رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم):  هر کس برادر دینی خود را خالصانه دیدار کند، خدای متعال به او می‌فرماید: تو مهمان و زائر منی، پذیرایی از تو بر عهده من است و من به خاطر اینکه برادر دینی‌ات را دوست می‌داری، بهشت را بر تو واجب ساختم.  (وسائل الشیعه، ج 10، ص 457)

شواهدی بر جلالت شأن جناب جعفر بن ابی‌طالب (1)

یکی از امتیازات جناب جعفر طیار این است که پس از افزایش آزارها و شکنجه‌های مشرکین نسبت به مسلمانان، رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) تعدادی از مسلمانان را رهسپار حبشه کردند. در آن دیار پادشاهی وجود داشت که نزد او به کسی ظلم نمی‌شد (طبری، تاریخ الطبری، ج1، ص546؛ طبرسی، مجمع البیان، ج3، ص360). رئیس این گروه از مسلمانان، جناب جعفر طیار بود از این رو ایشان به عنوان اولین سفیر رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) شناخته می‌شوند که مورد اعتماد ایشان نیز بودند (ابن سعد، الطبقات الکبری، ج4، ص106؛ بیهقی، دلائل النبوه، ج2، ص309). مشرکین مکه که از جریان هجرت اطلاع یافتند، عمروعاص و عماره بن ولید یا عبدالله بن ابی ربیعه را جهت بازگرداندن مسلمانان به همراه هدایای فراوان برای اطرافیان نجاشی و هدیه ویژه برای نجاشی رهسپار حبشه کردند (حلبی، السیره الحلبیه، ج2، ص27؛ بیهقی، السنن الکبری، 9ج، ص144). عمروعاص با شیطنت و در دو نوبت قصد فریب دادن نجاشی را داشت که جناب جعفر بن ابی‌طالب با دلیل و منطق و با بیانی شیوا، آموزه‌های دین اسلام را برای نجاشی تبیین کرد. همین امر سبب شد نجاشی دست رد به سینه مشرکین زده و به آن‌ها گفت: به خدا سوگند آنان را به شما تحویل نخواهم داد و خطاب به مسلمانان گفت شما در سرزمین من در امنیت هستید. (طبری، دلائل الامامه، ص12؛ احمد بن حنبل، المسند، ج1، ص202). این مطلب بیانگر فصاحت و بلاغت بالای جناب جعفر بن ابی‌طالب است که سبب غلبه بر مشرکین مکه و اقناع حاکم حبشه شد. شواهد دیگری نیز بر جلالت شأن جناب جعفر بن ابی‌طالب وجود دارد. از جمله می‌توان به شادمانی پیامبر اکرم از بازگشت جعفرطیار به مدینه پس از فتح خیبر اشاره کرد. این گروه در سال هفتم هجرت و پس از فتح خیبر به دست امیرالمؤمنین (علیه السلام)، به مدینه رسیدند. از این رو این گروه ملقب شدند به صاحب الهجرتین؛ هجرت از مکه به حبشه و هجرت از حبشه به مدینه. زمانی که چشمان رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به جناب جعفر افتاد، از جا برخواسته و دوازده قدم به استقبال وی رفتند، او را در آغوش گرفته و میان دو دیده جعفر را بوسه زدند. پیامبر از شوق دیدار جعفر گریه کرده و فرمودند: نمی‌دانم به کدام‌یک شادمان باشم؛ به آمدن تو ای جعفر یا به گشایش خیبر که خداوند به دست برادرت علی فتح نمود. (ابن بابویه، الخصال، ج2، ص484؛ همو، عیون اخبار الرضا، ج1، ص254. با اندک تفاوتی در: واقدی، مغازی، ج2، ص148؛ ابن هشام، السیره النبویه، ج5، ص5؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج2، ص108 و ج4، ص35). پس از این جریان بود که رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) نماز تسبیح را به عنوان هدیه به وی تعلیم کردند. این نماز معروف است به نماز جعفر طیار که فضیلت بسیاری در روایات برای آن بیان شده است (کلینی، الکافی، ج3، ص465.(