

دفاع از خود، دلیل و علت خاصی نمیخواهد و محدود به زمان و مکان خاصی نیست. دفاع، امری غریزی و طبیعی است که خداوند آن را در وجود همه ما انسانها قرار داده است و ما غیرارادی یا آگاهانه، هر لحظه در حال دنبال نمودن آن هستیم. بدن ما هر لحظه برای دفاع از خود در برابر ویروسها و میکروبها آماده است و دارای فکر و تاکتیکها و تجهیزات مشخص برای زمانی است که آن بیگانگان پا به قلمروی او بگذارند. ما بهعنوان یک فرد نیز در زندگی شخصی و خصوصی خود، آگاه به ضرورت دفاع از خود و از بین بردن موانع و تقویت عوامل زمینهساز چنین عملی هستیم. اما ما انسانها، تنها به بدن و وجود فردیمان خلاصه نمیشویم. ما در اجتماع حضور داریم و دارای جامعهای و شخصیتی اجتماعی میباشیم که اگر آسیبی بدان بخورد، بدن و زندگی فردی ما نیز برهم خواهد خورد. برای جلوگیری از بوجود آمدن چنین وضعیت ناخوشایندی، باید خود را برای دفاع از موجودیت اجتماعیمان آماده کنیم و دارای فکر، راهبرد، تاکتیک و تکنیکهای دفاعی مشخصی برای مقابله با هر وضعیت خطرناک در آینده باشیم. این جنگ و دفاع، گاهی حالت سخت و متقارن دارد و گاهی حالت نرم و غیرمتقارن دارد. استفاده از قدرت رسانهها و عملیات روانی، یکی از این شیوههای نوین جنگ نرم است که بسیاری از کشورها برای دستیابی به اهداف خود از آن استفاده میکنند. این شیوه در عین اثرگذاری، کمهزینهترین ابزاری است که با تاثیرگذاری بر فکر، اندیشه و احساس مخاطب، به تغییر جهتگیری و رفتار آنها منجر میشود. با رشد و گسترش ابزارهای ارتباط جمعی و تسهیل دسترسی مردم به این وسایل، کاربرد عملیات روانی بسیار بیشتر شده است و دشمنان برای از بین بردن کارامدی حریف، از این ابزار بهره میگیرند. آنها با این ابزار و شیوه جدید جنگ، فکر و اراده طبیعی معطوف به دفاع از خود را از ملتها گرفتهاند. از سوی دیگر، آنها بهعنوان متولیان فنّاوریهای پیشرفته و در اختیاردارنده رسانههای قوی، دفاع نامتقارن منفیای را بر سایر مردم مقاوم جهان تحمیل کردهاند. دفاع نامتقارن منفی، دفاعی است که هم زمین و هم قواعد را دشمن مشخص میکند. تغییر این وضعیت، میتواند هدفی طبیعی، انسانی و دینی برای هر فردی باشد که هنوز غریزه، عقل و روحش او را به دفاع فرامیخواند.