محمد ملکزاده
نقل شده است؛ در سنتر پارک نیویورک سگی به کودکی حمله میکند، مردی که شاهد حادثه بود برای نجات کودک، خود را به روی سگ میاندازد و او را خفه میکند. ...
خبرنگار نیویورک تایمز که ماجرا را از نزدیک میبیند به مرد میگوید: فردا تیتر اول نیویورک تایمز این است: "مرد شجاع نیویورکی جان پسری را نجات داد".
مرد در جواب خبرنگار میگوید: "من نیویورکی نیستم" خبرنگار میگوید پس تیتر میزنیم: "آمریکایی قهرمان جان پسری را نجات داد".
مرد میگوید: "ولی من آمریکایی نیستم، پاکستانیام".
فردا تیتر نیویورک تایمز این چنین شد: "یک مسلمان متعصب، سگی را در سنتر پارک خفه کرد! افبیآی احتمال میدهد القاعده در این جنایت دخیل باشد".!
حکایت فوق، مصداق روشنی از مفهوم جنگ روایتهاست. رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی با تأکید بر اهمیت روایت حقایق انقلاب، میفرمایند: اگر شما حقایق جامعه خودتان و کشور خودتان و انقلابتان را روایت نکنید، دشمن روایت میکند... هر جور دلش میخواهد. توجیه میکند، دروغ میگوید، ۱۸۰ درجه با این خلاف واقع، جای ظالم و مظلوم را عوض میکند. (1)
اهمیت این مسئله دو دهه قبل در اسناد اندیشکده رَند اینگونه آمده است که: «در جنگهای فردا کسی برنده نیست که بزرگترین بمبها را دارد؛ بلکه کسی پیروز است که بهترین روایت را دارد».
امروز شاید بتوان گفت مهمترین نیاز جامعه اسلامی ایران که دشمنان فراوانی آن را احاطه کردهاند، انتشار روایتهای صحیح و به موقع پیرامون مسائل و اتفاقات جاری است. گاه یک اتفاق کوچک و ساده مورد توجه دشمنان ملت ایران قرار گرفته و با ارائه روایتی مغرضانه، آن را به یک بحران تبدیل میکنند. مثلاً حادثه قتل یک دانشجو توسط سارقین مسلح، به تسویه حساب نظام با دانشجویان منتقد تفسیر میشود؛ تاخیر در پاسخ ایران به تجاوز اسرائیل، به معنای ناتوانی و تضعیف ایران و جبهه مقاومت معرفی میشود و...!
البته بدیهی است که مقابله با روایتهای مغرضانه از سوی نظامی مانند جمهوری اسلامی ایران که دشمنان متعدد با صرف هزینههای هنگفت و شایعهپراکنی گسترده در صدد مقابله با آن هستند، کار چندان سادهای نیست؛ اما میتوان با آگاهسازی مخاطبان و اقنای افکار عمومی، تا حد زیادی با روایتهای دروغ دشمنان مقابله کرد.
از جمله مهمترین الزامات و بایستهها در جنگ روایتها، تقویت باور و اعتقاد دینی مردم جامعه به خصوص نسل جوان است؛ چرا که این باور و اعتقاد دینی و قلبی است که باعث میشود در فتنهها و هجمهها، مردم و جوانان همچنان پای انقلاب و کشور بمانند و از اصول و اعتقادات خود دفاع کنند. دین در جامعه اسلامی عاملی بسیار مهم در راستای تقویت انسجام و اتحاد ملی و نیز تقویت و گسترش مشارکتهای اجتماعی است؛ لذا از جمله شیوههای موفق تجربه شده در این امر، استفاده از پایگاههای دینی به منظور هدایت افکار عمومی و ارتقای فعالیتهای فرهنگی - اجتماعی بوده است. بر این اساس مساجد و اماکن مذهبی و عبادی در تاریخ تشیع از پایگاههای مهم در هدایت برنامههای اجتماعی و سیاسی مسلمانان به شمار رفتهاند و از این رو میتوان این اماکن عبادی و مقدس را کانون اصلی قدرت در دولت اسلامی توصیف کرد؛ چرا که این مراکز و اماکن به اتحاد، همدلی و تقویت باورها و اعتقادات دینی مردم و نسل جدید، کمک شایان توجهی نمودهاند.
1. بیانات در دیدار پرستاران و خانواده شهدای سلامت، 21/09/1400