقایی خودش را از دست می‌دهد و تبدیل به «نمایش» می‌شود.
و در این نمایش، فیلمبردار و تدوینگر به دنبال شکار لحظه‌هاست و هر عضو گروه سرود، به دنبال شکار توجه آنها.
نتیجتاً این دیده‌شدن و راه‌های دیده‌شدن، برای نوجوان دختر و پسر ارزشمند می‌شود.
2. سلبریتی‌سالاری: وقتی دیده‌شدن ارزشمند شد، کسی که دیده شود هم ارزشمند می‌شود و مخاطب، کنجکاو می‌شود او را بیشتر بشناسد. کمااینکه می‌بینیم برخی گروه‌های سرود، به معرفی و برجسته کردن اعضای گروه می‌پردازند و نوجوان ما هم در کامنت‌ها، قربان‌صدقه آن نوجوان دیگر می‌رود. قبلاً ما چه کار داشتیم ایندفعه تک‌خوان سرود امیرعلی است یا هانیه؟
و چه کسی سلامت اعتقادی و سیاسی امیرعلی و هانیه را در آینده یا حتی در حال، تضمین می‌کند که او را الگوی نوجوانمان می‌کنیم؟ 
3. حیازدایی: اینکه یک دختر با صدای خود یا با ناز و ادای خود حین اجرای سرود، تلاش می‌کند برای دیده‌شدن (که اسمش را می‌گذارند خوانندگی همراه با زبان بدن فعال!)، اولین چیزی که در او و در مخاطبش نابود می‌شود، مفهوم «حیا» است. 
یک زمانی این اجراها محدود بود به دختران ۵-۶ ساله؛ اما اخیراً رسماً دختران نوجوان ۱۱-۱۲ ساله را هم وارد این فضا کرده‌اند. آنهم با چادرهای صورتی و اجرای مختلط! و طبیعتاً با ساعت‌ها تمرین در کنار پسران هم‌سن و سال خودشان برای چنین اجرایی.
4. سنّت زدایی: معمولاً نوآوری‌های بی‌ضابطه که در این قبیل عرصه‌ها به قصد «جذب مخاطب جدید» صورت می‌گیرد، بیشتر منجر به «تغییر ذائقه مخاطب فعلی» می‌شود. کودکان ما ده سال دیگر در فهرست پخش گوشی خود، چه چیزهایی را گوش خواهند داد؟ 
آن مخاطب جدید هم نه‌تنها جذب نمی‌شود؛ بلکه بابت تبعیض و استاندارد دوگانه، ما را به سخره می‌گیرد که مثلاً اگر نیمه شعبان باشد، همه چیز حلال می‌شود!
5. ترویج موسیقی مضلّ: یک چیزی به گوش برخی خورده که رهبری معظم، فقط موسیقی مضلّ را حرام می‌دانند و با همین دست‌فرمان، روی هر مداحی و سرود حرامی، مُهر حلال می‌زنند!
در حالی که رهبری، سه نحوه اضلال را مطرح کرده‌اند که فقط یکی از آنها مضلّ بودن محتوا است. ایشان تصریح دارند که «صوت مرقّص (رقص‌آور) مصداق اتمّ و اظهر صوت لهوی مضلّ عن سبیل الله است»
همچنین گفته‌اند: «معیار، شأنیت است. یعنی لزومی ندارد در شنونده، بالفعل چنین آثاری داشته باشد»
در شرایطی که تنها عنصر متفاوت خیلی از سرودها و مداحی‌ها با یک موسیقی حرام قطعی، متن شعر آن است، نمی‌توان حکم به حلیت آن سرود و مداحی کرد.
عمده این موارد فارغ از شرایط خاص اجرا برای اهل‌بیت علیهم‌السلام است و در فرض اجرای یک سرود کاملاً ملّی در یک سالن موسیقی هم جاری‌ست. 
اما باتوجه به اینکه عمدتاً در مصادیق کاملاً مذهبی هست و حتی خیلی از مواقع شاهد سرود - مداحی یا مداحی استودیویی با چنین مختصاتی هستیم، طبیعتاً کسی که دستش می‌رسد کاری کند و اصلاح این وضعیت به گردن اوست، بزرگان سخنران و مداح عرصه هیئت هستند و متولیان سازمان تبلیغات اسلامی، آنهم نه صرفاً با موضع‌گیری؛ بلکه با اقدام و عمل.
اگرچه این نقدها پَر برنامه ارزشمند «معلی» را هم می‌گیرد؛ اما ناظر به آن نیست. همان‌طور که در ساخت یک «برنامه شاد مذهبی» ملاحظات زیادی هست، به همان اندازه در نقد آن هم ملاحظات جدی باید باشد و نباید از دایره انصاف خارج شد.