«اِعْلَمْ اَنَّهُ لاوَرَعَ اَنْفَعُ مِنْ تَجَنُّبِ مَحَارِمِ اللهِ وَ الْکَفِّ عَنْ اَذَی الْمُؤْمِنِ»   هیچ خویشتنداریای سودمندتر از دوری  از حرام و پرهیز از آزار مؤمنان نیست.  (فقه الرضا علیهالسلام / ص356)

حیاط خلوتی که دیگر برای آمریکا نیست

با پیروزی مجدد لولا داسیلوا در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۲ برزیل، ما شاهد موج صورتی و چپ‌گرایی، در منطقه آمریکای لاتین هستیم. این موضوع، زنگ خطری برای ایالات متحده است که همواره بر اساس دکترین مونروئه، این منطقه را جزو حیاط‌خلوت خود می‌پنداشت.
بر اساس نتیجه دور دوم این انتخابات که شامگاه یکشنبه ۳۰ اکتبر در پی شمارش ۹۹/۹۹ درصد آرا اعلام شد، لولا داسیلوا با اختلافی اندکی به یک پیروزی مویرگی اما بسیار بزرگ، دست‌یافت، تا ۱۲ سال پس از ترک قدرت، بار دیگر سکان هدایت دستگاه اجرایی کشورش را در دست گیرد.
وی پس از ماه‌ها پیشتازی، در پی موکول شدن سرنوشت نهایی این رقابت به‌دور دوم، روز یکشنبه هنگام انداختن رأی خود در صندوق، گفته بود: «این مهم‌ترین روز زندگی من است»
رجانیوز در گفتگو با دکتر الهه نوری غلامی‌زاده، استاد مطالعات آمریکای دانشگاه تهران، به تحلیل و بررسی این انتخابات و روی کار آمدن دوباره لولا داسیلوا، پرداخته است. متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:
چرا انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۲ برزیل، مهم است؟
برزیل، جزو کشورهای برتر منطقه‌ی آمریکای لاتین است و دارای  قدرت اقتصادی و سیاسی منطقه است. برزیل، عضو بریکس و جزو کشورهایی است که در روابط کشورهای این منطقه تأثیرگذار است. ازاین‌رو انتخابات ریاست‌جمهوری برزیل، همواره موردتوجه سیاست‌گذاران منطقه‌ی نیمکره غربی است؛ پس هر سرنوشتی که در حیات سیاسی این کشور رقم بخورد، بر سایر کشورهای این منطقه نیز تأثیر می‌گذارد.
برزیل تا سال ۱۹۸۵ دیکتاتوری‌های نظامی را تجربه کرده است. از این دهه به بعد، برزیل مدل حکومت‌های دموکراتیک پیدا کرد. بولسونارو، یکی از نظامی‌ترین مدل‌های سیاست‌گذاری را اتخاذ کرد. ازاین‌رو، خیلی از نظامیان را بر سرکار می‌آورد و پست سیاسی مهم را به آنها واگذار می‌کرد.
انتخابات ۲۰۲۲ برزیل، یکی دو قطبی‌ترین انتخابات این کشور بود. چون منطقه، به‌خاطر تبعات کرونا و مشکلات اقتصادی که حتی جهان نیز از آن رنج می‌برد، مورد جدال راست‌گرایان و چپ‌گرایان بود. داسیلوا، در واقع یک نوع یادآور موج صورتی آمریکای لاتین است که بسیار تأثیرگذار بود تا این موج بر این منطقه حاکم شود. حال، باتوجه‌به به انتخابات کشورهایی نظیر شیلی و آرژانتین، منطقه در حال بازگشت به چپ‌گرایی را تجربه می‌کنند. لولا، به‌صورت مویرگی پیروز شد. او با اختلاف حدود یک درصد، در دور دوم پیروز شد. در نتیجه‌ی این موضوع، در ادامه، راه برای لولا دشوار می‌شود. از آن طرف نیز باید دید که بولسونارو، سرانجام تن به شکست انتخابات می‌دهد یا خیر؟! بنابراین ممکن است باتوجه‌به منطقه آمریکای لاتین با حضور غول شمالی، احتمالاً باید منتظر خشونت و حتی آشوب‌های داخلی باشیم. درهرحال، جامعه برزیل بعد از انتخابات، دوقطبی است و داسیلوا با تجربه‌ی درخشان گذشته و محبوبیت فعلی خود، می‌تواند اوضاع را کنترل کند.
شخصیت و عملکرد بولسونارو و داسیلوا در دوران ریاست‌جمهوری‌شان چگونه بوده است؟
ژائیر بولسونارو، شخصیت حاشیه‌سازی دارد. وی از زمانی که وارد سیاست شد، خود را  (outsist) معرفی کرد. یعنی خود را عضو هیچ حزبی نمی‌دانست؛ اما با گذر زمان، مواضع بولسونارو افراطی‌تر شد. به‌گونه‌ای که به «دونالد ترامپ آمریکای لاتین» مشهور بود. او به‌سادگی، بسیاری از معاهدات را نقض می‌کرد. حتی در زمان شیوع کرونا، اعلام کرد که کرونا مانند بیماری سرماخوردگی است و حتی مانع ورود واکسن به برزیل شد! تا جایی که برزیل، در مرگ‌ومیر کرونایی در صدر کشتگان و میزان ابتلا در جهان قرار داشت.
لولا داسیلوا از ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۱ نماینده حزب کارگر و رئیس‌جمهور برزیل بود. وی خود، کارگر زاده بود. این را می‌توان در تبریک رؤسای جمهور آمریکای لاتین که از او به‌عنوان «کارگری که دوباره برگشته تا خدمت کند» دید. برزیل در دوران ریاست‌جمهوری وی، با اکثر کشورهای جهان روابط سازنده و مفیدی داشت. من‌جمله، روابط داسیلوا در ۲۰۰۵  با انجمن آمریکای لاتین و کشورهای عربی و تقویت روابط جنوب - جنوب. همچنین وی، مقبولیت بالایی در طبقه کارگر برزیل داشت؛ چراکه در دوران ریاست‌جمهوری، با سیاست‌های سوسیالیستی، فقر را در جامعه کاهش داد.
او به‌خاطر اتهاماتی،  در مارس ۲۰۱۶ دستگیر شد. پلیس علت دستگیری وی را، وجود مدارکی مبنی بر دریافت سود غیرقانونی از شرکت نفتی پتروبراس، اعلام کرد؛ اما مدتی بعد، تبرئه و آزاد شد. حتی طی خبرها در روزهای قبل، ممکن است رئیس دادگاهی که وی را محکوم کرد را، محاکمه کنند. قضات، در کشورهای آمریکای لاتین بخصوص آرژانتین و برزیل، نقش تعیین‌کننده‌ای در سیاست دارند. با این تفاوت که در برزیل، نخبگان سیاسی در واقع کشور را اداره می‌کنند.
نفوذ چین و روسیه در آمریکای لاتین چگونه است؟
ایالات متحده، همچنان ابرقدرت و هژمون جهان است؛ اما رو به افول و زوال است. جهان بین الملل در حال حاضر، دوران تک‌قطبی بعد از فروپاشی شوروی را تجربه نمی‌کند و در واقع، ما شاهد جهان چندقطبی هستیم. چین رقیب اقتصادی، و فدراسیون روسیه، رقیب نظامی آمریکا است. چین در گذشته فعالیت زیادی در این منطقه نداشت؛ اما با شیوع کرونا و با فرستادن واکسن‌های سینوفارم و سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی و روابط خوب با شیلی، توانست نفوذ زیادی در منطقه پیدا کند.
از طرفی دیگر، ایالات متحده همواره ترس از گسترش کمونیسم در این منطقه را داشت. آمریکا همواره کوبا، ونزوئلا و نیکاراگوئه را، با این ترس تحریم می‌کند. بنابراین مسکو با جنگ اوکراین و تحریم‌های مختلف علیه خود، سعی می‌کند تا همکاری‌های خود را با این کشورها افزایش ‌دهد. از این رو ایالات متحده، این موضوع را به عنوان تهدیدی برای امنیت ملی خود، می‌بیند. بنابراین این کشورها، همکاری خود را با چین و روسیه افزایش می‌دهند و آمریکا نیز هراسان از این اتفاق، در حیاط خلوتی که براساس دکترین مونروئه، دیگر وجود ندارد!
پیش‌بینی شما پیرامون آینده روابط جمهوری اسلامی ایران با رئیس‌جمهور جدید برزیل چیست؟
از روابط ایران با منطقه آمریکای لاتین، حدود یک قرن می‌گذرد. برای مثال؛ روابط اقتصادی ایران با برزیل، عمدتاً موازنه تجاری با سود طرف برزیلی است. برزیل، بزرگ‌ترین مقصد صادرات و واردات ایران در این منطقه است؛ اما بااین‌وجود، هنوز این روابط بسیار کم است. سفر اخیر نماینده بخش کشاورزی برزیل به ایران، حاکی از چشم‌انداز مثبتی بین دو کشور در آینده است.
رابطه سیاسی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای این منطقه، از دوره ریاست‌جمهوری خاتمی شروع و در دوره احمدی‌نژاد به اوج خود رسید. تا قبل از ریاست‌جمهوری لولا نیز، روابط بین ایران و برزیل کم بوده است. داسیلوا  در سال ۲۰۰۵ به انرژی هسته‌ای ایران و فرایندهای صلح‌آمیز کشورمان رای مثبت داد و به این موضوع اهمیت داد؛ بنابراین با این سبقه تاریخی، ما شاهد افزایش روابط اقتصادی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران با برزیل خواهیم بود.