امام مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف): حقانیّت و واقعیّت، با ما اهل‌بیت رسول‌الله (ص) می‎باشد و کناره‎گیری عدّه‎ای از ما، هرگز سبب وحشت ما نخواهد شد؛ چرا که ما دست‌پرورده‌های نیکوی پروردگار می‎باشیم و دیگر مخلوقین خداوند، دست‌پرورده‌های ما خواهند بود.    (بحارالانوار: ج ۵۳، ص ۱۷۸)  

حدیث و مشاوره خانواده 1102

امام صادق علیه‌السلام فرمودند: صُحْبَةُ عِشْرِينَ سَنَةً قَرَابَةٌ؛
هم‌نشینی بیست‌ساله، [به‌منزلۀ] خویشاوندی است.
(کافی، ج۶، ص۱۹۹)

آیا رعایت اصول اخلاقی، به میزان تحصیلات است؟! عامل افزایش «طلاق»
شمیلا رضایی وکیل پایه یک دادگستری گفت: مراجعه‌کننده‌ای داشتم که همسرشان پزشک بود و از رفتار صمیمی همسرشان با دیگر زنان، ناراحت بود. از ایشان پرسیدم آیا خودتان حریم‌ها را رعایت می‌کنید؟ گفت: نه! ما با دوستانمان مثل خواهر و برادر هستیم و هیچ حسی نسبت به هم نداریم. گفتم: بله در ابتدا حسی وجود ندارد؛ اما اگر شما بخواهید زندگی سالمی داشته باشید و اگر بخواهید همسرتان رفتار درستی داشته باشد، خودتان باید این زمینه را فراهم کنید. وقتی شما خودتان، در تعامل با دیگر مردان و همکاران، حریم‌ها را رعایت نمی‌کنید، طبیعتاً همسرتان هم کم‌کم به این سمت ترغیب می‌شود! بعد از مدتی گفتگو، خانم گفت: من اصلاً این‌طوری به موضوع نگاه نمی‌کردم. فکر می‌کرد رفتار خودش درست است؛ لذا گاهی افراد تحصیل‌کرده هم متوجه آثار این نوع رفتارها نیستند و پایبندی به اصول اخلاقی و ارتباطی، به سطح اجتماعی و میزان تحصیلات ربطی ندارد و همه باید رعایت کنند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: پرونده دیگری داشتم که آقا، موقعیت شغلی بالایی داشت و می‌گفت من اصلاً اهل این حرف‌ها نبودم و توجهی نمی‌کردم به خانم‌ها؛ ولی این خانم که منشی من بود، اینقدر با عشوه گری و جلوه گری به سمت من می‌آمد که الان هیچ چیز برایم مهم نیست و فقط می‌خواهم با او ازدواج کنم. او این حرف‌ها را در حضور همسرش می‌زد و می‌خواست بخاطر موقعیت شغلی اش، این مسئله پنهان باشد تا آبرویش هم حفظ شود و خانواده‌ی عروس و یا دامادش هم متوجه این مسئله نشوند. به او گفتم: پس شما می‌دانید که کارتان اشتباه است که سعی در مخفی کردن آن دارید؟ ولی متأسفانه عدم رعایت حریم‌ها، منجر شد که این مشکلات پیش بیاید و زنش طلاق بگیرد. مرد هم با همان منشی ازدواج کرد و با این سطح از خودخواهی و خودبینی، سبب شد آبرویش پیش خانواده‌ی عروس و دامادش از بین برود، به گونه‌ای که آقا می‌گفت: من دیگر نمی‌توانم با آنها رو در رو شوم!