علیرضا کرمی
«إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذینَ لایَعْقِلُونَ»[انفال ۲۲]
(قطعاً بدترین جنبندگان نزد خدا، کران و لالانیاند که نمیاندیشند.)
قرآن کریم در آیات فراوانی، با عباراتی چون «إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُون»، «لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُون»، «لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُون»، «لایَفْقَهُون» و «لایَشْعُرُون»، بر بهکارگیری عقل، فکر و فهم تأکید میورزد و از آدمیان میخواهد که آگاهانه تصمیم بگیرند و عمل کنند.
گاهی نیز با استفهام توبیخی، اهمیّت تفکّر و تعقّل را بیان میدارد و بیتوجّهی به آن را ملامت مینماید؛ چنانکه با جملاتی نظیر «أَفَلاتَعْقِلُونَ»، «أَفَلاتَتَفَکَّرُونَ» و «أَفَلَمْ تَکُونُوا تَعْقِلُون» به طور مکرّر، به مذمّت رفتار بدون عقلانیّت و خردورزی پرداخته است.
نعمت تفکر و تعقل، نعمت خدادادی در وجود انسان است که متاسفانه مورد غفلت واقع شده و اگر مورد توجه قرار گیرد، بسیاری از مشکلات فردی، خانوادگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی اصلاً ایجاد نخواهد شد و یا اگر وجود پیدا کند، قابل حل خواهد بود.
تفکر، ویژگی منحصر به فرد انسان در میان مخلوقات و یک امر فطری و ناشی از طبیعت انسانی است؛ اساساً تفاوت بین انسان و حیوان نیز از همین ناحیه نشئت میگیرد. انسان صاحب عقل و فکر است و حیوانها فاقد عقل و فکر و شعور هستند. در علم منطق نیز تفکر، شاخصه اصلی و فصل ممیز انسان از دیگر حیوانات به شمار آمده و انسان را حیوان ناطق (متفکر) تعریف کردهاند. حال اگر انسان، تعقّل و تفکّر نداشته باشد، یعنی به جای استفاده از فکر و عقل، طبق شهوت خود عمل کند، نه تنها از انسانیّت خارج میشود؛ بلکه به تعبیر قرآن، از هر حیوان و جنبندهای پستتر خواهد شد. در قرآن کریم و احادیث، به تفکر و تدبر بسیار اهمیت داده شده است.
اگر راجع به تعقّل، آیهای جز این آیه نازل نشده بود، بس بود که انسان بداند: تعقّل، مانع سقوط او است و عقل و فکر خود را به کار گیرد.
امیرالمومنین علی علیهالسلام میفرمایند: إذا قَدَّمتَ الفِکرَ فی جَمیعِ أفعالِکَ، حَسُنَت عَواقِبُكَ فی کُلِّ أمرٍ.
اگر در تمام کارهایت اندیشه را پیش اندازی، فرجام هر کار تو نیکو شود.