کلید تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی، تفکر و عمل انقلابی در قالب «نظام اسلامی» است و در این میان، لزوم توجه به رویکرد منظومهای انسان در افق تمدنسازی اسلامی، امری انکارناپذیر است. انسان باید با حرکت فردی «خودسازی»، با حرکت جمعی «جامعهسازی» و با حرکت تاریخی «تمدنسازی» در امتداد یکدیگر، انسان تراز انقلاب اسلامی و در نهایت «انسان تراز قرآنی» بسازد.
در بیانیهی گام دوم انقلاب، رهبر معظم انقلاب اسلامی، انقلاب اسلامی ایران را همچون پدیدهای زنده و بااراده خواندند. این در حالی است که همین موجود پویا، تجدیدنظرپذیر و اهل انفعال نیست. «جمهوری اسلامی، متحجر در برابر پدیدهها و موقعیتهای نو به نو، فاقد احساس و ادراک نیست؛ اما به اصول خود به شدت پایبند و به مرزهای خود با رقیبان و دشمنان به شدت حساس است. با خطوط اصلی خود هرگز بیمبالاتی نمیکند و برایش مهم است که چرا بماند و چگونه بماند.» (بیانات رهبر انقلاب، بیانیه گام دوم انقلاب).
[۱]. اما آنچه که به عنوان یک برنامهی مهم عملی در گام دوم انقلاب مطرح شد، بحث خودسازی، جامعهپردازی و تمدنسازی است. دنیای اسلام امروز در حال یک بیداری و حیات دوباره اسلامی است و به گفتهی رهبر انقلاب «هر روز که بگذرد، امواج سهمگین بیداری اسلامی، تختهای فرعونهای عالم را بیشتر خواهد لرزاند.» (۲۲ تیر ۶۸). در خور تاکید است که این دوران، دوران پیشرفت و بیداری و پیروزی اسلام و مسلمین است و این به برکت جمهوری اسلامی است و انقلاب به برکت تربیت انسانهای مومن انقلابی، روز به روز پویاتر میشود. سرمایهی بزرگ امت اسلام، آیین اسلام و معارف رسا روشن و مقررات متین و دستور جامع آن برای زندگی انسان است. امروز اسلام سرافرازتر از همیشه، در صحنهی حیات بشر، با حضورِ پرقدرت خود، فروغ امید را در دل انسانهای مستضعف بر میافروزد. مشعلی که پیامبر اکرم ( صل الله علیه وآله وسلم) برافروخت، آن روز دنیایی را روشن کرد، تمدنی را پایهریزی کرد و امروز با ظهور و غلبهی آن، ما باید آن را در خود زنده کنیم. «بعثت همیشگی است. یک امر دائمی برای بشر است و این خصوصیت بعثت خاتم الانبیاء (صلیالله علیه و آله) است، یعنی هروقت که زمینهی عالم و زندگی بشر از معنویت تهی شود، همین معارفی که قرآن به آن ناطق است، میتواند آن خلا را پر کند.» (بیانات رهبری، ۲۰ دی ۷۲).
[۲]. کلید تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی، تفکر و عمل انقلابی در قالب «نظام اسلامی» است و در این میان، لزوم توجه به رویکرد منظومهای انسان در افق تمدنسازی اسلامی، امری انکارناپذیر است. انسان باید با حرکت فردی «خودسازی»، با حرکت جمعی «جامعهسازی» و با حرکت تاریخی «تمدنسازی» در امتداد یکدیگر، انسان تراز انقلاب اسلامی و در نهایت «انسان تراز قرآنی» بسازد. درحقیقت کشفِ «منِ اسلامی»، تنها از طریق آشنایی با تاریخ و ایدئولوژی اسلامی امکانپذیر است. «گر ملل اسلامی، این (من) را در خودشان کشف کنند و آن را به دست آورند و به او اعتقاد و ایمان پیدا کنند، بمب اتم هم از عهدهی آنها برنمیآید. شناخت این (منِ) خود - منِ اسلامی - با آشنایی با تاریخ و ایدئولوژی اسلام امکانپذیر خواهد بود.» (شهید مطهری، آینده انقلاب اسلامی ص ۴۱). «منِ اسلامی» همان انسان و جوانِ تراز قرآنی است، باید با خودآگاهی که زمینه خودسازی است، جایگاه خود را بشناسد.
[۳]. حرکت منظومهای برای رسیدن به «منِ اسلامی» از خودآگاهی شروع میشود، سپس به خودشناسی، خودسازی، خانوادهسازی، جامعهسازی، جهانیسازی و عقبیسازی ختم میشود. اولین منزل حرکت به سمت تحقق نهضت جهانی اسلام، حرکت به سمت تحقق جهاد تبیین است. «انسان مطلوب جامعه اسلامی باید اولا _ مومن باشد، ثانیا _ خردمند باشد [لعلکم تعقلون]، ثالثا - اندیشمند باشد؛ یعنی فکر کند، رابعا _ مجاهد و اهل عمل باشد، مجاهد و پیگیر باشد.» (بیانات رهبر انقلاب، ۱۱ شهریور ۹۹). چنین انسانی میتواند «انسان تراز تمدن نوین اسلامی» باشد.
[۴]. «برای انقلابی بودن، شاخصهایی وجود دارد؛ اول) پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی انقلاب، دوم) هدفگیری آرمانهای انقلاب و همت بلند برای رسیدن به آنها، سوم) پایبندی به استقلال همهجانبهی کشور شامل استقلال سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و استقلال امنیتی که استقلال فرهنگی از همه مهمتر است، چهارم) حساسیت در برابر کار و نقشهی دشمن و عدم تبعیت از آن که قرآن آن را «جهاد کبیر» میخواند، پنجم) تقوای سیاسی و دینی. این پنج شاخص اگر در کسی وجود داشته باشد، قطعا انقلابی است.» (بیانات رهبری، ۱۴ خرداد ۹۵). جوان مومن انقلابی در حرکت منظومهای به سمت الگوی تراز انقلاب اسلامی شدن، باید به اصول مراجعه کند. این اصول عبارتاند از؛ معارف قرآن، نهجالبلاغه، مطالعهی تاریخ اسلام و انقلاب مشروطه و توجه به فرامین و اصول امامین انقلاب.
چرا که جوان انقلاب اسلامی، جامعهی انقلاب اسلامی را میسازد و جامعهی انقلاب اسلامی، آیندهی انقلاب اسلامی را میسازد و در نهایت "جهان انقلاب" شکل میگیرد.
[۵]. واقعیت آن است که امروز ایران اسلامی در یک پیچ تاریخی مهم قرار گرفته و تنها با رجوع به اصول میتواند به تبیین حقایق نائل آید. در این میان، جوانهای مومن انقلابی، نقش مهمی را به عهده دارند. باید انقلابیگری را جزء هویت خود بدانند؛ چرا که لزوم و اضطرار تربیت انقلابیگری، امری ضروری است. حال اگر اقلیت مومن انقلابی روز به روز افزون شوند، میتوانند پیشران تاریخ شوند تا جایی که صدای قدمهایشان در گوش تاریخ شنیده شود؛ زیرا بر اساس «قانون سینرژی» - همافزایی - حضور تعداد کم همین افراد، میتواند زمینهساز تحقق ظهور باشد. افرادی چون شهید محسن حججی که در طول زمان حرکت کردند، صدای «هل من ناصر» حسین زمان را شنیدند، جوفها و گسلها را درنوردیدند و راه صدساله را یکشبه پیمودند و چون ستارههای درخشان، روشنگر مسیر تمدنسازی انقلاب شدند. این همان روشهایی است که باید آن را «معجزهی انقلاب» دانست؛ چرا که میتواند همان روحیهی پرتلاش و قویِ اول انقلاب را «بازآفرینی» کند و همچون شهید بهشتی که به فرمودهی امام خمینی (رحمتالله علیه) خود، یک امت بود، دلها را مجذوب کرده و پروندهی تاریخی خود را جاودانه سازد. نکته اینجاست که با وجود چنین بارقههایی در شکلگیری بیداری اسلامی، هنوز جامعهی اسلامی به تمدن اسلامی دست پیدا نکرده است. آیا این ارادههای راسخ، نتوانستند در شکلگیری بیداری اسلامی موثر شوند؟ آنجا که «ارادهی خداوند به بیداری ملتها تعلق گرفته است و قرن اسلام و عصر ملتها فرا رسیده و در آینده، سرنوشت کل بشریت را تحت تاثیر قرار خواهد داد.» (بیانات رهبر انقلاب، ۱۴ دی ۹۰).
آری! برای رسیدن به مقصود، باید این ارادههای موثر در تاریخ را از حیث عمق، جهت و قوت اثرگذاری مورد بررسی قرار داد. انسانهای تاریخسازی چون شهید سلیمانی که با حرکت تمدنساز خود، دلهای تمام آزادگان جهان را از هر مسلک و مرامی، زیر یک بیرق قرارداد و پایهگذار «مکتب سلیمانی» شد. امروز «تمدن اسلامی میتواند با شاخصههای ایمان، علم، اخلاق و مجاهدتِ مداوم، اندیشهی پیشرفته و اخلاق والا را به امت اسلامی و به همهی بشریت هدیه دهد و نقطهی رهایی از جهانبینی مادی و ظالمانهی اخلاق به لجن کشیدهای که از ارکان تمدن امروزی غرباند، باشد.» (بیانات رهبری، ۹ اردیبهشت ۹۲). زیرا تحقق کامل وعدهی الهی یعنی پیروزی حق بر باطل و بازسازی امت قرآن و تمدن نوین اسلامی در راه است و آینده، متعلق به جوانان بیدار و بصیری است که بزنگاههای تاریخ خود را بشناسد و با سلاح تبیین، مجاهدانه وارد میدان شود و زمینهساز تمدن اسلامی شود.