اسرائیل و آمریکا در برآوردن اهداف جنگ 12 روزه ناکام ماندند و بر خلاف طراحی اولیه، درخواست آتش بس دادند. شکست دشمن در این پروژه پیچیده، قبل از هر چیز مرهون تدابیر حکیمانه فرمانده کل قوا بود، تدابیری شامل جایگزینی سریع فرماندهان شهید و اجرای آفندهای کوبنده در عمق رژیم صهیونیستی که آنها را بیچاره کرد و تقویت انسجام و اتحاد ملی که موجب شد نقشه دشمن، واژگون شود.
دشمن با این هزیمت در میدان، در پی جبران شکست خویش برآمده و علت آن را اتحاد و انسجام ملت و مسئولان، ذیل راهبری رهبر انقلاب میداند؛ بنابراین طبیعی است که رهبر انقلاب، اتحاد ملت ایران و نیروهای مسلح مقتدر را همزمان، آماج ترور شخصیت قرار دهد.
اتفاقی تصادفی نبود که تحرکات به هم پیوستهای برای دوقطبی کردن مردم، و با ادعای ضرورت تغییر پارادایم در نظام، ضرورت مذاکره (با آمریکای بمباران کننده میز مذاکره)، تعلیق برنامه هستهای، آزادی مجرمان امنیتی، تغییر قانون اساسی و... کلید خورد.
پایوران شبکه نفوذ با به خدمت گرفتن عناصر غافل، در صدد بودند هدفی را که دشمن با حمله نظامی به دست نیاورد، با عملیات سیاسی و رسانهای و پنهان شدن پشت ادعای "تغییر پارادایم" پیش ببرند.
بیانات اخیر رهبر انقلاب، آفند و پدافند موفقیتآمیز در قبال مرحله دوم عملیات دشمن (پس از شکست آنها در مرحله نظامی) بود. ایشان با تبیین هدف دشمن، انحطاط و ابتذال پارادایم مذاکره با آمریکا را در موقعیتی بیرون از چهارچوب منافع و عزت ملت ایران بازنمایی کردند.
عصاره بیانات رهبر انقلاب این بود: «دشمنان ایران از ایستادگی و اتحاد مقتدرانه ملت، مسئولان و نیروهای مسلح، و تحمل شکست سخت در حملات نظامی فهمیدهاند که ملت ایران و نظام اسلامی را نمیتوان با جنگ به زانو درآورد و گوش بهفرمان کرد؛ بنابراین، اکنون این هدف را با ایجاد اختلاف در کشور دنبال میکنند».
دفاع از رئیس جمهور و جدا کردن وی از جریان دو زیست نفاق، به موازات نمایش پوسیدگی منطق "مذاکره با آمریکا"، آن حرکت هوشمندانهای است که هم بازی دشمنان برای دوقطبیسازی را به هم میزند، و هم خط فاصل گفتمانی جبهه ملت ایران با جبهه دشمنان او را پررنگ میکند؛ خط فاصلی که جریان نفاق، مامور مخدوش یا گم کردن آن است.
عنایت دارید که طی چند هفته گذشته، کدام محافل در صدد رنگآمیزی دوباره میز بمباران شده مذاکره با آمریکا بودند و کشور را ناچار از این کار وانمود میکردند. تعابیر روشنگر رهبر انقلاب، رشته کردن پنبه خط "تفرقه افکنی و مذاکره طلبی"، ضمن حمایت از رئیس جمهور است:
«آمریکاییها در گذشته علت حقیقی دشمنی را زیر عناوینی مانند تروریسم، حقوق بشر، دموکراسی، مسئله زن و مسائل مشابه پنهان میکردند یا آبرومندانه میگفتند میخواهیم رفتار ایران را عوض کنیم؛ اما این فردی که امروز سر کار است، علت حقیقی را لو داد و گفت «میخواهیم ایران به حرف ما گوش کند». آنها میخواهند ایران با این همه عزت و افتخار، گوش به فرمان آمریکا باشد.
ملت ایران از چنین اهانت بزرگی بهشدت رنجیده میشود و در مقابل آن کسانی که چنین توقع غلطی از ملت ایران دارند، با همهی قدرت میایستد.
کسانی که میگویند علت عصبانیت و دشمنی آمریکا شعارهای ملت ایران است، افرادی ظاهربین هستند. کسانی هم که میگویند چرا با آمریکا مذاکره مستقیم و مسائل را حل نمیکنید، ظاهربین هستند؛ چرا که در سایه هدف واقعی آمریکا از دشمنی با ایران، این مسائل حل نشدنی است.
رژیم صهیونیستی را تحریک و کمک کردند تا به خیال خود کار جمهوری اسلامی را تمام کنند؛ چرا که تصور نمیکردند ملت در مقابل آنها بایستد و آنچنان مشتی بزند که آنها پشیمان شوند.
دشمن دریافته است که راه عقب راندن جمهوری اسلامی، بکارگیری ابزار و وسایل خشن نیست؛ بلکه باید در داخل کشور اختلاف و نفاق ایجاد کند.
امروز بحمدالله مردم متحدند و با وجود اختلاف سلایق، برای دفاع از نظام و کشور و ایستادگی در برابر دشمن یکپارچهاند که این اتحاد مانع تجاوز و تعرض دشمنان است و به همین دلیل هم در پی نابود کردن این وحدت هستند.
اتحاد مقدس، اجتماع عظیم و سپر پولادینِ دلها و ارادههای مردم نباید مخدوش شود.
حفظ اتحاد بین آحاد مردم با یکدیگر، مردم و دولت، آحاد مسئولان نظام با یکدیگر و مردم و نیروهای مسلح، ضروری است. علائم و قرائن حاکی از آن است که امروز بیشترین تلاش دشمن بر خدشهدار کردن این همصدایی و همدلی و همکاری است.
نظرات مختلف در مسائل گوناگون و ارائه فکر نو اشکالی ندارد؛ اما نباید مبانی و اصول انقلاب تخریب شوند.
همه مراقب باشند! طراحی دشمن بعد از شکست آنها در جنگ ۱۲روزه، ایجاد چند صدایی و شکستن اتحاد است».