امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

دیدگاه فرشی و عرشی به مقام زن

مرضیه عاصی

خدای متعال مرد را و زن را از جهاتی مثل هم قرار داده است؛ از لحاظ عروج به مقامات معنوی، قدرت رهبری و توانایی هدایت بشر. امّا از لحاظ وظایف اداره‌ زندگی، تفاوت دارند و وظایفی که بر عهده هر یک گذاشته، متناسب باخلقت وجودی آن‌ها است.

در غرب و کشورهای اروپایی که مدّعی دفاع از حقوق زن هستند، تا اوایل قرن گذشته، زنان حقِّ رأی دادن ، صحبت کردن، انتخاب کردن و حتی حقِّ مالکیت نداشتند؛ یعنی زن، مالک اموال موروثی خودش هم نبود و اموال او در اختیار شوهرش بود! ولی در اسلام، بیعت زن، مالکیت زن، حضور زن در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی، تثبیت شده است. 

 [1]غربی‌ها از اوّل انقلاب، مسئله‌ زن را مطرح و ادّعا می‌کردند که می‌خواهند از زنِ ایرانی "حمایت" کنند و اخیرا هم به بهانه‌ "حجاب" باز قضیّه‌ی زن را مطرح کرده‌اند و همان تلاش‌های بیهوده را دوباره  تکرار می‌کنند، ما، در قضیّه‌ زن در مقابل غرب  دفاع نمی‌کنیم؛ بلکه حمله می‌کنیم! آن‌ها باید دفاع کنند که زن را به یک کالا تبدیل کرده‌اند. ما در این مورد، مدعی هستیم. این‌که وسایل تبلیغاتی و رسانه‌های رسمی دشمن و مزدورانشان ناگهان سر قضیّه‌ی زن و مسئله حجاب حمله می‌کنند، دلشان به حال زن  نسوخته است که از حقوق او دفاع کنند. این‌ها همان کسانی هستند که داروی بیماری‌های خاص را تحریم کرده‌اند. حقیقت این است که زنِ باشرفِ ایرانی، بزرگ‌ترین ضربه‌ها را به تمدن غرب و ادعاهایش وارد کرده است. آن‌ها  می‌گویند: شرط رسیدن زن به مقاماتِ عالیِ اجتماعی، علمی، سیاسی و...  این است که ارزش‌های اخلاقی و مسائل شرعی را رها کند! و به نحو خطرناکی او را تحقیر می‌کنند، درصورتی‌که جنس زن، ظرفیت معنوی، روحی و عقلی عظیمی دارد.
[2].نگاه اسلام و جمهوری اسلامی، نگاه تکریم و احترام زن است. نقطه‌ مقابلِ نگاه غرب به زن که نگاه کالایی و ابزاری است و حرمت زن در منطق و سبک زندگی غربی درهم‌شکسته است و حتّی زنانی که به رتبه‌های بالای اجتماعی و سیاسی می‌رسند، از آسیب منطق غربی در مورد زن در امان نیستند. از نگاه اسلام، زن و مرد از لحاظ "ارزش‌های الهی و انسانی" برابرند و هر دو وظایف مشترکی هم به عهده دارند؛ وظیفه‌ی امربه‌معروف، خدمت به مردم، جهاد فی ‌سبیل‌الله و ... برای هرکدام به‌نوعی مشترک است. هرکدام هم وظایف ویژه‌ای دارند که خدای متعال به خاطر ادای همین وظایف ویژه، ترکیب ساختمان جسمی و روحی آن‌ها را هم متناسب با آن وظیفه خلق کرده است. این نگاه اسلام و نگاه جمهوری اسلامی به زن است و ما به این نگاه افتخار می‌کنیم. ما کاملا به منطق غربی و سبک زندگی غربی در مورد زن، معترض هستیم که به زن ظلم می‌کنند.
[3].خدای متعال مرد را و زن را از جهاتی مثل هم قرار داده است؛ از لحاظ عروج به مقامات معنوی، قدرت رهبری و توانایی هدایت بشر. امّا از لحاظ وظایف اداره‌ زندگی، تفاوت دارند و وظایفی که بر عهده هر یک گذاشته، متناسب باخلقت وجودی آن‌ها است. «آن کسانی که در دنیا برابری جنسیّتی را مطرح می‌کردند و دنبال آن بودند، امروز این‌قدر بدبختی و فساد از این ناحیه گریبان‌گیرشان شده که خودشان پشیمان‌اند؛ البتّه خیلی‌هایشان صریحا اقرار نمی‌کنند، خیلی‌هایشان هم با این فرهنگ، بزرگ شدند، نمی‌فهمند چه اتّفاقی دارد می‌افتد؛ امّا اندیشمندانشان چرا، اندیشمندانشان می‌گویند، می‌فهمند، اظهار نگرانی می‌کنند. خدا کند این کسانی که در داخل، اسم عدالت جنسیّتی می‌آورند، مرادشان این چیزی که به‌عنوان برابری جنسیّتی مطرح شده، نباشد.»(پیام مقام رهبری به کنگره‌ هفت هزار زن شهید کشور،۱۶سفند۹۱)
[4].اسلام به معنای واقعی «زن» را تکریم کرده است. اگر روی  حرمت، نقش،  تأثیر، حقوق، وظایف و محدودیت‏های زن در داخل خانواده تکیه می‏کند، به‏هیچ‏وجه به معنای این نیست که زن را از شرکت در مسائل اجتماعی، مبارزات و فعالیت‏های عمومی منع کند. عده‏‌ای از روی کج‌فهمی یا عامدانه می‌گویند که زن، یا باید مادر و همسر خوبی باشد یا در تلاش‏ها و فعالیت‏های اجتماعی شرکت کند! در صورتی که هم باید مادر و همسر خوبی باشد، هم در فعالیت‌های اجتماعی شرکت کند؛ مثل زنان معروف صدر اسلام که مادران و همسران نمونه‌ای بودند و  در جامعه نیز حضور فعال داشتند. زن در داخل خانواده، عزیز و محترم و "محور مدیریت درونی خانواده" است. مرکز ثقل جمع افراد خانواده است. مایه‏ انس و سکینه و آرامش است و کانون خانواده با وجود زن آرام می‏گیرد، آن‌وقت نقش او به‌عنوان همسرو مادر، تکریم پیدا می‌کند؛ بنابراین باید در زمینه‏ ارزش و کرامت زن در نظر اسلام، بازنگری کرد.
[5].در غرب و کشورهای اروپایی که مدّعی دفاع از حقوق زن هستند، تا اوایل قرن گذشته، زنان حقِّ رأی دادن ، صحبت کردن، انتخاب کردن و حتی حقِّ مالکیت نداشتند؛ یعنی زن، مالک اموال موروثی خودش هم نبود و اموال او در اختیار شوهرش بود! ولی در اسلام، بیعت زن، مالکیت زن، حضور زن در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی، تثبیت شده است. در زمان پیامبر اکرم(صَلَّی اللهُ عَلیهِ وَ آلِهِ)، زنان نیز مانند مردان با او بیعت می‏کردند و پیامبر اسلام نمی‌فرمود که مردها بیعت کنند و زنان نیز از آنان اطاعت نمایند، ولی«وضع داخلی خانواده‌های غربی از لحاظ مظلومیت و عدم رعایت حقوق زن، از وضع خانواده‌های اسلامی و ایرانی و شرقی، یقینا بدتر است؛ بهتر نیست، اگر بدتر نباشد؛ در مواردی حتما بدتر است. ما به آن‌ها که نگاه نمی‌کنیم، آن‌ها که الگوی ما نیستند.» (ابلاغ سیاست‌های کلی برنامه پنجم توسعه، ۲۱دی‌ماه۸۷)
[6]نظر اسلام در باب خانواده و جایگاه زن در خانواده، نظر خیلی روشنی است. پیامبراکرم (صَلَّی‌اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) فرموده‌اند«اَلمَرأةُ سیّدةُ بَیتِها»؛ زن، بزرگ خانه‌اش است و حضرت علی(عَلَیهِ السَّلام) نیز فرموده‌اند، «اَلمَرأةُ رَیحانَةُ وَ لَیسَت بِقَهرمانَة»، زن در خانه، پادو و خدمت‌گزار نیست؛ بلکه گلِ خانه است و از نظر اسلام، بهترین مردان، کسانی هستند که بهترین رفتارها را با همسرانشان دارند؛ ولی درعین‌حال، تحقق خواسته‌ اسلام در خانواده، یک امری است که احتیاج به پشتوانه‌ قانونی،  پشتوانه اجرائی و ضمانت اجرائی دارد و این کار باید انجام بگیرد. البته اینجور نیست که غربی‌ها در این زمینه از ما جلوتر هستند. وضع داخلی خانواده‌های غربی از لحاظ مظلومیت زن وعدم رعایت حقوق او، از وضع خانواده‌های اسلامی و ایرانی و شرقی قطعا بدتر است، درحالی‌که از نظر اسلام، محیط خانواده برای زن باید محیط امن، عزت و آرامش خاطر باشد تا زن بتواند وظیفه‌ اساسی خودش را که حفظ خانواده است، به بهترین وجهی انجام دهد.